۱۳۹۷ اردیبهشت ۱۹, چهارشنبه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (۶۶۶)

 
جمعبندی
از
مسعود بهبودی
 
 
اندکی اندر باب دیالک تیک سطل و عیران

اولا یکی از معایب کلام شما ، زیاده گوئی در مفاهیم گنگ است که خود به درستی معنای آن را نمیدانی .
پس بنابراین پارسی را پاس بداریم
که نوشتن " عیرانی جماعت " در توصیف خردمندانی نابغه ای ، همچون شماست
بقیه که ول معطلند و کلا از مغز تعطیل
مش نوید

۱
دیالک تیک سطل و عیران
فرمی از بسط و تعمیم دیالک تیک فرم و محتوا ست.

۲
واژه و مفهوم هم به همین سان

۳
پست و پارس هم به همین سان.

۴
اولا
« پس» به معنی همان «بنابرین» است و گذاشتن آندو بغل یکدیگر نشانه خریت است.
چیزی در حد عرعر است.
چون عر هم همان عر است که شق القمر خر است.
با پوزش از خر که خر نیست.
آدم تر از آدم است.

۵
ثانیا به چندین پارس گفته شد که به پارس بپرداز و نه به سگ.
سگ مردنی است.
جاوید باد پارس

به قول سردسته سگان:
«پرواز را به خاطر بسپار
پرنده مردنی است»

۶
بدبختی خر اما این است که پارس را نمی فهمد
اگرچه میان سگ ولگرد و سگ گله
در سنت پروین اعتصامی شاعر
تفاوت می گذارد.
 
۷
ثالثا
ایران شده عیران

۸
عیران یک واژه آذری است.
از مواد غذایی است.
ناصرالدین شاه شاعر و شهیر هم روزی خورده است و کیف خر کرده است.
 
۹
تو هم از طرفداران سطل ننه ات طلبیسم هستی که از عاشقان عیران اند.
 
بویژه عاشق عیران کهنه و مانده و کپک زده ۲۵۰۰ ساله اند.
 
مشخصه اصلی طرفداران سطل ننه ات طلبیسم
خریت است.

۱۰
طرفداران سطل ننه ات طلبیسم
هرگز نمی توانند پارسی را بفهمند
اگرچه مرتب از پاسداری خرکی و الکی از زبان شیرین پارسی عرعر می کنند.

۱۱
طرفداران سطل ننه ات طلبیسم
بسان لات ها و لومپن ها و لاشخورها و به فرمان شعبان ها
عرعر می کنند.

۱۲
سگ ها به عیران
حتی
لب نمی زنند
و به طرفداران سطل ننه ات طلبیسم
پارس می کنند
 
ویرایش:
صاحب و نه ساحب.

۱
تو قبل از منم منم سردادن
برو اکابر و درست نوشتن بیاموز.

۲
سروش لاشخور را هم با خودت ببر
بلکه
شانس بیاورد و آدم شود و مثل آدم حرف بزند.

۳
سید علی بدتر از بارزانی و تارزانی نیست.

۳
خیال نکن
ترامپ هالو و لطان یابو
منجی موعود اند.

۴
ترامپ
جاکش حرفه ای است
 
شب سیاه آینه
ز رنگ آرزو تهی است

۱
ملت که وجود ندارد.

۲
به همین دلیل
به
امت پناه برده ایم.

۳
امت جای خالی ملت را پر کرده است
و خرافه جای خالی خرد را
۴
امت عیران بازنده نیست.

۵
باخته است.

۶
تمکین به جلادان جماران
نوعی انتخاب بد در مقابل بدتر بوده است.

۷
دهقانان و کارگران و پیشه وران
تا اخرین دم به رژیم انقلاب سفید وفادار ماندند و بعد آش کشک خاله را
بسان کاسه زهری
سرکشیدند.

۸
اگر پولپوت های فدایی و مجاهد و دیمدام و لیملام روی کار می آمدند
همان بلا بر سر مردم می آمد که بر سر مردم کامبوج آمده است.

۹
اکنون
میان جناح نشسته بر اریکه قدرت طبقه حاکمه و جناج منتظر نشستن بر اریکه های قدرت در کشورک های کوچولو موچولوی فارسستان و تورکستان و کوردوستان و لورستان و بلوچسنان و عرعرستان و غیره
کم ترین فرق ماهوی وجود ندارد.

۱۰
اگر بدتر از اجامر جماران نباشند
بهتر هم نیستند.

۱۱
خطر تبدیل طویله جماران به سوریه می رود

۱۲
ساز و برگ لازم برای این کربلا
در صحرای نوادا تدارک دیده شده است.

۱۳
سرشک سایه یاوه شد
در این کویر سوخته
اگر زمانه خواستی
چه گوهری در آمدی
 
اندکی اندر باب احزاب

۱
مش یوسف حزب چپ
حزب بورژوایی است.

۲
طویله جماران هم در فرماسیون اقتصادی سرمایه داری است.

۳
دورنمای دیگری حزب چپ و بقیه طویله ییا سیاسی
چه چپ و چه راست
جز کاپیتالیسم ندارند.

۴
بعضی ها به روی خود نمی آورند و بعضی ها به روی سکنه طویله

۵
طرفدارن کمونیسم در کره مریخ اند.

۶
ضمنا برای اثبات ادعایت
از متن مربوطه
دلیل بیار
تا شق القمر کنی
و نه
از بود و نبود عکسعریتی و یا عقعریتی در حزب چپ و راست
 
صم
بکم
عمی
ولا یعقلون

لال اند
و
کور اند
و
کر اند
و خر اند
مش کریم فی القران

امکان اتحاد کارگران جهان 
(سخنی پیرامون درخواست مارکس و انگلس)

مارکس و انگلس با طرح این شعار، بە درستی، بر هستە اصلی عمل جهانی کار در مقابل عمل جهانی سرمایە تاکید کردند
اما ضرورتا درستی اندیشە بە معنای رهنمون شدن بە درستی عمل انقلابی نیست.
این شعار مانیفست کمونیست باید بیشتر رویش کار مشخص صورت بگیرد.
ساختار جهان کنونی، امکان عمل انقلابی واحد در راستای انقلاب اجتماعی در مسیر کمونیسم را نمی دهد.
کار عنلاین

۱
اولا چرا نظر درست
جبرا و بالضروره
به عمل درست
رهنمون نمی شود؟

۲
ثانیا این فتوا به چه معنی است؟

۳
نکند من ـ زور رفقا این باشد که نظر غلط به عمل درست رهنمون ر می شود؟

۴
ثانیا ساختار جامعه به چه معنی است؟

الف
مگر مگر من ـ زور از ساختار جامعه
مناسبات تولیدی حاکم نیست

ب
مگر من ـ زور از مناسبات تولیدی هر جامعه
زیربنای اقتصادی آن جامعه نیست؟

۵
مگر ساختار و مناسبات تولیدی و زیربنای اقتصادی جامعه سرمایه داری
عوض شده است؟

۶
ثالثا
عادم باید مغز خر خورده باشد که
در عصر به اصطلاح گلوبالیزاسیون
منکر امکان گذار گلوبال بشریت به کمونیسم
باشد.

۷
اکنون
شرایط عینی و ذهنی گذار گلوبال به کمونیسم
میلیون ها بار
مساعدتر از زمان مش مارکس و مشد انگلس است
ای جماعت بیسواد و بی شعور
 
تفاوت عشق با دوستی و ترفند دوست یابی

۱
نه.
دوستی مسیر عشق نیست.
مش بهزاد

۲
این نظر برشت را ما
برای اجنه با سواد
تحلیل و منتشر کرده ایم.

۳
دوستی با عشق تفاوت ماهوی دارد.

۴
عشق چیست؟

۵
هر تحریفی و یا تعریفی از مفهوم عشق داشته باشید،
فرقی در ان به عمل نمی آید که
عشق
پدیده و روندی غیر اختیاری و غیر ارادی و خودپو ست.

۶
عاشق شدن آسان است.

۷
به قول مش محمود دولت آبادی در کلیدر
حتی می توان عاشق جلاد خود شد.

۸
عشق اصلا رابطه نیست.

۹
عشق وابستگی است.

۱۰
عشق چه بسا
یکطرفه است

۱۱
به همین دلیل پس از مدتی رنگ می بازد

۱۲
دوستی اما رابطه است:
دو طرفه است.

۱۳
به همین دلیل
دوست یابی و دوست گشتن با کسی دشوار است.

۱۴
دوستی رابطه ای مبتنی بر آگاهی است

۱۵
یعنی هر دو طرف رابطه باید
لیاقت شناخت همدیگر را داشته باشند

۱۶
کسی نمی تواند رابطه دوستی با خری برقرار کند
ولی می تواند از خر سواری کشد

۱۷
خر هم نمی تواند با کسی رابطه دوستی برقرار کند.
ولی می تواند به هر کس سواری دهد.

۱۸
از این رو ست که دوست کمیاب و کیمیا ست

۱۹
خیلی ها صد سال عمر می کنند و صد بار عاشق هر رهگذر می شوند
بی آنکه دوستی داشته باشند.

۲۰
دوست را باید میان خلق مریخ جست

۲۱
به همین دلیل
در طویله جماران
بزرگان
در صدد تولید خر پرنده اند
تا به کرات سماوی
سفر کنند و
به دوستیابی خطر کنند
 
آره.
مشد حمیدرضا بحرانی بی خبر از برهانی

۱
اولا
این خود اربابان امپریالیستی بوده اند که این زباله ها را روی کار آورده اند
و اکنون هم حسابی از آنها حمایت می کنند

۲
عکس خمینی را
قبل از هر کس و ناکس
در لندن
در کره قمر
دیده اند.

۳
تظاهرات ضد انقلاب سفید
را
از بی بی ۳۰ و دویچه ولگرد
سازمان دهی کرده اند.

۴
جنگ های زرگری میان اجامر امپریالیستی
برای تشدید و تعمیق غارت دار و ندار امت بیچاره اسلام است.
 
احسان طبری
 
معنای زندگی نبردی است
کز آن نبرد
از بند وارهند کسانی که بنده اند
بهروزتر زیند کسانی که زنده اند.

۱
این موضع طبری
موضعی هومانیستی است

۲
معنای زندگی از دید پیر ما
پایان دادن به جامعه طبقاتی از طریق شرکت در مبارزه طبقاتی به طرفداری از توده مولد و وابسته (بنده) است.

۳
این به معنی ادای سهم خود در خاتمه دادن به ذلت مادی و فکری (روحی و روانی و فرهنگی و غیره) است.

۴
بد نیست.
ولی ناقص و نارسا و محدود و معیوب است.

۵
راه حل خود شما
عام تر و وسیع تر و دقیق تر است:
تلاش در جهت کشف حقیقت عینی و دفاع پیگیرانه و قاطعانه از آن

۶
چون شناخت حقیقت عینی و رزمیدن به نفع حقیقت عینی
فقط به نفع توده مولد و زحمتکش و کل بشریت و پیشرفت جامعه از هر نظر است.

۷
البته در نگاه سرسری چنین به نظر نمی رسد.

۸
چون حمایت از حقیقت عینی چه بسا به تنهایی مدافع منجر می شود.

۹
به همین دلیل مد شده که احزاب و دار و دسته های سیاسی و غیره
نه حامیان حقیقت عینی
بلکه دروغگویان و ماستمالان و مصلحت طلبان باشند.

۱۰
ضمنا شناخت حقیقت عینی
مشقت می طلبد
مشقت آموزش تعریف استاندارد مفاهیم فلسفی و تمرین عملی انها را

۱۱
به همین دلیل حقیقت بی مشتری و بی حامی می ماند.

۱۲
خود طبری اصلا نمی داند که حقیقت چیست و چگونه می توان به شناخت ان نایل آمد.

۱۳
طبری مرده اندیش است
اطلاعات مرده در حافظه اش انبار کرده است.
آثار طبری به درد آموزش نمی خورند.
چون
زنده اندیشان به زیبایی رسند.
سایه

۱۴
اگر طبری زنده اندیش بود
به معایب راه حل خود پی می برد:
چون در آن صورت
یعنی با پایان دادن به جامعه طبقاتی
مثلا لغو مالکیت خصوصی
دیگر معنایی برای زندگی باقی نمی ماند.

یعنی باید به نیهلیسم رسید و به انتحار دسته جمعی دست زد.

۱۵
درد هم همین بوده است:
درست به دلیل عدم شناخت حقیقت عینی
حمایت از آن صورت نگرفت
و
ضد انقلاب رانده شده از در
از پنجره به درون آند و فاجعه آغاز شد.

۱۶
در تعریف طبری از معنای زندگی
ضمنا
دیالک تیک فرد و جامعه تخریب می شود:
فرد در جامعه منحل می شود:
ابزار واره می شود.

۱۷
طبری دنبال شخصیت و شخصیت سازی نیست.
اسکولاستیکی می اندیشد.
دنبال نوچه است.

۱۸
برای نفی جامعه طبقاتی
ضمنا باید خویشتن خویش را نفی کرد
یعنی نقد کرد
یعنی از زباله وارگی بدر کشید
یعنی شخصیت شد
و
شخصیت پرورد

۱۹
وگرنه پس از پیروزی انقلاب
اعضای رنگ عوض کرده طبقه حاکمه
دوباره زمام امور جامعه را به دست می گیرند.

۲۰
برشت که فرزند خلف مارکس بود
می دانست:
 
بیاموز
چون باید رهبری کنی

۲۱
ساختمان جامعه کمونیستی
کار هر خر نیست.

۲۲
تازه اعضای حزب توده
بهتر از اعضای بقیه طویله های سیاسی بوده اند.

۲۳
رهبران طویله های سیاسی فعلی
حتی عرعر بلد نیستند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر