۱۳۹۶ اردیبهشت ۱۶, شنبه

سیری در شعر «ناگه غروب کدامین ستاره؟» (۶)

 
مهدی اخوان ثالث
  (م. امید)
  (۱۳۰۷ ـ ۱۳۶۹)
 
ویرایش و تحلیل از 
شین میم شین
 
ناگه غروب کدامین ستاره؟  
(۱۳۴۱ ـ ۱۳۵۰)
ادامه
 
همانطور که در بخش پیشین ذکرش گذشت،
  مفهوم «ارتجاع سرخ و سیاه»  
مفهومی قابل تأمل و بررسی است.
 بدون درک این مفهوم 
ـ هرگز ـ
نمی توان 
شکست انقلاب سفید و فاجعه بعدی را 
 حلاجی و درک و تفهیم کرد.
 
۱
 «پیش از اصلاحات ارضی ۵۰ درصد از زمین‌ های کشاورزی 
در دست مالکان بزرگ بود.
 
۲
  ۲۰ درصد اراضی کشت
 
متعلق به اوقاف بود و در دست روحانیت
بود.
 
۳
  ۱۰ درصد اراضی کشت دولتی و یا متعلق به شاه بود.
 
 
  ۲۰ درصد اراضی کشت نیز به کشاورزان تعلق داشت.» 
(ویکیپدیا)

۴ 
با انجام 
اصلاحات ارضی 
جبهه ارتجاعی ریشه دار نیرومندی 
متشکل از 
اشرافیت فئودال با هیرارشی خاص خود
 و 
روحانیت 
بر ضد رژیم کودتا گشوده می شود.
 
۵
 طبقه کارگر و قشر روشنفکر انقلابی زخمدار و خون آلود از سرکوب و ترور وحشتبار
 نیز بخش تعیین کننده متحدین خود را 
در هیئت دهقانان
 از دست می دهد 
که پس از اصلاحات ارضی 
به حمایت از انقلاب سفید برمی خیزند
 و 
زیر پرچم رژیم انقلاب سفید 
گرد می آیند.
 
۶
 حتی بخش مهمی از خود طبقه کارگر 
از دستاوردهای انقلاب بورژوائی سفید 
به طرفداری ضمنی می پردازد.
 
۷
 بحران اجتماعی عمیقی پدید می آید که  
امری طبیعی پس از هر تحول انقلابی است
و
سراپای جامعه را در می نوردد.
 
۸
 نه رژیم کودتا و نه سرمایه داری بین المللی 
دیگر نمی توانند مبلغ و مدافع لیبرالیسم و ایده ها و ایدئال های بورژوازی آغازین باشند.
 
۹
 از این رو 
روبنای ایده ئولوژیکی جامعه 
در پی انقلاب سفید تحول سازمان یافته و آگاهانه نمی یابد 
و 
میدان برای اغتشاش ایدئولوژیکی باز می شود.
 
۱۰
 زیربنای اقتصادی نوین 
(سرمایه داری مدرن) 
از حمایت روبنای ایده ئولوژیکی  درخور خود 
محروم می ماند.
 
۱۱
 بدین طریق 
در غیاب یک ایدئولوژی بورژوائی انقلابی، 
میدان برای نوسازی مذهب
 و 
وارد کردن تئوری های چپ نمای قلابی و تصادفی از خارج 
باز می شود که 
در نهایت 
به نفع ارتجاع سیاه تمام می شود.
 
۱۲
 این مسئله در تارنمای ما
مفصلا مورد تحلیل قرار گرفته است.  
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر