۱۳۹۵ بهمن ۱۷, یکشنبه

فرم (8)


پروفسور دکتر گونتر کروبر
پروفسور دکتر کاملیا وارنکه
برگردان
 شین میم شین

فرم در
ماتریالیسم دیالک تیکی
ادامه

·       از نقطه نظر سیستمتئوری می توان گفت که با افزایش و کاهش تعداد عناصر متشکله ی هر سیستم (با عدول از نقطه عطف)  ساختار سیستم دستخوش تغییرمی گردد، یعنی مناسبات نو، زیرسیستم های جدید و غیره پدید می آیند.

·       (در سیستمتئوری ما با دیالک تیک عنصر ـ ساختار ـ سیستم سر و کار داریم.
·       ساختار به فرم پیوند میان عناصر اطلاق می شود.
·       با افزایش عناصر هر سیستم، طبیعی است که فرم سازمان و پیوند آنها با همدیگر تغییر یابد و پیدایش زیرسیستم ها و غیره امکان پذیر گردد و نتیجتا سیستم تغییر یابد. مترجم)

2
·       با توسعه محتوا، نه تنها فرم، بلکه همچنین وحدت فرم و محتوا (یعنی سیستم) توسعه می یابد.

3
·       لنین رابطه فرم و محتوا را چنین ترسیم می کند:
·       «مبارزه فرم با محتوا و برعکس.
·       تغییر فرم و تحول محتوا.»
·       (لنین، «مجموعه آثار»، جلد 38، ص 214)

·       (منظور لنین این است که با رشد محتوا، فرم برای آن تنگ می گردد و در نتیجه منفجر می گردد و محتوا پر و بالش باز می شود و توسعه هرچه فزونترش امکان پذیر می گردد و فرم نوینی کسب می کند.
·       به همان سان که کودک رشد می کند و کت و شلوار بر تنش تنگ می شوند و جر می خورند. مترجم)

4
·       به عنوان  مثال، شیوه تولیدی حاکم در هر فرماسیون اجتماعی عبارت است از وحدت نیروهای مولده با مناسبات تولیدی.
·       نیروهای مولده رشدیابنده، بمثابه محتوا محسوب می شوند و مناسبات تولیدی نسبتا ثابت، بمثابه فرم آنها.

5
·       درجه توسعه نیروهای مولده (محتوا) فرم مناسبات تولیدی را تعیین می کند.

6
·       حل تضاد میان نیروهای مولده و مناسبات تولیدی (حل تضاد میان محتوا و فرم جامعه بشری) منجر به تشکیل شیوه تولیدی جدید می شود که در آن وحدت نیروهای مولده و مناسبات تولیدی در سطح بالاتری بازتولید می شود.

7
·       مارکس در نامه ای به آننکو  می نویسد:

الف
·       «درجه معینی از توسعه نیروهای مولده انسان ها را در نظر بگیرید.
ب
·       آنگاه فرم معینی از داد و ستد (تجارت) و مصرف خواهید یافت.

پ
·       مرحله معینی از توسعه تولید، داد و ستد و مصرف را در نظر بگیرید، آنگاه نظام اجتماعی منطبق با آن، سازمان معینی از خانواده، اقشار و طبقات و به عبارت دیگر، جامعه ای منطبق با آن خواهید یافت.

ت
·       فرم های اقتصادی که انسان ها در درون آنها تولید، مصرف و مبادله می کنند، عناصری موقتی، گذرا و تاریخی اند.

ث
·       انسان ها با تشکیل نیروهای مولده جدید، شیوه تولید خود را تغییر می دهند و با تغییر شیوه تولید، کلیه مناسبات اقتصادی را که روابط ضرور برای شیوه تولیدی معینی بوده اند، دستخوش تحول می سازند.»
·       (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد 27، ص 452 ـ 453)    

8
·       فرم وابسته به محتوا ست، ولی پس از پیدایش به کسب استقلال نسبی نایل می آید.

9
·       علت این امر در آن است، که سیستم ها (بویژه در مورد نظام های توسعه یافته تر) به هر گونه تأثیر محیط  پیرامون خود با تغییر ساختار خویش واکنش نشان می دهند.

10
·       اختلال ها باید به آنچنان درجه ای از تغییرات کمی برسند و ثبات سیستم را چنان بلرزه در آورند که آن به ترک ساختار کهنه و گذار به ساختار نو مجبور شود.

11
·       از این رو، فرم های کهنه می توانند مدت های مدیدی به حیات خود ادامه دهند، گیرم که محتواهای خاص آنها عمدتا تغییر یافته باشند.

12
·       این امر برای درک قانونمندی های جامعه اهمیت بزرگی دارد.

13
·       فرم های کهنه دولت و ایدئولوژی اغلب به حیات خود ادامه می دهند و جان سالم بدر می برند، اگر چه محتوای خود را از دست داده باشند.

14
·       برعکس، محتواهای نو می توانند در روند توسعه اجتماعی در فرم های کهنه بروز کنند.

15
·       انگلس یاد آور می شود، که اولین انقلابات بورژوائی نا گزیر بودند، در فرم مذهبی، در فرم متعلق به دوران فئودالیسم پدید آیند.

16
·       سوسیالیسم نیز اینجا و آنجا فرم های سازمانی باقی مانده از دوران سرمایه داری را به خدمت می گیرد:
·        مثلا مبادله کالا، پول، وام، سیستم بانکی و غیره را
·       ولی آنها را از محتوای نو پر می کند و بر اساس این محتواهای نوین آنها را توسعه می دهد.  

17
·       کنسرواتیسم (محافظه کاری) فرم های اجتماعی باعث می شود، که فرم های اجتماعی در دوره های انقلابی به موانع ارتجاعی بدل شوند، ولی علیرغم آن می توانند نقش مثبتی در تحولات اجتماعی ایفا کنند.

18
·       تثبیت محتوا در فرم های نسبتا ثابت سبب می شود، که روند رشد نفسی تازه کند و بدون اختلال به انجام وظایف خود دست زند.

19
·       انقلاب هائی که عاجز از گذار به مرحله تثبیت دستاوردهای انقلابی گردند، شکست می خورند و به سطح رشد قبل از انقلاب سقوط می کنند.


20
·       فرم، به برکت استقلال نسبی اش، می تواند، محتوا را بطور فعال تحت تأثیر قرار دهد.
·       مثلا دولت به مثابه فرم سازمان سیاسی جامعه، می تواند تأثیر پیش برنده و یا بازدارنده بر توسعه شالوده اقتصادی جامعه بگذارد.


ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر