۱۳۹۶ اردیبهشت ۲۴, یکشنبه

سیری در شعر «ناگه غروب کدامین ستاره؟» (۱۱)


 مهدی اخوان ثالث 
  (م. امید) 
  (۱۳۰۷ ـ ۱۳۶۹)   

ویرایش و تحلیل از  
شین میم شین

ناگه غروب کدامین ستاره؟   
(۱۳۴۱ ـ ۱۳۵۰) 
ادامه


میخانه های غم آلود 
با سقف کوتاه ضربی
و 

روشنی های گمگشته در دود 
 و 
پیشخوان های پر چرک و چربی.
 
اخوان به مثابه نماینده روشنفکران کشور عه «هورا»، سایه اش را به نیرنگی از شر شب سایه گستر سایه ستیز نجات می دهد تا همدم و همراهی داشته باشد،

تنها نماند و شق القمر کند.

شق القمر روشنفکران «انقلابی» 
رفتن به میخانه است.

شعر اگر شعر باشد، می تواند آیینه جامعه باشد.
این شعر اخوان هم آیینه تمام نمای جامعه است.

آنچه پدیده ای عادی، ساده و پیش پا افتاده می نماید، 
انعکاس پوئه تیکی ـ رئالیستی وضع وخیم معماران روح جامعه (گله روشنفکران)  
است.

سؤال این است که چرا روشنفکر جامعه به می و میخانه پناه می برد؟


۱
 
میخانه های غم آلود 
با سقف کوتاه ضربی
و 

روشنی های گمگشته در دود 
 و پیشخوان های پر چرک و چربی.
  می و میخانه 
 از مفاهیم دیرآشنا در ادبیات فئودالی ایران اند. 
بندرت می توان شعر ماقبل نیمائی ئی در ایران یافت  که 
از گزند واژه های می و میخانه و امثالهم جان سالم بدر برده باشد.
  برای درک مفهوم میخانه باید به ضد دیالک تیکی آن پی برد.
 
 ضد دیالک تیکی میخانه، 

معبد 
است.

الف
میخانه های غم آلود 
با سقف کوتاه ضربی
و 

روشنی های گمگشته در دود 
 و پیشخوان های پر چرک و چربی.


معبد 

سمبل پاکی است:
 معبد طهارت محض است و ورود آلودگان بدان ممنوع.
  معبد محل وعظ و انتقاد از خود و انتقاد از همنوع ، 

برای تعدیل تضادهای روحی و روانی خویش، 
برای تعدیل تضادهای همبود، 
برای ایجاد هماهنگی و هارمونی میان مردم 
و 
برای تشکیل همبودی از پاکان و پارسایان است.
 
 معبد

 ـ در فرهنگ روشنگری ـ 
محل تعالی روح است 
و به زبان هگل 
ـ پیامبر بزرگ روشنگری ـ 
محل گذار انسان از خطه تن به عالم روح است.
 
 معبد محل تعالی روح است

 در گذر از پله های مفاهیم، 
به نیت نیل به روح مطلق، 
به ایده ایده ها!


ب
میخانه های غم آلود 
با سقف کوتاه ضربی
و 

روشنی های گمگشته در دود 
 و پیشخوان های پر چرک و چربی.
 
 
 میخانه 
وارونه معبد است.

میخانه 
قطب دیالک تیکی معبد است.
 

میخانه 
کثافت محض است و محل تجمع ناپاکان و آلودگان.
 

میخانه 
محل بیهوشی است

میخانه
محل فراموشی خویشتن خویش است 
و 
فراموشی خویشتن، 
فراموشی جامعه را در بطن دیالک تیکی خویش دارد.
 

میخانه 
محل سقوط و تجزیه و تلاشی روح است.

میخانه
محل انجماد مطلق و بی برگشت روح است، 
روح به معنی هگلی آن.
 

میخانه 
محل تجمع نومیدان است.
 

میخانه
 جولانگاه خود ستیزی انسان ها
 و 
منجلاب رشد و رویش خریت و خرد ستیزی است.



۲
میخانه های غم آلود 
با سقف کوتاه ضربی
و 

روشنی های گمگشته در دود 
 و پیشخوان های پر چرک و چربی.

حالا می توان حدس زد که 
چرا اخوان همراه با سایه مطیع خویش، 
نه به معبد، بل به میخانه 
می رود.
 
  اتفاقا در توصیف اخوان از میخانه، 

همان ویژگی ها عمده و برجسته می شوند که بر زبان ما آمده اند:
 
 «میخانه های غم آلود، 

با سقف کوتاه ضربی 
و 
روشنی های گمگشته در دود 
و
 پیشخوان های پر چرک و چربی.»

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر