۱۳۹۵ آذر ۲۰, شنبه

سیری در جهان بینی شهریار (61)


حیدر بابایه سلام
سید محمد حسین بهجت تبریزی
(۱۲۸۵ - ۱۳۶۷)

  ترجمه، ویرایش و تحلیل از
میمحا نجار

13
گؤز یاشینا باخان اوْلسا، قان آخماز
انسان اوْلان خنجر بئلینه تاخماز
آمما حئییف کوْر توتدوغون بوراخماز
بهشتیمیز جهنّم اوْلماقدادیر  
ذى حجّه میز محرّم اوْلماقدادیر  

·        معنی تحت اللفظی:
·        اگر کسی متأثر از اشک همنوع باشد، از خونریزی پرهیز می کند.
·        اگر کسی انسان باشد، خنجر به کمر نمی بندد.
·        اما دریغ که کور، هر آنچه را که گرفته، ول نمی کند.
·        بهشت ما در حال استحاله به دوزخ است و ذیحجه ما در حال استحاله به محرم.

1
گؤز یاشینا باخان اوْلسا، قان آخماز


·        شهریار در این مصراع به توضیح اختلافات جاری در جامعه می پردازد.
·        از دید او، دلیل ستم بر همنوع، بی اعتنائی به اشک همنوع است.
·        اگر میان اعضای جامعه ترحم متقابل وجود داشته باشد، ستم ریشه کن می شود.
·        نمی توان به شهریار حق نداد.

·        سؤال اما این است که چگونه می توان اعضای جامعه طبقاتی را به ترحم نسبت به همنوع رهنمون شد؟

گؤز یاشینا باخان اوْلسا، قان آخماز

·        اگر کسی در این زمینه نظر آیات عظام را بپرسد، با استدلال دیگری مواجه خواهد شد.
·        آیات عظام دلیل ستم بر همنوع را در بی ایمانی به اسلام خواهند دانست.

·        به عبارت دیگر، در عدم رعایت فرامین شرعی و موازین اخلاقی ـ اسلامی خواهند دانست.

·        سؤال اما این است که دلیل این اختلاف نظر میان شهریار به مثابه آخوند بی عبا و بی عمامه و آیات عظام مثلا سید علی و کوسه چیست؟

3

گؤز یاشینا باخان اوْلسا، قان آخماز

·        شهریار هم به احتمال قوی، ترحم بر همنوع را معلول ایمان به خدا می داند.
·        شهریار احتمالا میان ایمان به خدا و ترحم به همنوع، رابطه علی برقرار می سازد.

·        حتما حریف رو داری خواهد پرسید:
·        ترور سید احمد کسروی و منشی هیچکاره بیچاره اش در قاموس شهریار خون ریزی توسط آیات عظام بوده و یا نبوده است؟

·        این جنایت، فرمی از بی رحمی نسبت به همنوع روشنگر و خیرخواه بوده و یا نبوده است؟

·        آیا شهریار در سوگ اولاد پیغمبر ـ سید احمد کسروی و منشی معصوم و مظلومش ـ اشکی ریخته و بیتی سروده و نسبت به این عمل ضد انسانی اعتراض کرده است؟

·        راستی چرا در دل این اجامر جماران و جمکران، که مؤمنین درجه اول اند و در سایه ایمان عمیق به خدا از افسردن گلی باید متأثر گردند، ذره ای رحم نسبت به همنوع یافت نمی شود؟  

4
گؤز یاشینا باخان اوْلسا، قان آخماز

·        همین سؤال حریف رو دار از عوامفریبی نهفته در این اندرز فئودالی ـ روحانی شهریار پرده برمی دارد.

·        در نتیجه دیگر نمی توان به اندرز انتزاعی شهریار تره حتی خرد کرد.

·        همنوع دوستی شهریاران با عبا و بی عبا، با عمامه و بی عمانه،  تظاهر و تزویر است و بس.
·        حرف مفت است و بس.

5

گؤز یاشینا باخان اوْلسا، قان آخماز

·        تاریخ دراز فئودالیسم،  تاریخ جنگ های خونین فئودالی به بهانه های مذهبی است.

·        جوانشیر ـ همشهری سراپا سرخ شهریار ـ در میراث ارجمندش تحت عنوان «حماسه داد» از جنگ های غارتگرانه سلاطین فئودالی و بویژه سلطان محمود غزنوی به فریاد است.

·        مراجعه کنید به سیری در حماسه داد در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

·        همین سلطان خونریز غزنوی، دمار از روزگار همسایه نجیب ما هندوستان در آورده است.

·        بهانه همیشه، دگرمذهبی توده های هندی بوده است.
·        بت پرستی آنان بوده است.

·        پس تئوری اعتنا به اشک همنوع شهریاران کجا بوده است؟

·        پس چرا سلاطین مسلمان به اشک ستمدیدگان هند اعتنائی نداشته اند؟

·        چرا بی مهابا  زده اند، کشته اند، سوزانده اند و برده اند؟

·        نکند مردم بت پرست هند، توان گریه و اشک ریزی نداشته اند؟

·        راستی هندی ها مرثیه و تعزیه و محرم و تاسوعا و عاشورا و گریه و زاری دارند و یا هنر نزد عیرانیان است و بس؟

6

گؤز یاشینا باخان اوْلسا، قان آخماز

·        ما که شو های تلویزیونی اجامر جماران و جمکران را ندیده ایم.

·        شهریار چطور؟

·        شنیده ایم که سرداران سید توده در ملأ عام تلویزیونی توبه کرده اند، گریه کرده اند و ضمن التماس بخشش، اشک ریخته اند.

·        پس چرا رفقای جان جانی شهریار ـ امام جماران و رئیس کل دانشگاه اوین، سید علی جان و میلیاردر جمکران، کوسه رفسنجان ـ به اشک سرداران سید و ناخدای توده در تلویزیون جماران، تره خرد نکرده اند و خون شان را بی رحمانه ریخته اند و ضمنا پیشاپیش اعلام کرده اند که این جماعت، معصوم تر از چهارده معصوم کذائی اند؟

یا رب، چقدر فاصله دست و زبان است!

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر