۱۳۹۶ فروردین ۱۲, شنبه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (۴۲۵)

 
جمعبندی از 
مسعود بهبودی   
 
کاترین
 
در عصر عرعر
تفکر به طور کلی
ـ فی نفسه ـ
نعمت بزرگی است و پیشرفتی محسوب می شود
تا انشاء الله از تفکر
عملی عرض اندام کند.


دیالک تیک تار و کار
امیر الدهاقین


سرگرمی های قومی - محلی: 
روز درخت، روز رودخانه، روزمادر بزرگ و روزهای دیگر
 

روز روستای وله کلا، شیخ کلا 
و دیروز 
روز ماشک کلا 

 جشن های فرا مدرن 
اکتشافات کنشگران پسا مدرن

 
مصطفی 
ـ  مسئول انجمن اسلامی ماشک کلاه ـ
 مجوز را که داد، غر ی چاشنی اش کرد:
«باز موسیقی؟! 

تار چیه ؟!»

سیامک ترسید:

«نکنه پشیمون بشه!»
 

کاعذ را برداشت و سریع از در بیرون رفت.

مازیار خندید:
از پنجره پشتی دید که 

مصطفی دو تا بشکن زد و با صدای بلند گفت:
«کار که نیست.
بذاریم سرگرم بشن.»

پایان
ویرایش از 
تارنمای دایرة المعارف روشنگری

احسان طبری


  دوش در شعر امیر خسرو فرزانه،
من
  دیده ام بیتی که خوشتر ز این کلام ناب، نیست:
   پادشه گو:
«خون بریز»
و 

شحنه گو:
«گردن بزن»
 

بهر جانی (یک جان)
ترک جانان، شیوه ی احباب نیست»
  

صائب تبریز
پندی داد، بی لغو و گزاف
  قدر این پند کهن، نازل نمی باید گرفت:
  «یا نمی باید ز آزادی،
زدن 

ـ چون سرو ـ 
لاف
  یا گره از بی بری 

(فقدان میوه، فقر مادی و معیشتی و غیره) 
در دل نمی باید گرفت.»
 

میم

۱
این تفسیر کاملا بدیع و مثبتی از بی بری سرو است.
 

۲
صائب نوحه سرا ست.





۳

اگر امروز زنده بود، ملک الشعرای جماران می شد.

۴
منظور صائب نوحه سرا
 چیز مطلقا دیگری است.


۵

منظور طبری اما برای ما تازگی دارد.
ایرادش کجا ست؟
 

حریف
 
من ارتباط اين دو شعر از صائب و امير خسرو فرزانه را نتوانستم کشف کنم.

میم



۱
در قاموس احسان طبری، 

پیش شرط مبارزه
 آزادگی است:
  سرو سمبل آزادگی است.



۲

شاه و شحنه مبارزان را آزار می دهند
این به معنی تهیدستی (بی بری) مبارزان است
به معنی سرو وارگی مبارزان است.


۳

بر و بار مبارزه برای مبارزان
 شلاق و شکنجه و اعدام است.

۴

در قاموس احسان طبری،
 مبارز هم باید مثل سرو باشد و شکوه نکند
  ایراد این طرز تفکر کجا ست؟


ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر