۱۳۹۶ آبان ۱۶, سه‌شنبه

تأملی در تجزیه طلبی در لفافه ترکیب طلبی (۹)

 
حمید مجید موسی
رهبر حزب کمونیست عراق 
 
حزب کمونیست عراق: 
راه حل 
فدرالیسم ترقی‌ خواهانه است.
 
 نقل از نامه مردم
تحلیلی
از 
یدالله سلطانپور
 
۱
 حزب کمونیست عراق 
ضمن تشریح همه‌ جانبهٔ وضعیت بغرنجی که در آن کشور به وجود آمده، متذکر شد:
 «بر این اساس، ما از فرمول فدرال حمایت کردیم 
که
 در قانون اساسی عراق تصویب شده 
و 
فرمولی پیشرفته 
برای ساختار حکومتی و اداری در یک کشور چند ملیتی است. 
 
 
هانس هاینتس هولتس
 تئوریسین آنتی فاشیست حزب کمونیست آلمان می گفت:
«حزب کمونیست باید حزبی فلسفی باشد.»

فلسفه 
یعنی خرد کل اندیش.

برای شناخت جامعه و جهان جهت تغییر آن
کل اندیشی
صرفنظر ناپذیر است.

چون
حقیقت
در کل است و نه در جزء.

به همین دلیل
بدون حمایت خرد کل اندیش (فلسفه مارکسیستی ـ لنینیستی)
نمی توان از منافع توده زحمت دفاع کرد.
 
۲
پیش شرط کل اندیشی
اما
کلنجار عرقریز با مفاهیم فلسفی است.

چون
مفاهیم 
آجرهای اساسی عمارت افکار
اند.

بدون آشنایی عمیق و اصیل با تعریف استاندارد مفاهیم فلسفی
نه،
می توان اندیشید
و
نه،
می توان اندیشه کسی را فهمید.

۳

ما از فرمول فدرال حمایت کردیم 
که
 در قانون اساسی عراق تصویب شده 
و 
فرمولی پیشرفته 
برای ساختار حکومتی و اداری در یک کشور چند ملیتی است.
 
فدرالیسم
فرم حکومت است
و
نه
فرمول 
حکومت.
 
فرمول معنی دیگری دارد 
و
فرم 
جفت و یا ضد دیالک تیک محتوا ست.
 
مفاهیم «کشور چند ملیتی»، «ملت»، «حقوق ملی»، «جنبش رهایی بخش ملی»، «ناسیونالیسم»، ملیت (ناسیونالیته)
ورد زبان هر ننه قمر چه بسا خری است.
 
ولی 
تعریف فلسفی استاندارد این مفاهیم از چه قرار است؟

ملت و ملیت 
اما
به چه معنی است؟
 
 ۴
ایران
حتی
به قول سازمان ملل متحد
کشوری چند ملیتی است.
 
ملل ایران اما کیانند؟
 
کی تشکیل شده اند و به چه دلیل ملت نامیده می شوند؟
 
اکنون
که
بالکانیزاسیون
 (تخریب و بعد تجزیه کشورها به کشورک ها) 
سودای اصلی امپریالیسم است،
این مفاهیم
 اکتوئالیته (فعلیت) ارتجاعی جدیدی کسب کرده اند:

در عخبار شب و نیمه شب
منورالافکار ‍«ملل» مختلف ایران
بی قطره ای عرق ناقابل شرم بر جبین
از

امپریالیسم
به عنوان منجی ملل دربند 
دم می زنند.
 
امام زمان 
به مثابه منجی ملل ستمکش
در هیئت امثال ترامپ ظهور کرده است.
 
استدلالات اجامر پانیستی پالان بر پشت
شنیدنی اند.
 
اصفهانی ها
ملت محسوب نمی شوند.
 
به همین دلیل
جنبش رهایی بخش ملی اصفهان وجود ندارد.
 
اصفهان
اصلا
مسعود ندارد، 
چه رسد به داشتن بارزان و تارزان.
 
احدی در اصفهان
در صدد کسب استقلال کذایی ـ فضایی نیست.
 
لرها و بلوچ ها و کردها و آذری ها
اما 
ملل مختلف ایران محسوب می شوند
و
در صدد احقاق حقوق ملی،
تجزیه طلبی از کشور ایران 
و
تشکیل پان های بزرگ اند 
که
 یاد آور خان های بزرگ اند.

برخی از پان ها
  خط خود
را
هم
تغییر داده اند
و
به ضرب شلاق 
حتی
حاضر به توبه و تجدید نظر نیستند.

فیسفیس
صحنه عرض اندام
وال های ملی متنوع به زبان های ملی کذایی است:

تا دل ترامپ بخواهد 
جفنگ ترکی و کردی و لری و بلوچی و غیره
به رشته تحریر در آورده می شود.

دیگر احدی از ملل کبیره ایران 
حاضر به فارسی نویسی و فارسی خوانی نیست.

این
فی نفسه  
نعمت بزرگی برای اجامر پانیستی پالان بر پشت است.

چون
تنها چیزی که این زباله ها ندارند،
ذره ای مغز برای اندیشیدن 
و
زیارت کعبه اکابر 
یکبار حداقل در عمر خویش است.

وقتی هم که برای جلب حمایت ملل دیگر 
مجبور به فارسی نویسی می شوند،
در هر جمله چند خطای املایی و انشایی مرتکب می شوند.
 
سؤال ناقابل
از حضرات این است 
که
 شرط تشکیل ملت چیست؟
 
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر