۱۳۹۶ اردیبهشت ۱۵, جمعه

سیری در شعر «ناگه غروب کدامین ستاره؟» (۵)

 
مهدی اخوان ثالث
  (م. امید)
  (۱۳۰۷ ـ ۱۳۶۹)
 
ویرایش و تحلیل از 
شین میم شین
 
ناگه غروب کدامین ستاره؟  
(۱۳۴۱ ـ ۱۳۵۰)
ادامه 
 
۱
  این شعر ـ ظاهرا ـ پس از پیروزی
 انقلاب سفید 
(۶ بهمن ۱۳۴۱) 
سروده شده است.
 
۲
  یعنی در پایان دوره سرکوب نیروهای طرفدار دموکراسی و سوسیالیسم
 و 
در آغاز انجام ناگزیر بخشی از وصایای جنبش انقلابی سرکوبگشته.
 
۳
جلاد هر انقلاب 
ـ همیشه و همه جا ـ 
به انجام بخشی از وظایف انقلاب سرکوبگشته
 مجبور بوده است.
 
۴
 سرکوب صرف انقلابیون 
هرگز 
به معنی غلبه قطعی بر انقلاب و تحکیم پایگاه مردمی ضد انقلاب 
نبوده، نیست و نخواهد بود.
 
۵
 ضرورت بی چون و چرای عمل انقلابی نیز از همین رو ست.
 
۶
حتی انقلابات شکست خورده با ثمرات مادی و معنوی بعدی خویش، 
جامعه را دستخوش تحول می سازند.
 
۷
 حتی ضد انقلاب باید برای حفظ و تحکیم سیطره خود 
به قوانین عینی توسعه اجتماعی
ـ کم و بیش ـ
تمکین کند.

۸
  انقلاب سفید 
را 
می توان 
نوعی عقب نشینی ضد انقلاب 
تلقی کرد که به سبب همین عقب نشینی 
ـ خواه و ناخواه ـ 
بخشی از پایگاه اجتماعی خود را از دست می دهد:
 
۹
  بسان لشکری که  
ـ به وقت عقب نشینی ناگزیر ـ
 بر بخشی از تسلیحات، مهمات و تجهیزات جنگی
 و 
ـ چه بسا ـ
بر بخشی از سپاهیان خود 
ـ به ناچار ـ
چشم پوشی می کند.

۱۰
 چنین رژیم بظاهر پیروزمند 
ـ ناگهان ـ
خود را در دو جبهه نبرد اجتماعی می یابد:
 
الف
در جبهه نیروهای انقلابی شکست خورده
  
ب
در جبهه قوای ارتجاعی کنده شده از خویشتن خویش
به دلیل انجام وصایای انقلاب.

۱۱
 همین حقیقت امر در کتاب «انقلاب سفید» در
مفهوم «ارتجاع سرخ و سیاه»
تجرید یافته است.
 
۱۲
  مفهوم «ارتجاع سرخ و سیاه» 
مفهومی قابل تأمل و بررسی است.
 
۱۳
 بدون درک این مفهوم 
ـ هرگز ـ
نمی توان شکست انقلاب سفید و فاجعه بعدی را حلاجی کرد.
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر