۱۳۹۵ آذر ۱۷, چهارشنبه

دیالک تیک خدمت و خیانت (2)


فرازهایی از کتاب شهلا زرلكي  
تحت عنوان
«در خدمت و خیانت زنان» 
ویرایش و تحلیل از
مریم دال و ربابه نون

آسمان، بار خیانت نتوانست کشید
قرعه کار به نام زن «دیوانه» زدند.
(دیوانه یعنی اسیر پا در زنجیر  و به جنون رسیده)
 
1
دعوای زن و شوهر تنها دعوایی است
که قابل قیاس با نزاع های دیگر نیست.
هر بگومگویی میان زن و شوهر،
مثل تخت معروف فروید،
 بستری است برای برون ریزی.

·        هر دعوائی ـ بسان هر چیز دیگر ـ دیالک تیکی از منفرد (خاص) و عام است:  

الف
·        در مفهوم منفرد و خاص، جنبه های خودویژه ی دعوا تجرید می یابند.
·        جنبه های منحصر به فرد دعوا های زنان با شوهران.
·        مسائل و معضلات خصوصی.

ب
·        در مفهوم عام، جنبه های عمومی و تکرار شونده ی دعوا تجرید می یابند.
·        جنبه های مشترک همه دعوا های زنان با شوهران.

2
دعوای زن و شوهر تنها دعوایی است
که قابل قیاس با نزاع های دیگر نیست.

·        نظر مؤلف در زمنیه جنبه های منفرد و خاص دعوای زنان و شوهران درست است، ولی نه در زمینه جنبه های عام آن.

·        ایراد اسلوبی مؤلف این است که جنبه های منفرد و خاص و مرئی و ملموس را مطلق می کند و از دیدن جنبه های عام عاجز می ماند.
·        به همین دلیل وجوه مشترک دعواهای جاری میان ستمکشان و ستمگران را نمی بیند.

·        یکی از معایب طرز نگرش متافیزیکی (غیر دیالک تیکی) همین است:
·        یکسونگری.

3

هر بگومگویی میان زن و شوهر،
مثل تخت معروف فروید،
 بستری است برای برون ریزی.

·        تحلیل مؤلف از دعوای زن و شوهر، تحلیل امپیریستی (تجربه گرائی) درخور تحسینی است:
·        مؤلف بنا بر تجارب شخصی و یا همنوعی به این وقوف رسیده است.

·        سخن مؤلف از انباشت تدریجی درد در بطری روح و روان زن و شوهر، تبدیل بطری به بمب و انفجار ناگهانی بمب به جرقه ای (بهانه ای) است.

·        این پدیده پسیکولوژیکی ربط تعیین کننده ای به یاد آوری های مکانیکی در تخت روانکاوی فروید و یا به فرم های دیگر تداعی و تخلیه روانی مثلا از طریق خاطره نویسی و یا از طریق درد دل با مادر و پدر و خواهر و دوست و آشنا ندارد.

·        زیان و صدمه و ضرر تخلیه روانی در تخت فروید و یا هر ننه قمری در مکانیکی و قلابی و موقتی بودن آن است.
·        این روانکاوی های مکانیکی به تخلیه سطحی روان اعضای جامعه می انجامند و به آنها تسکین سطحی و موقتی می بخشند، ولی در دراز مدت به تخریب روح و روان آنها منجر می شوند.

·        چرا و به چه دلیل؟

·        چه آلترناتیو و بدیلی برای روانکاوی و پسیکولوژیسم بطور کلی وجود دارد؟ 

4
هر بگومگویی میان زن و شوهر،
مثل تخت معروف فروید،
 بستری است برای برون ریزی.

·        حیرت انگیز است که مؤلف این پدیده را فقط شامل حال زن و شوهر می داند و عامیت آن را نمی بیند و یا می بیند و پرده پوشی می کند.
·        دعوای هر کلفتی با کدبانوئی، هر عمله ای با اربابی، هر رعیتی با مباشری و یا ژاندارمی، هر شاگردی با استادی همین روند و روال دیالک تیکی را طی می کند.

·        تحقیر و توهین و تخریب لحظه به لحظه و انباشت تدریجی چه بسا خودپو، ناخودآگاه و ناخواسته ی آن در بطری روح و روان و تشکیل بمبی از آزردگی روحی و روانی و مرگ ناگهانی، جنون ناگهانی، انفجار ناگهانی و رهایش روحی و روانی.

·        به قول درست قدما، «ترکیدن بمب بغض و آرامش ناشی از آن»  
·        بر اساس شعار «هر چه بادا باد.»

·        سؤال این است که چگونه می توان این پدیده را توضیح داد؟

5
هر بگومگویی میان زن و شوهر،
مثل تخت معروف فروید،
 بستری است برای برون ریزی.

·        روانشناسی و روانکاوی و هیچ علم منفرد دیگر قادر به توضیح این پدیده نیست.

·        برای درک و توضیح این «برون ریزی»، به دیالک تیک ماتریالیستی نیاز هست:
·        به قانون دیالک تیکی گذار از تغییرات کمی به تغییرات کیفی و برعکس.
·        به مقوله فلسفی «حد»
·        به دیالک تیک کمیت و کیفیت

·        مراجعه کنید به  قانون دیالک تیکی گذار از تغییرات کمی به تغییرات کیفی و برعکس، «حد»، کمیت، کیفیت، دیالک تیک کمیت و کیفیت در تارنمای دایرة المعارف روشنگری   

6

هر بگومگویی میان زن و شوهر،
مثل تخت معروف فروید،
 بستری است برای برون ریزی.

·        مثال ساده برای  مفاهیم فلسفی کمیت و کیفیت و حد و قانون دیالک تیکی گذار از تغییرات کمی به تغییرات کیفی و برعکس، روند تبدیل آب به بخار (تبخیر) و یا تبدیل آب به یخ است:

الف
·        کتری آب را می توان روی آتش گذاشت و افزایش تدریجی دمای آن را با دماسنجی اندازه گرفت.
·        آب تا رسیدن به 100 درجه سانتیگراد در فشار جو، کیفیت خود را، مایعیت خود را حفظ می کند.
·        این تغییرات کمی (افزایش دمای آب) به محض رسیدن به 100 درجه سانتیگراد، متوقف می شوند.
·        درجه 100 سانتیگراد، حد عینی آب است.

ب
·        آب به محض رسیدن به حد عینی (100 درجه سانتیگراد) بسان دیوانه ای زنجیر پاره می کند.

·        به قول مولف، دستخوش «برون ریزی» می شود.
·        منفجر می شود.
·        به زبان سهراب سپهری، «در کتری نمی گنجد» و بسان غولی در هیئت گاز (بخار) بیرون می زند.
·        آب کتری ـ به زبان فلسفی ـ تحول کیفی می یابد.
·        تبخیر می شود.
·        گذار از کیفیت مایع به کیفیت گاز صورت می گیرد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر