۱۳۹۶ اسفند ۱۶, چهارشنبه

دایرة المعارف جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی (۱۹۱)

پروفسور دکتر
ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت
و دهها تن دیگر
(۱۹۶۹)


برگردان
شین میم شین  
 
پیشکش
به

امیر حسین آریان پور


پیشرفت

۱
·    پیشرفت، مقوله فلسفی ـ سوسیولوژیکی جنبه معینی از روند عینی توسعه است که بیانگر صعود از پله نازل به پله عالی است. 

۲
·    بنیان تئوریکی مفهوم مارکسیستی ـ لنینیستی پیشرفت، قانونمندی عامی است که به واسطه ماتریالیسم تاریخی توسعه داده شده است.
·    بنا بر این قانونمندی عام، جامعه بشری همیشه از پله نازل به پله عالی تر، توسعه و تکامل می یابد. 

۳
·    هر نظام اجتماعی نسبت به نظام اجتماعی قبلی، پیشرفتی است.

·    (جامعه برده داری نسبت به کمون اولیه پیشرفتی است.
·    جامعه فئودالی نسبت به جامعه  برده داری پیشرفتی است.
·    جامعه سرمایه داری نسبت به جامعه فئودالی پیشرفتی است.
·    جامعه سوسیالیستی نسبت به جامعه سرمایه درای پیشرفتی است. مترجم) 

۴
·    مسئله تعیین کننده برای درک و توضیح علمی پیشرفت اجتماعی، تجزیه و تحلیل به طور علمی استدلال و اثبات شده ی معیار عینی پیشرفت است. 

۵
·    در ماتریالیسم تاریخی اثبات می شود که تولید مادی هر جامعه، حوزه اصلی جامعه است که تعیین کننده ی کلیه عرصه های دیگر حیاتی اجتماعی، در تحلیل نهایی است.    

۶
·    همین حوزه اصلی حیات اجتماعی، حاوی معیار تعیین کننده برای پیشرفت اجتماعی است. 

۷
·    معاییر (معیار های) بنیادی برای پیشرفت، عبارتند از سطح توسعه و تکامل معین نیروهای مولده و شرایط توسعه نیروهای مولده، یعنی مناسبات تولیدی.

·    مراجعه کنید به شیوه تولید، نیروهای مولده، مناسبات تولیدی، فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری 

۸
·    تنها پس از توسعه و تدوین مفاهیم نیروهای مولده، مناسبات تولیدی و فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی توسط مارکس و انگلس، امکان آن پدید آمده است که پیشرفت اجتماعی به مثابه روندی قانونمند درک شود و توضیح داده شود.

۹
·    انسان مهم ترین نیروی مولد است. 

۱۰
·    انسان در کار که همیشه کار اجتماعی است (یعنی همیشه خصلت اجتماعی دارد)، برای جذب و دفع با طبیعت، مواد مادی لازم برای حیات خود را تولید می کند.  

۱۱
·    انسان در روند کار، خود را، استعدادهای خود را، معارف (معرفت ها، شناخت های) خود را و لیاقت های خود را گسترش می دهد (وسعت می بخشد.)

۱۲
·    حاکمیت (سلطه و سیطره و غلبه) دم افزون انسان بر طبیعت، شکوفایی شخصیت انسانی هر فرد زحمتکش و مولد، تشکیل روابط اجتماعی و نهاد های اجتماعی و تحت حاکمیت خویش قرار دادن آنها در کار است. 

۱۳
·    برای اینکه  کار و هستی انسانی به طور کلی، همیشه هستی اجتماعی با روابط اجتماعی بیشماری است.

۱۴
·    یکی از مهم ترین روابط از مجموعه روابط اجتماعی انسان ها، روابط آنها در تولید است.
·    قبل از همه، مناسبات مالکیت بر مهم ترین وسایل تولید است که در تحلیل نهایی، نقش تعیین کننده به عهده دارند.

۱۵
·    از مناسبات تولیدی، طبقات اجتماعی معین، روابط طبقاتی و مناسبات حکومتی (قدرت) سر برمی کشند. 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر