۱۳۹۶ اردیبهشت ۱۶, شنبه

زباله در زر ورق هنر (۷)


مارینا آبرامویچ  
(۱۹۴۶)
 
مریم
 
ثانياً
مارينا آبراموويچ
مادر هنر پرفورمنس،
با پرداختن به مضامين انسانى و اجتماعى،
در رده هنرمندانى قرار مى گيرد كه هومانيسم را نمايندگى مى كنند.
شيوه هنرى او جديد و بسيار آسان است
او هنر را از چهارچوب هاى كارگاهى و آتليه اى خارج كرده و به ميان مردم آورده است
طورى كه مخاطب او در متن اثر قرار گرفته و به عنصرى از اثر وى بدل مى شود
و
اما نكته اى كه شما بدان اشاره كرديد
مبنى سيستم اجتماعى هومانيستى
كاملا درست است
و
 آبراموويچ در اين اثر
همين موضوع را به چالش كشيده
و
از كمبود حس همنوعدوستى و تلخى واقعيتى انكارناپذير
پرده برداشته است 
 
۱
نه.
در این زباله «هنری»  
 حقیقت عینی  
به لجن کشیده می شود.

۲
دروغ 
در کپسول «هنر»
به خورد خلایق داده می شود.

۳
دوئالیسم دیرآشنای خیر و شر  (هابیل و قابیل)
از قبور قرون بیرون آورده می شود، تر و تمیز می شود،
 با افزایش ادویه جات لذیذ می شود 
و
در بشقاب طعام فکری خلایق نهاده می شود.
 
۴
خیر و شر
در سنت کتب مقدس
ازلی و ابدی جا زده می شود.
 
۵
تئوری ابراموویچ
افراطی تر، ارتجاعی تر، باطل تر، ضد علمی تر و ضد منطقی تر از 
دوئالیسم دیرآشنای خیر و شر  (هابیل و قابیل)
در کتب مقدس است.
 
۶
چون در تئوری ابراموویچ،
از خیر مطلق کتب مقدس حتی خبری نیست.
 
۷
فقط  شر مطلق است که مطلق می شود.
 
۸
این 
 تئوری ابراموویچ
 همشیره نیچه ئیسم (فاشیسم)
 است.
 
۹
در این تئوری ابراموویچ
پسیمیسم (بدبینی فلسفی) 
نمایندگی و تبلیغ می شود که یکی از گشتاور های ایده ئولوژیکی امپریالیسم است.
 
۱۰
نیچه ئیسم، فاشیسم و پسیمیسم
همه از دم
ضد هومانیستی اند.
 
۱۱
با این تفاوت که در تئوری ابراموویچ ،
هومانیسم ستیزی 
در 
زر ورق هومانیسم 
نمایندگی و تبلیغ می شود.

۱۲
در زباله های احمد شاملو و سارتر و کامو و غیره
  ضمن توده ستیزی
از 
انسان انتزاعی 
دم زده می شود.
 
۱۳
همان احمد شاملو  
که خود را 
در مفهوم مجرد انسان به عرش اعلی می برد،
 همان لاشخوری است که 
دهها تن از جوانان مردم را به هرویین معتاد می سازد
 تا تهیه مواد تسهیل شود.
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر