۱۳۹۶ بهمن ۳, سه‌شنبه

دایرة المعارف جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی (۱۵۱)


پروفسور دکتر 
ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت 

و دهها تن دیگر
(۱۹۶۹)

برگردان
شین میم شین

پیشکش
به
امیر حسین آریان پور
 
نخبه
ادامه

۱۰
·    به نظر کونیگ، «نخبه به زیرکانی اطلاق می شود که می توانند به هر طریق و ترفندی هم که باشد، خود را به قله هرم و هیرارشی (سلسله مراتب) اجتماعی برسانند.
·    در تنازع هستی که نبرد لاینقطعی بر سر قدرت است، تعلق به نخبگان، نتیجه انتخاب طبیعی است.»
·    (کونیگ، «درسنامه جامعه پژوهی امپیریستی»، جلد ۱، ص ۴۲، ۱۹۶۲)  

۱۱
·    بنیاد نخبگان را در تئوری نخبگان بورژوایی، به اصطلاح «نخبه ـ انسان ها» تشکیل می دهند که در نتیجه تفاوت های استعدادی خاص با یکدیگر  و ظرفیت های روحی (برای انجام کارهای مهم) در رابطه نردبامی (پلکانی) با یکدیگر قرار دارند.
·    نردبامی که در فوقانی ترین پله اش  «ابر انسان» قرار دارد.

۱۲
·    مفهوم نخبه (اصل رهبری) در سیاست و ایده ئولوژی فاشیستی و تعین (تقدر) آن بنا بر معیارهای «راسیستی»، نقش آنتی هومانیستی و تجاوزگرانه ای بازی کرده و نهایتا به اثبات قتل عام انسان ها (امحای انسانی) انجامیده است.

۱۳
·    مفهوم نخبه در جامعه شناسی مدرن بورژوایی عمدتا در رابطه با تئوری مدیریت مورد استفاده قرار می گیرد و به مثابه مفهوم فونکسیونی (نخبگان فونکسیونی) محسوب می شود. 

۱۴
·    با استفاده از مفهوم نخبه، به مثابه اصل تقسیم بندی (طبقه بندی) اجتماعی، نهایتا رابطه شخصیت و توده های خلق تحریف می شود.
·    بدین طریق و با این ترفند، نخبه به مثابه شخصیت جا زده می شود و توده های خلق، به مثابه مشتی بی اراده و به لحاظ فکری کرخت و لخت محسوب می شوند و نیروی تاریخساز توده انکار می شود.

۱۵
·    در نتیجه، فراموش می شود که نقش تعیین کننده در توسعه اجتماعی، به عهده کردوکار توده های خلق است.
·    اگرچه شخصیت های برجسته در توسعه اجتماعی نقش چشمگیری بازی می کنند، ولی این نقش را فقط در صورتی می توانند بازی کنند که در مقابل توده های خلق قرار نگیرند.
·    بلکه با توده های خلق متحد شوند و مورد حمایت آنان قرار گیرند. 

۱۶
·    اینجا معلوم می شود که مفهوم بورژوایی نخبه را نباید با استفاده عامیانه از آن عوضی گرفت.
·    در استفاده عامیانه از مفهوم بورژوایی نخبه، منظور چیزهای معینی و محفلی از افراد است که دارای مشخصات کیفی در زمینه انجام خدمات و وظایف مهم اند. 

۱۷
·    مفهوم نخبه بدین معنا بویژه در ارتش و ورزش  مورد استفاده قرار می گیرد.

۱۸
·    به عنوان مثال، فرماسیون های خاص و عالی نظامی (واحدهای گارد، واحدهای ویژه)  در ارتش به صفت نخبه متصف می شوند و در ورزش محفلی از اشخاص که در رشته ورزشی معینی برجسته اند. 

۱۹
·    در این جور موارد، مفهوم نخبه، نه به عنوان مقوله سوسیولوژیکی، بلکه به عنوان علامت کارآیی به کار می رود.   

پایان
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر