۱۳۹۶ دی ۱۵, جمعه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (۵۶۸)

جمعبندی
 از
مسعود بهبودی
 
دیالک تیک کردار و ذات

۱
عمل هر کس آیینه ماهیت او ست.

۲
این حرکت مکرر اجامر جماران
حرکتی ماهیت نما ست.

۳
دست خودشان
چه بسا
نیست.

۴
تخریب و یا تصاحب اموال مردم
به فرمان استاد ازل (قوای درونی ـ طبقاتی) صورت می گیرد.

۵
این حرکات روی دیگر مدال ترور و دستگیری و شکنجه و اعدام فرزندان مردم است.

۶
تخریب روحی و فکری و جسمی و مادی و مالی دو روی مدال واحدی اند.

۷
فوندامنتالیسم
همشیره فاشیسم است.

۸
تخریب در ذات هر دو ست.

۹
این حرکات اجامر
آژیر پیشاپیش خطر اند.

۱۰
فوندامنتالیسم بسان فاشیسم
اگر به قعر قهقرا سقوط کند
جامعه و جهان را هم به اعماق قهقرا می برد.

۱۱
اعماق
از قضا
عنوان وبلاک داعشیان است.

۱۲
هیتلر
به وقت سقوط به گور
حتی معشوقه زیبای خود را و گوبلز زن و ۶ کودکان معصوم خود را مسموم کردند
و به کودکان مردم و پیران و بیماران
فرمان مقاومت تا حد مرگ
در مقابل ارتش سرخ را صادر کردند.

۱۲
غلبه بر فوندامنتالیسم
آسان و بی دردسر نخواهد بود.

۱۳
قتل های زنجیره ای و خاورانهای آشکار و پنهان
تصادفی نبوده اند.

۱۴
ما با دیالک تیک خریت و خردستیزی سر و کار داریم.
با جنون سر و کار داریم.
جنونی سرشته به جنایت.

۱۵
مؤسس خردستیزی حکیم دیوانه ی فاشیسم
فریدریش نیچه بوده است.

 
دیالک تیک خودشناسی و هستی شناسی (غیر خود شناسی، دگرشناسی)

برترین حکمت ها خودشناسی است.
حضرت علی

۱
حکمت یعنی فلسفه.

۲
حکیم یعنی فیلسوف

۳
حکمت اسباب لازم برای شناخت است.

۴
خودشناسی به مدد حکمت امکان پذیر است.

۵
منظور حضرت علی این است که خودشناسی هنر بزرگی است.

۶
دلیلش چیست؟

۷
چرا خودشناسی هنر بزرگی است و چگونه می تواند صورت گیرد؟
 
مقاله ای طولانی است و ابراز نظر راجع بدان باید پس از مطالعه دقیق آن صورت گیرد.

۱
مقایسه ای با بلشویک ها صورت گرفته که علیرغم صحت ظاهری اش، اعتبار ندارد.

۲
مقایسه شرایط ملی و بین المللی کنونی با شرایط ملی و بین المللی
در آستان انقلاب اکتبر درست نیست.

۳
بلشویسم
قبل از قبضه قدرت سیاسی
دل و دین توده مردم روسیه و حتی پرولتاریای جهان
را
تسخیر کرده بود.

۴
در طویله ایران که سهل است
در مقیاس جهانی
حتی
امروزه
لنینی به چشم نمی خورد.

۵
رادیکالیته (دست بردن به ریشه) مورد نظر نویسنده هم به چشم نمی خورد.

۶
در ایران نه از جنبش روشنگری علمی و انقلابی خبری بوده و هست و نه حتی از حزب روشنگری و انقلابی.

۷
احزاب و سازمان ها و شخصیت های پر مدعای وطنی
عمدتا روشنگری ستیز اند.
بدترین دشمنان روشنگری علمی و انقلابی اند.

۸
انقلاب اجتماعی به شعور انقلابی محتاج است.
خر نمی تواند انقلاب کند.

۹
حسن شرایط انقلابی اما تسریع آموزش نظری است:
طی یکشبه ره صد ساله است.
به قول لنین رضی الله عنه
 
  ابوسعید ابوالخیر  
 
سوفسطایی که از خرد بی‌ خبر است
گوید: 

«عالم خیالی اندر گذر است.»

آری 

عالم 
ـ همه ـ
خیالی است،
 ولی
پیوسته حقیقتی در او جلوه گر است.




اندکی اندر باب آخر و عاقبت آیة الله آدولف و آیات عظام

نظام حاکم برای حفظ بقای خود در برابر خیزش های به حق و آزادی خواهانه ی مردمي با توسل به همه نیروهایش از طریق هر دو جناح شاخص اصولگرا و اصلاح طلب دست به اقدامات تخریب گرایانه و فریبکارانه میزند تا اعتراضات را پیش از تبدیل شدن به جنبش فراگیر در میان تمامی اقشار و طبقات تحت ستم، به انحراف بکشاند و سرکوب کند.
شهباری

۱
اگر کسی به گزارشات رسانه های امپریالیستی از تظاهرات طرفداران رژیم
دقت کند
به نکات مهم زیر پی می برد:

الف
طبقه حاکمه امپریالیستی
در آن واحد دو خط مشی پیش گرفته است:

۱
ترامپ و لطان یابو
از جنبش توده حمایت می کنند.

۲
آلمان و انگلیس و فرانسه
از طبقه حاکمه فئودالی ـ فوندامنتالیستی ـ بورژوایی عجق ـ وجق رسما حمایت می کنند و عندرز تعدیل می دهند تا رادیکالیزه نشود:
«رژیم قابل انتقاد است.
ولی تا کنون بخردانه عمل کرده است.»

۳
ضمنا
آیه یأس می خوانند و از تظاهرات به طرفداری از رژیم خبر می دهند.

ب
بسیج قوا و به رخ مردم و جهانیان کشیدن آن توسط اجامر جماران
آدمی را به یاد بسیج پیران و بیماران و کودکان توسط عادولف هیتلر در روزهای آخر عمر نکبت بارش می اندازد
که
از شنیدن غریو طبل ارتش سرخ لرزه بر اندامش افتاده بود.

۱
شعارهای این جماعت در تظاهرات به طرفداری از رژیم
نه رنگی دارند و نه انرژی و نیرویی

۲
مرگ بر امریکا و مرگ بر اسرائیل شان حتی بی وزن و بی توان و بی رنگ و بی آهنگ است.

۳
کسانی از این جماعت که مورد مصاحبه رسانه های امپریالیستی قرار می گیرند
به بحران معیشتی اشاره دارند و از رسیدن کارد به استخوان خویشتن خویش حتی سخن بر لب دارند

۴
اوتوپی اسلامی
عملا و در کوره عمل
ورشکست شده است.

۵
توده دیگر به اعجاز حبل المتین الهی امید ندارد.

۶
توده می داند که این نظام به بحران نشسته را نمی خواهد
ولی بدیل روشنی برای آن ندارد.

۷
حزب توده
توسط شاه و شیخ
نابود گشته است.

۸
توده فاقد تشکیلات سیاسی اصیل خاص خویش مانده است
به همین دلیل مرگ بر جمهوری اسلامی با زنده باد جمهوری ایرانی توأم شده است.

۹
جمهوری ایرانی 
اما 
جفنگی توخالی بیش نیست.

۱۰
جمهوری ایرانی
ماهیتا شعار سطل ننه ات طلبیستی ـ نازیستی است.

۱۱
چون بدان معنی است 
که
جمهوری اسلامی جمهوری تازی بوده است و نه نازی.

۱۲
طویله های سیاسی هپیلی هپوی وطنی
هم
گوژ بالا گوژ شده اند
 و
شعارهای اکونومیستی، رفرمیستی، بورژوایی واپسین می دهند
و
عملا
از
فقدان الترناتیو سوسیالیستی دم می زنند.

۱۳
تلاش حضرات عقب مانده تر از توده یاغی
استخراج الترناتیو از شعارهای توده بی سر و بی سازمان است.

۱۴
الترناتیو اما به صورت عینی تعیین می شود و نه به صورت ذهنی

۱۵
برای جامعه سرمایه درای
الترناتیوی جز سوسیالیسم وجود ندارد.

ماتریالیسم تاریخی همین را گفته و می گوید.

۱۶
برای طبقه حاکمه استثمارگر و انگل
هم
بدیلی جز توده تحت پرچم رهایی بخش پرولتاریا وجود ندارد.

۱۷
دردا که دیگر کسی به فتح نمی اندیشد
دیگر کسی به هیچ چیز نمی اندیشد.

۱۸
طویله های سیاسی
دیگر تولن تفکر ندارند
و
در نهایت ذلت
عرعر می کنند
 
اندکی اندر باب دیالک تیک خاص و عام

۱
تحولات طبیعی و اجتماعی بسته به شرایط عینی
فرم خاص خود را دارند.

۲
فرم های خاص تکرار نمی شوند.

۳
آنچه تکرار می شود
عام است و نه خاص.

۴
مثال
ایران در مرحله توسعه سرمایه داری قرار دارد.
این جنبه عام قضیه است.
گذار از این مرحله توسعه اجتماعی اما می تواند فرم های متنوع به خود گیرد.
این جنبه خاص قضیه است.

دیالک تیک خاص و عام
 
۴
اگر انقلاب اجتماعی در ایران به پیروزی رسد
جامعه
فقط می تواند به پله سوسیالیسم صعود کند.

۵
یعنی مالکیت خصوصی بر مهم ترین وسایل تولید
جای خود را به مالکیت اجتماعی بر آنها بدهد.

۶
یعنی جای طبقه حاکمه انگل و استثمارگر فعلی را باید
طبقه کارگر و دهقانان زحمتکش و پیشه وران و روشنفکران خلقی بگیرند.

۷
ایران در شرایط کنونی به حزب توده نیاز دارد.

۸
حزب توده
اما
توسط شاه و شیخ نابود شده است.

۹
بزرگ ترین ضعف جنبش کنونی
غیاب غم انگیز حزب توده است.

۱۰
احزاب و سازمان های سیاسی در اوپوزیسیون
 یا
 طویله
اند 
و 
یا 
وابسته به ارتجاع بین المللی 
اند.

۱۱
این درد بزرگی است.

۱۲
به داد ملت ایران
مگر خدا برسد
 
 
اندکی اندر باب دیالک تیک آموزش

۱
زادگاه اندیشه
کار است.
تجربه است.

۲
اندیشه عبارت است از تجربه ای که مغز رویش کار فکری کرده است.

۳
تجربه به سه صورت زیر کسب می شود:

الف
بی واسطه و یا مستقیم

کار شخصی در زمینه ای و کسب تجربه در روند کار

ب
باواسطه و یا غیرمستقیم

توسط همنوع حاضر مثلا معلم
توسط همنوع غایب
مثلا کتاب
پ
تجربه می تواند بر آدم تحمیل شود.

مثلا توسط ماری گزیده شدن

حلاجی این جور تجاب هم به دانش منجر می شود

۴
تجربه اما فقط به شرطی به اندیشه و آموزش می انجامد که رویش کارفکری صورت گیرد

۵
در غیر این صورت می توان صدها بار تجربه تلخ معینی را تجربه کرد.
 
مخمصه اجامر جماران

۱
بالایی ها نمی توانند حکومت کنند
اگر پایینی ها نخواهند که بر آنها جکومت شود
ورق برمی گردد.

۲
جامعه پولاریزه شده.

۳
طبقه حاکمه اما هنوز ایزوله نشده
توان بسیج بخشی از جامعه را دارد.

۴
ترامپ و لطان یابو و آلمان و انگلیس و فرانسه 
هم 
به
 دادش آمده اند 
تا
 بلکه نجات یابد.
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر