۱۳۹۵ اسفند ۱۲, پنجشنبه

تاملی در تحلیل تخیلی فرج سرکوهی (۲۹)


جنگ چریکی و ادبیات
فرج سرکوهی
منبع
مجله گوهران
ویرایش و تحلیل از
یدالله سلطان پور

فروغ فرخزاد
دلم برای باغچه می سوزد
ادامه

او
هر وقت که به ديدن ما مي آيد
و گوشه هاي دامنش از فقر باغچه آلوده مي شود
حمام ادکلن مي گيرد

خواهر وقتی وارد خانه (مادری ـ) پدری اش می شود، به همه چیز دور و برش تف می کند و برای خنثی سازی تعفن خانه به سر تا پایش عطر می زند.

این همان خواهری است که از دید فروغ، همه چیزش مصنوعی است.
فقط تولید مثلش طبیعی است.
 
همین مفهوم «تف کردن به همه چیز دور و بر و عطر زدن به خویشتن خویش»، حاوی یک دنیا اطلاعات راجع به سوبژکت جامعه (مظهر نیمه دیگر از نسل جدید) است:

۱
این مفهوم فروغ اولا حاکی از این است که خواهر در اگوئیسم (خودخواهی، خودبینی، خودپرستی) غوطه ور است.
 
اصلا وضع تعفن انگیز و تهوع آور باغچه (جامعه) برایش مهم نیست.
برای خواهر مهم این است که خودش معطر و خوشبو باشد.

فروغ با این مفهوم، نسل خودپرست جدید جامعه را به چالش می کشد.

۲
هر وقت که به ديدن ما مي آيد
و گوشه هاي دامنش از فقر باغچه آلوده مي شود
حمام ادکلن مي گيرد

این مفهوم فروغ ثانیا حاکی از سطحی اندیشی و ساده لوحی زنان متعلق به نسل جدید است:
تمام زندگی این جماعت در فرمالیسم پر زرق و برق خلاصه می شود.

فروغ در این جماعت، کمترین نشان و نشانه ای از رادیکالیته اجتماعی و انقلابی نمی بیند:
در غیر این صورت خواهر می بایستی به جای حمام اودکلن گرفتن و خوشبو سازی فرمال و سطحی و ظاهری خود، بنشیند و بیندیشد و فکری به حال باغچه و حوض و گل و ماهی کند.

این انتقادات فروغ رادیکال اندیش کماکان اعتبار دارد.
 
کسب و کار این جماعت علاف ـ همچنان و هنوز ـ  دسته گل مجازی به این و آن دادن و دسته گل مجازی از این و آن دریافت کردن و به این «اودکلن» ها دل خوش کردن است.

۳
او
هر وقت که به ديدن ما مي آيد
آبستن است.

آنچه گزارشی سطحی و ساده از وضع خواهر می نماید، انتقادی ریشه ای و عمیق از وضع نیمه دیگر جامعه است:
نسل نو زنان در جامعه شناسی فروغ، فرق ماهوی با نسل قدیم زنان ندارد:
هنر هر دو، تولید مثل است.
تولید امثال اودکلن گرای خویش است.

این انتقاد اما فراتر از این است.

۴
 
او
هر وقت که به ديدن ما مي آيد
آبستن است.

این انتقاد فروغ ضمنا حاکی از این است که زندگی این جماعت در سکس خلاصه شده است.
نتیجه همین ردوکسیونیسم (تقلیلگرایی) هم همین می تواند باشد:
خواهر همیشه آبستن است.
 
کسب و کار اعضای جامعه در عملیات جنسی خلاصه شده است.
جامعه به سوراخ موش و لانه خرگوش مبدل شده است.

این اما به چه معنی است؟

۵
این بدان معنی است که خرد، خانه خرا ب شده است و غریزه در غیاب عقل، یکه تاز بلامنازع میدان زندگی شده است.
 
فروغ در این بند شعر، از بحران فکری، روحی و روانی جامعه پرده بر می دراد.
از طرز زیست سطحی و سرسری نیمه دیگر متعلق به نسل نو انتقاد می کند.
نیمه دیگری که از قضا مربی نسل فردا ست.

۶
حياط خانه ي ما تنها ست
حياط خانه ي ما تنها ست

تمام روز
از پشت در،
 صداي تکه تکه شدن مي آيد
و منفجر شدن

همسايه هاي ما
ـ همه ـ
در خاک باغچه ها شان به جاي گل،
خمپاره و مسلسل مي کارند

همسايه هاي ما
ـ همه ـ
بر روي حوض هاي کاشي شان
سرپوش مي گذارند

و حوض هاي کاشي
ـ بي آنکه خود بخواهند ـ
انبارهاي مخفي باروت اند

و بچه هاي کوچه ي ما 
کيف هاي مدرسه شان را
از بمب هاي کوچک پر کرده اند .

حياط خانه ي ما گيج است.

فروغ پس از گزارش رئالیستی از سوبژکت جامعه در هیئت پدر، مادر، برادر و خواهر، به توضیح وضع سوبژکت در هیئت همسایگان، کودکان و نوجوانان می پردازد:

۷
حياط خانه ي ما تنها ست
حياط خانه ي ما تنها ست
 
با توجه به وضع و حال سوبژکت جامعه در هیئت پدر، مادر، برادر و خواهر، فروغ نتیجه می گیرد که باغچه بی کس و بی پناه و بی یار و یاور و تنها ست.
ترحم انگیز است.

۸
تمام روز
از پشت در،
 صداي تکه تکه شدن مي آيد
و منفجر شدن

فروغ، اکنون از ترور و تخریب پرده برمی دارد.
 
در غیاب سوبژکت خردگرا، جهل و جنون یکه تاز میدان جامعه گشته است:
فرم مهیبی از خودستیزی آغاز شده است.
 
بمب گذاری در فروشگاه های بزرگ مدرن، مجلات مزین به زنان بی حجاب، پاسگاه های شهربانی و غیره

۹
آنچه فرج سرکوهی بی خبر از خرد کل اندیش از این شعر انتقادی ـ اجتماعی ـ علمی ـ انقلابی فروغ استخراج می کند، با روح این شعر و با موضع اجتماعی و سیاسی فروغ منافات جدی دارد.
 
فروع نه مؤید خرابکاری اجامر فاشیست و فوندامنتالیست، بلکه منتقد رادیکال این ذلت مادی و فکری است.
 
فروغ از این خریت ها و خردستیزی ها عمیقا رنج می برد.
 
انتقاد مغز عشق است.
فروغ بسان هر خردمند خردگرایی، عاشق جامعه بشری است.
به همین دلیل آژیر می کشد.
بیدار می کند.
هشدار می دهد.
می سوزد از درون.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر