۱۳۹۶ دی ۱۴, پنجشنبه

سیری در فرمایشات ناصر زر افشان (۲)


ناصر زرافشان
  (زادهٔ ۱۳۲۵) 
نویسنده، 
مترجم،
 حقوقدان، 
وکیل دادگستری، 
فعال حقوق بشر

ملاحظه ای بر «خشونت» در مبارزه
  «مگس و جولان در عرصه سیمرغ»
ناصر زرافشان
تحلیلی
از
میمحا نجار
 
۱
نولیبرال ها و نئوکان ها 
که 
از 
امکانات زبان و تحریف زبانی هم برای عوام فریبی
 استفاده می کنند 
طی چند دهه گذشته 
در تبلیغات خود، 
واژه «خشونت» را به جای واژه «قهر» قرار داده اند 
و 
به کار می برند.
 
سؤال ناقابل 
از
 ناصر زرافشان
 این است 
که
نئولیبرال ها و نئوکان ها
به
چه زبانی سخن می گویند؟
 
واژه آلمانی برای قهر و خشونت و زور و سرکوب فیزیکی و پسیکولوژیکی 
(شلاق و مشت و لگد و تف و توهین و تهدید و تخریب و غیره)
گوالت
است.
 
تقریبا
همه اعضای همه اقشار و طبقات اجتماعی
از
همین واژه واحد
استفاده می کنند.
 
این واژه آلمانی واحد
بسته به محتوای متون
(فلسفه، جامعه شناسی، روان شناسی و غیره)
به
واژه های قهر و خشونت و زورگویی و غیره فارسی ترجمه می شود.
 
سؤال این است 
که
چرا 
ناصر زرافشان
پای نئولیبرال ها و نئوکان ها
را
پیشاپیش
 پیش می کشد؟
 
۲
نولیبرال ها و نئوکان ها 
که 
از 
امکانات زبان و تحریف زبانی هم برای عوام فریبی
 استفاده می کنند 
طی چند دهه گذشته 
در تبلیغات خود، 
واژه «خشونت» را به جای واژه «قهر» قرار داده اند 
و 
به کار می برند.
 
یکی از کسانی 
که
ترجیح می دهد به عوض واژه قهر از واژه خشونت استفاده کند،
فرخ نگهدار 
است.
 
آیا
فرخ نگهدار
جزو و عضو نئولیبرال ها و نئوکان ها
ست؟
 
علاوه بر این
در
ایران
 حتی زمان شاه
که
سطح فکری مردم خیلی بالاتر از اکنون بود،
شاید از یک میلیون نفر
۱۰ نفر یافت نمی شد
که
به عوض واژه های زور و اجبار و ستم و سرکوب
از
واژه قهر استفاده کند.
 
اکنون
که
کسی
توان خواندن و نوشتن 
و
نیاز به خواندن و نوشتن
حتی
ندارد
تا
از واژه ها هم احیانا استفاده کند.
 
خلایق با استی کر ها (شکلک های حاضر و آماده)
همعندیشی می کنند.
یعنی
لاس می زنند.
 
در زبان آلمانی
واژه قهر 
(گوالت)
هم
در فلسفه و جامعه شناسی مورد استفاده قرار می گیرد
و
هم
در 
روانشناسی و  خیابان و شرکت و خانه و خانواده و کارخانه.
 
تفاوتی
که
هست،
تعریف گوناگون از این مفهوم واحد است.
 
در ادبیات فلسفی و سوسیولوژیکی و غیره مارکسیستی تعریف علمی از این مفهوم به عمل می آید.
 
مراجعه کنید
 به 
قهر (خشونت، زور) 
در
تارنمای دایرة المعارف روشنگری
و
در
جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی
 
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/449
 
۳
 
زیرا 
خشونت 
پیشاپیش 
از لحاظ اخلاقی 
مذموم و محکوم است 
و
 با 
این ترفند زبانی
 نسخه محکومیت قهر را هم به سادگی می پیچند.
 
اگر
از
عوامفریبان
دلیل نخواهند، هر جفنگی را رنگ می زنند و به عنوان حقیقت می فروشند.
 
واژه های خشونت و زور و قهر و غیره
 به لحاظ محتوا
فرقی با هم ندارند.

ضمنا
مذمومیت و محبوبیت هر چیز و هر کس و هر کردوکار
به
واژه مربوطه ربط تعیین کننده ای ندارد.
 
بلکه
قبل از همه
به چیز و کس و کردوکار مربوطه
ربط دارد.
 
خشونت
ضمنا
در
 اخلاق کدام طبقه اجتماعی 
مذموم و محکوم است؟
 
 
تفنن و تفریح بخش اعظم اعضای طویله ایران
اعمال خشونت 
به 
مور و ملخ و پرنده و پروانه و سگ و گربه و خر و زن و نوکر و کنیز و غلام و بنده و رعیت و غیره است.
 
وکیل دادگستری
نباید از انواع رنگارنگ خشونت در طویله ایران بی خبر باشد.
 
اعضای جامعه
را
در ملأ عام لخت می کنند و شلاق می زنند.
 
کارگران
را
در صحن کاخانه
لخت می کنند و حد می زنند.
 
بدون کمترین دلیل
 شریف ترین زنان و دختران و پیران و جوانان کشور
را
تحت زجر و شکنجه و آزار قرار می دهند
به
تله ویزیون می آورند
رسوا می سازند
توبه می گیرند
شقه شقه می کنند
جلوی ددان و گرازان بیابان می اندازند
و
در بهترین حالت
متمدنانه
 اعدام و تیرباران می کنند.
 
اعضای جامعه
ضمن تماشای دار زدن همنوعان خود تخمه می شکنند و هورا می کشند و کیف خر می کنند.
 
خشونت
که
نباید شاخ و دم داشته باشد.
 
سؤال خود را تکرار می کنیم:
خشونت در اخلاق کدام طبقه اجتماعی
پیشاپیش
مذموم و محکوم است؟
 
می اندیشیم و می نویسیم
و
یا
می نویسیم که دیگران بیندیشند و بگویند که چه نوشته ایم؟
 
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر