۱۳۹۶ بهمن ۵, پنجشنبه

کارتزیانیسم (۲)

  
 پروفسور دکتر مانفرد اشتارکه
برگردان
شین میم شین

۱۲
·      دکارت در افکار اساسی خود با کپلر، گالیله و لایب نیتس همرأی بوده است و بنیادی ترین تأثیرات زیبا را  مبتنی بر روابط ریاضی ساده  می دانست.

۱۳
·      دکارت در سال ۱۶۱۸ میلادی به اهمیت یک مبنای ریاضی برای پیریزی علمی تئوری موسیقی پی می برد و در سال ۱۶۱۹ میلادی به اهمیت فراگیر یک مبنای ریاضی برای مجموعه علوم طبیعی، یعنی برای علم بطور کلی وقوف پیدا می کند و آن را بمثابه وسیله ای، بمثابه متدی برای کسب شناخت «عقلی»، مطلقا مطمئن و خالی از هر شک و تردید به خدمت می گیرد.

۱۴
·      دکارت ریاضیات را، به سبب مناسب بودنش برای استفاده بمثابه متد، علم الگوئی  قلمداد می کند و برای ساده ترین عناصر ساختاری آن اعتبار عام قائل می شود.

۱۵
·      همانطور که دکارت از حقایق امور ساده، حقایق امور روشن و بدیهی برای همه آغاز می کند، تا بعد بکمک استنتاجات منطقی هرچه ژرفتر به ماهیت روابط مکانی و عددی نفوذ کند، همه علوم نیز  بنظرش باید چنین متدی را مورد استفاده قرار دهند.

۱۶
·      ساده ترین عناصری که دکارت به کمک شان عمل می کند، عبارتند از نگرش بی واسطه، اینتوئی سیون (الهام) و استقراء.

۱۷
·      منظور دکارت از اینتوئی سیون (الهام) نه ادراکات حسی غیرقابل توضیح و نه قوه تخیل گمراه کننده، بلکه شناخت عقلی مطلقا عاری از شک و تردید است.
·      شناخت عقلی روشن و واضح است.

۱۸
·      مثلا هر کسی می تواند بطور اینتوئی تیو دریابد که او وجود دارد، که او می اندیشد، که هر مثث حاوی سه ضلع است.

۱۹
·      از دید دکارت، اینتوئی سیون به ما حقایق اولیه، ساده و بنیادی را نشان می دهد.

۲۰
·      ما به کمک استقراء می توانیم از حقایق امور ساده و بنیادی (اله منتار) به حقایق امور عالی تر فرا رویم.

۲۱

·      اصول بدیهی ساده و بنیادی ریاضیات، مثلا این پیش شرط که دو خط مستقیم هرگز یکدیگر را قطع نمی کنند، هنوز عرضه کننده دانش واقعی و مهم نیستند.
·      اما ما از چنین اصولی می توانیم به کمک استنتاجاتی به حقایقی دست یابیم که به حودی خود قابل دسترسی نیستند.
·       مثلا به این قانون که مجموعه زوایای هر مثلث ۱۸۰ درجه است
·      و یا سطح کلی کره چهار برابر سطح بزرگترین دایره اصلی کره است و غیره.

۲۲
·      دکارت می کوشد با متد اینتوئی تیو ـ استقرائی یک سیستم کلی علوم بر مبنای اصول بکلی بی چون و چرا، یعنی اصول «عقلی» به وجود آورد.

۲۳
·      باور راسیونالیستی (خردگرایی) او در این میان دو لبه است:

الف
·      از سوئی علم ستا ست و از سوی دیگر، علم ستیز است.

ب
·      از سوئی پیشرفت جو ست و از سوی دیگر جزمگرا ست.

۲۴
·      ثمربخشی این متد دکارت از این لحاظ است که آن علوم را وامی دارد که فهمیدن را مقدم بر حقیقت امر تلقی کنند.
·      هیچ چیزی را تا زمانی که بطور اینتوئی تیو و یا در زنجیره استقرائی روشن و واضح نشده است، بمثابه حقیقت امر نپذیرند.

·      مراجعه کنید به متد، حقیقت امر، پیشرفت، دگماتیسم، علم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

۲۵
·      بی ثمری این متد در این است که آن بنا بر محتوای دگماتیک تردید ستیز ثابت (متافیزیکی) مورد نظر خود،  سبب می شود که علوم، حقایق امور را تابع خواست خود سازند و مورد تجاوز قرار دهند.

۲۶
·      این خصلت دوگانه، مشخصه کل فلسفه کارتزیانیستی است و کم و بیش مبنای دوئالیسم آن را تشکیل می دهد.

۲۷
·      دکارت به دلیل همین خصلت دوئالیستی فلسفه اش، روح را بر خلاف جسم، انبساط ناپذیر و نامیرا می داند.

۲۸
·      چون دکارت روح را تنها به مثابه شعور می فهمد، در نتیجه به آگاهی روح باور پیدا می کند، که می تواند در حالت بیهوشی و یا در هنگام خواب بی رؤیا،  جسم را ترک کند.

·      (ین پندار در بین مردم مذهبی ایران نیز رایج است. مترجم)

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر