۱۳۹۵ آذر ۱۶, سه‌شنبه

تعارفات و تحریفات انجمن راه «کارگر» (3)


محمد رضا شالگونی
فیدل کاسترو
کسی که تا آخرین نفس
 به عدالت اجتماعی وفادار ماند

ویرایش و تحلیل از
یدالله سلطان پور

کوبا به لحاظ اقتصادی هنوز کشور فقیری است

·        محمد رضا شالگونی با نورالدین کیانوری، از خیلی نظر ها، فرق چشمگیری ندارد.
·        چه رسد به تفاوت و تضاد.

·        طنز تاریخ معاصر شاید همین باشد.
·        سرسخت ترین منتقد حزب توده، پیگیر ترین مقلد حزب توده است:

1
·        حزب توده احتمالا به تقلید از احزاب استالینیستی دیگر و در رأس آنها حزب استالینیستی شوروی، «اتک» (دامن)  خدا را رها کرده بود و از «توتک» (نی) احزاب و انجمن های رنگارنگ طبقه حاکمه ارتجاعی گرفته بود.

·        این طرز «تفکر» و روش و رفتار در حزب توده سابقه ای دیرین داشته است.
·        یکی از مهمترین دلایل این روش و رفتار، فقدان بردباری توده ای و حل عجولانه مسائل از ریز تا درشت است.

·        مهمترین مسئله برای حزب استالینیستی توده، تسخیر فوری و به هر قیمت قدرت سیاسی بود.
·        به همین دلیل کسب و کار حزب توده، جست و جوی خستگی ناپذیر همدست با هر کیفیت و به هر قیمت برای تسخیر قدرت سیاسی بوده است.
·        هم شعار «تفاوت در «اندیشه» و وحدت در عمل» حزب توده و هم دفاع احمقانه و مفتضحانه اش از اجامر جماران و جمکران را باید در پرتو این «دکترین» استالینیستی درک کرد و توضیح داد.   

2
·        انجمن راه «کارگر» و محمد رضا شالگونی از این بابت کمترین فرقی با حزب توده و نورالدین کیانوری و غیره ندارد.
·        این انجمن احتمالا نه جهان بینی دارد، نه پرنسیپ و نه خط مشی اصولی روشن.
·        این انجمن نیز برای تسخیر قدرت سیاسی، دنبال همدست با هر کیفیت و به هر قیمت می گردد:
·        فرق نمی کند که این همدست، کمونیسم کارگری باشد، آنارشیسم باشد، تروتسکیسم باشد، چریک های فدائی فئودالی سابق و بورژوائی حی و حاضر باشد، بریده های حزب توده باشد و یا آوانتوریسم سر کوچه ای و سر کوهی باشد.

3
کوبا به لحاظ اقتصادی هنوز کشور فقیری است

·        عجب جمله ترفند آمیزی:
·        کوبا فقط بلحاظ اقتصادی کشور فقیری است.

·        اگر کسی بپرسد که از چه لحاظ کشور غنی و ثروتمندی است، شالگونی حتما خواهد گفت، بلحاظ علمی، فنی، فکری، فرهنگی، هنری و الی آخر.

·        کسی که اکنون کوبا را کشور فقیر معرفی می کند، درست همان کسی است که قبلا ادعای زیر را کرده است:

کارنامه سیاسی او (فیدل کاسترو)،
ـ خواه ناخواه ـ
 نموداری است از
ترازنامه سوسیالیسم قرن بیستم،
به ویژه (سوسیالیسم) در کوبا

·        این اما به چه معنی است؟  

4
کوبا به لحاظ اقتصادی هنوز کشور فقیری است

·        این گزارش شالگونی از کوبا با توجه به ادعای پیشین او، عینا و عملا، بدان معنی است که سوسیالیسم قرن بیستم که الگویش شکست خورده و همان سوسیالیسم قرن بیستم که الگویش در کوبا جان از مهلکه بدر برده، «فقیر بودن به لحاظ اقتصادی» است.

5
کوبا به لحاظ اقتصادی هنوز کشور فقیری است
و در شش دهه گذشته بیش از هر کشور دیگری
در محاصره اقتصادی بی رحمانه امپریالیسم امریکا ضربه دیده 

·        بر منکرش لعنت و بر خلق کوبا و حزب کمونیست کوبا صد آفرین و احسنت.

·        ولی اولا کشور بلحاظ اقتصادی فقیر را به هیچ طریق و ترفندی نمی توان سوسیالیستی جا زد.

·        ثانیا فقر کشوری را نمی توان فقط با «محاصره اقتصادی امپریالیسم» ماستمالی، سمبل و توجیه کرد.

·        فقر کوبا بی تردید علل طبیعی و اجتماعی ـ اقتصادی و سیاسی و فکری و برنامه ای داشته است.

·        فقر در هر صورت نشانه سطح نازل توسعه نیروهای مولده و ناشی از سطح نازل توسعه نیروهای مولده است.

·        مراجعه کنید به دیالک تیک نیروهای مولده و مناسبات تولیدی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

6
 اما دولت کوبا در بدترین شرایط کوشیده است
 از حقوق برابر شهروندان کشور برای داشتن حداقل تغذیه لازم ،
 آموزش، بهداشت و مسکن پاسداری کند.

·        «تحلیل» رئیس انجمن راه «کارگر» از جامعه کوبا، حتی عینی نیست، چه رسد به اقتصادی ـ سیاسی بودن و ماتریالیستی ـ تاریخی بودن.

·        فقر کوبا باید مورد بررسی اقتصادی ـ سیاسی و ماتریالیستی ـ تاریخی  قرار گیرد و حزب کمونیست کوبا و در رأس آن فیدل کاسترو از این بابت مورد ارزیابی عینی و علمی قرار گیرد.

·        سوسیالیستی جا زدن کشور فقیری فقط می تواند به آبرو ریزی سوسیالیسم منتهی شود.

·        گداخانه را ـ به هر نیتی ـ جامعه سوسیالیستی جا زدن فرمی از تحریف سوسیالیسم است.

7
·        درایت و تدبیر و عظمت شخصیتی و اخلاقی ـ فکری فیدل کاسترو، حزب کمونیست کوبا و بویژه توده های مولد و زحمتکش شریف این کشور در حفظ خودمختاری (استقلال نظری و عملی) خویش و در عدم تمکین به امپریالیسم پس از فروپاشی مهمترین حامی اش، اتحاد شوروی است.

·        فیدل کاسترو، حزب کمونیست کوبا و بویژه توده های مولد و زحمتکش شریف این کشور از این بابت سرمشق بی بدیل و الگوی بی همتائی اند.

8
و در این زمینه
دستاوردهای بسیار ارزشمندی دارد که
حتی دشمنان کاسترو نمی توانند آن را انکار کنند.

·        شنیدن کی بود، مانند دیدن.
·        دشمنان بشریت در رسانه های تمام ارضی (گلوبال) شان فقط ذلت مردم کوبا را تماتیزه می کنند (موضوعیت می بخشند.)
·        ما از دیدن مردم کوبا در تشییع خاکستر کاسترو دچار حیرت شدیم.

·        چون برای اولین بار چشم مان در کوبا به کسانی افتاد که شباهتی به گدایان و دریوزگان و ذلیلان مفلوک و بدبخت نداشتند که در رسانه های امپریالیستی دیده بودیم.

۲  
هر سخنی در باره نظام سیاسی کوبا و
سوسیالیسم قرن بیستم
به طور کلی،
خواه ناخواه ،
 بلافاصله روی بزرگ ترین ضعف آن متمرکز می شود،
یعنی نبودِ دموکراسی و آزادی.

هر نوع طفره رفتن از این حقیقت
و پیچاندن بحث در باره خصلت طبقاتی دموکراسی و توخالی بودن دموکراسی بورژوایی،
جز واگذار کردن حیاتی ترین سنگرهای پیکار طبقاتی
به بهره کشان
نتیجه ای نداشته و نخواهد داشت.

·        تز دوم رئیس انجمن راه «کارگر» طولانی تر است و باید بند به بند، نخست تجزیه و بعد تحلیل شود:   

1  

هر سخنی در باره نظام سیاسی کوبا و
سوسیالیسم قرن بیستم
به طور کلی ،
خواه ناخواه ، بلافاصله روی بزرگ ترین ضعف آن متمرکز می شود ،
یعنی نبودِ دموکراسی و آزادی.

·        بنظر شالگونی، بزرگ ترین ضعف نظام سیاسی کذائی ( و نه نظام اجتماعی ـ اقتصادی)  کوبا و دیگر جوامع به اصطلاح سوسیالیستی سابقا موجود، همان است که رسانه های طبقه حاکمه امپریالیستی شب و روز به خورد خلایق می دهند:
·        فقدان آزادی و دموکراسی  

2
هر سخنی در باره نظام سیاسی کوبا و
سوسیالیسم قرن بیستم
به طور کلی ،
خواه ناخواه ، بلافاصله روی بزرگ ترین ضعف آن متمرکز می شود ،
یعنی نبودِ دموکراسی و آزادی.

·        آدم باید خیلی حواس پرت و حتی از مرحله پرت باشد که به این دام ایده ئولوژیکی رئیس انجمن راه «کارگر» و رسانه های تمام ارضی عوامفریب امپریالیسم بیفتد تا ضعف کوبا و کشورهای به اصطلاح سوسیالیستی را فقدان دموکراسی و آزادی بداند.

·        سؤال این است که ضعف این کشورها چه بوده است و دلایل شکست آنها چه بوده است؟

ادامه دارد.

۲ نظر:

  1. نظرتان واضح واشکار وعمیق است دوست دارم بدانم کدام حزب یا سازمان سیاسی را دنبال یا قبول دارید تا ابزاری باشد برای بیشبرد اهدافتان متشکرم

    پاسخحذف
  2. ممنون
    از اینکه اعتنائی به تحلیل دوست مان داشته اید.

    1
    هسته اصلی تارنمای دایرة المعارف روشنگری
    دایرة المعارف
    است.

    2
    دایرة المعارف ها و دایرة المعارفی ها
    حزب نیستند.

    3
    مثلا دایرة المعارف 35 جلدی فرانسه و دایرة المعارفی های فرانسه
    از قبیل دیدرو، هلوه تیوس، هولباخ، لامتری، ژان ژاک روسو و غیره که آن را به رشته تحریر در آورده اند.

    4
    و یا هگل که دایرة المعارف فلسفه را نوشته است و الی آخر

    5
    آماج دایرة المعارف روشنگری
    تمرین و آموزش طرز تفکر مفهومی است.


    هدف
    روشنگری است که
    دیالک تیکی از انتقاد از خود و انتقاد اجتماعی است
    که اسباب خروج از طفولیت است.
    به قول ایمانوئل کانت

    پاسخحذف