۱۳۹۶ اردیبهشت ۱۵, جمعه

زباله در زر ورق هنر (۶)


مارینا آبرامویچ  
(۱۹۴۶)
 
 میم
 
۱
نفس همین کردوکار (آنتی هنر امپریالیستی) تهوع انگیز است.
 
۲
انسان بخشا موجودی طبیعی است و بخشا موجودی اجتماعی است.
ناتورال ـ سوسیال 
است.
 
۳
اگر 
سیستم اجتماعی  
هومانیستی 
باشد
اعضای جامعه هم بشردوست بار می آیند.
 
۴
انسان
ـ بر خلاف ددان ـ
به 
تسلیحات خرد اندیشنده 
مسلح است.
 
۵
این 
تسلیحات 
باید 
سوهان خورند، براق شوند، کارآ شوند و فعال شوند.
 
۶
عکس این اما صورت می گیرد:
 
الف
اعضای جامعه  
تمدن زدایی و فرهنگ زدایی 
می شوند.
 
ب
اخلاق زدایی 
می شوند.
 
پ
زباله واره
می شوند.
 
۷
بعد 
کسانی می آیند 
و 
خیانت برنامه ریزی شده توسط طبقه حاکمه بر بشریت را 
ماستمالی می کنند
 و 
به گردن ذات بشری می اندازند
تا سیستم فاسد به حیات نکبت بارش ادامه دهد
 
مریم
 
نه 
 به هيچ وجه نمى شه به اين راحتى رأى صادر كرد 
و به اين شيوه هنرى 
عنوان آنتى هنر داد 
چون اولا ً هنر پرفورمنس يا هنر اجرا، 
هنرى زنده و پويا است 
كه بواسطه همين ويژگى از تأثيرگذارى بالايى برخوردار است 
و از آنجا كه 
وجوه مشتركى با تئاتر دارد، شايد بتوان عنوان نوعى مينى تئاتر به آن داد.
 
ثانياً 
مارينا آبراموويچ 
مادر هنر پرفورمنس، 
با پرداختن به مضامين انسانى و اجتماعى، 
در رده هنرمندانى قرار مى گيرد كه هومانيسم را نمايندگى مى كنند.
شيوه هنرى او جديد و بسيار آسان است 
او هنر را از چهارچوب هاى كارگاهى و آتليه اى خارج كرده و به ميان مردم آورده است 
طورى كه مخاطب او در متن اثر قرار گرفته و به عنصرى از اثر وى بدل مى شود 
و 
اما نكته اى كه شما بدان اشاره كرديد 
مبنى سيستم اجتماعى هومانيستى 
كاملا درست است 
و آبراموويچ در اين اثر 
همين موضوع را به چالش كشيده 
و 
از كمبود حس همنوعدوستى و تلخى واقعيتى انكارناپذير 
پرده برداشته است 
 
میم

بگذارید این نظر شما را نخست تجزیه و بعد تحلیل کنیم:
 
ً هنر پرفورمنس يا هنر اجرا، 
هنرى زنده و پويا است 
كه بواسطه همين ويژگى از تأثيرگذارى بالايى برخوردار است 

 
۱
این مربوط به فرم این زباله ها ست.
 
۲
تاثیر می گذارند
ولی این تاثیر،
 نه تاثیری مثبت و سازنده
بلکه تاثیری منفی و مخرب است.
 
۳
در این زباله ها
ایده ئولوژی طبقه حاکمه انگل و استثمارگر و خونریز و جنگ افروز 
تبلیغ می شود.
 
۴
آسوسیالیته (جامعه ستیزی) و نیهلیسم اخلاقی 
تبلیغ می شود


و از آنجا كه 
وجوه مشتركى با تئاتر دارد، شايد بتوان عنوان نوعى مينى تئاتر به آن داد.

آره
 
۱
این اما مربوط به فرم می شود.
 
۲
فرم تعیین کننده نیست.
 
۳
محتوای این زباله ها مهم است.
 
۴
مثال
این زباله ها را با آثار برشت مقایسه کنید و تفاوت و تضاد آندو را دریابید.
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر