۱۳۹۵ آذر ۱۵, دوشنبه

تعارفات و تحریفات انجمن راه «کارگر» (1)


محمد رضا شالگونی
فیدل کاسترو
کسی که تا آخرین نفس
 به عدالت اجتماعی وفادار ماند

ویرایش و تحلیل از
یدالله سلطان پور

فیدل کاسترو
کسی که تا آخرین نفس به عدالت اجتماعی وفادار ماند.
با مرگ فیدل کاسترو
یکی از شاخص ترین چهره های پیکارهای طبقاتی یک صد سال اخیر جهان ما خاموش شد.
او به لحاظ تأثیرگذاری بر جنبش های توده ای چپ در قرن بیستم ،
 بی تردید در ردیف افرادی بود
مانند لنین ، مائوتسه دون ، هوشی مین و (رفیق و همرزم خودش) چه گوارا.
بنابراین کارنامه سیاسی او ، خواه ناخواه ، نموداری است
 از ترازنامه سوسیالیسم قرن بیستم ، به ویژه در کوبا

·        رئیس انجمن راه «کارگر» به مناسبت مرگ فیدل کاسترو به منبر رفته است.
·        ما باید این مواعظ او را مورد تجزیه و سپس تحلیل قرار دهیم تا با مواضع ایده ئولوژیکی این انجمن هشلهف آشنا شویم:

1
فیدل کاسترو
کسی که تا آخرین نفس به عدالت اجتماعی وفادار ماند.

·        این عنوان این مقاله رئیس راه «کارگر» است.

·        معلوم نیست که منظور حریف از مفهوم مد روز «عدالت اجتماعی» چیست.
·        امروزه هر سیاستمداری این مفهوم انتزاعی را بر زبان می راند و ضمنا آب به آسیاب طبقه حاکمه امپریالیستی و فئودالی ـ فوندامنتالیستی می ریزد.

·        ضمنا از کجا معلوم است که فیدل کاسترو به دگمی به نام «عدالت اجتماعی» وفادار بوده است و نه به چیز دیگری؟    

2
با مرگ فیدل کاسترو
یکی از شاخص ترین چهره های پیکارهای طبقاتی یک صد سال اخیر جهان ما خاموش شد.

·        آره.
·        ولی چرا و به چه دلیل فیدل کاسترو به «یکی از شاخص ترین چهره های مبارزه طبقاتی تبدیل شده است؟»

3
او به لحاظ تأثیرگذاری بر جنبش های توده ای چپ در قرن بیستم  

·        رئیس انجمن راه «کارگر» مطمئن است که فیدل کاسترو واقعا بر جنبش های توده ای چپ (؟)  تأثیر گذاشته است و نه به چیز دیگر؟

4
او به لحاظ تأثیرگذاری بر جنبش های توده ای چپ در قرن بیستم ،
 بی تردید در ردیف افرادی بود
مانند لنین ، مائوتسه دون ، هوشی مین و (رفیق و همرزم خودش) چه گوارا.

·        چگونه می توان به این سادگی ها تأثیر فیدل کاسترو را با تأثیر لنین همتراز قلمداد کرد و دست به تحریف تاریخ نزد؟

·        دیری است که مد شده و نمی توان کاری کرد.

·        در کنار عکس مارکس و انگلس و لنین و گاهی حتی ـ بی شرمانه تر ـ در کنار عکس مارکس و لنین، عکس هر ننه قمری را از استالین و تروتسکی و مائو و کاسترو و چگوارا و منزور حشمت و انور خوجه و این و آن نصب می کنند و دست به عوامفریبی می زنند.

·        این عملا به معنی تخریب اعتبار کلاسیک های مارکسیسم ـ لنینیسم است.

·        این افراد از مائو تا فیدل و چه، شخصیت های انقلابی و خلقی اند.
·        اما حساب کلاسیک های مارکسیسم ـ لنینیسم از اینها بکلی جدا ست.

·        این بدان می ماند که در کنار عکس اینشتین، عکس هر فیزیکدانی را نصب کنی و از تأثیر همترازش بر علم منفرد فیزیک و محبوبیت توده ای بخشیدن به معارف فیزیکی دم بزنی.

5
او به لحاظ تأثیرگذاری بر جنبش های توده ای چپ در قرن بیستم ،
 بی تردید در ردیف افرادی بود
مانند لنین ، مائوتسه دون ، هوشی مین و (رفیق و همرزم خودش) چه گوارا.

·        رئیس انجمن راه «کارگر» جنبش های توده ای را سوبژکتیویزه می کند.
·        از دید محمد رضا شالگونی، جنبش های انقلابی ـ توده ای ـ قبل از همه ـ نه تحت تأثیر تضادهای درونی جامعه مربوطه، بلکه تحت تثیر این شخصیت و آن شخصیت قرار می گیرند.


گئورگی والینتینوویچ پله خانف
 (1856 ـ 1918)
  فیلسوف روس
او تجارب جنبش سوسیال ـ انقلابی (نارودنیکی) را با مارکسیسم پیوند داد.
لنین پله خانوف را پدر و یار تئوریکی خویش می دانست
پله خانوف و اکسلرود اولین کسانی بودند که به انتقاد از اکونومیسم برخاستند:
«ما مخالف تبلیغ و ترویج با انگیزه های اقتصادی نیستیم.
ما مخالف تبیلیغ و ترویجی هستیم که رویاروئی اقتصادی میان کارگران و سرمایه داران را برای توسعه شعور سیاسی پرولتاریا درک نمی کند.»
پس از پیروزی انقلاب اکتبر 1917 به فینلند رفت و در اثر بیماری سل جهان را وداع گفت.
آثار:
چرنیشفسکی
آنارشیسم و سوسیالیسم
اشاراتی به تاریخ ماتریالیسم
1917 میان انقلاب و دموکراسی (مجموعه مقالات)
تاریخ از دیدگاه مونیستی
حقایق منطقی
اهمیت مطالعه تاریخ از نقطه نظر تحولات فکری
نقش شخصیت در تاریخ
مسائل اساسی مارکسیسم

·        بدین طریق پله خانف در گور جنون می گیرد و سر بر سنگ لحد می کوبد که لامصبا کی می خواهید از کیش شخصیت دست بردارید و آدم شوید؟

·        شخصیت ها از مارکس و انگلس و لنین تا مائو و هوشی مین و آن و این، فرزندان شرایط عینی و ذهنی معین اند و رسالت مثبت آنها نتیجه پیوند عمیق آنها با توده است.

·        حتی آنتی قهرمان ها، شخصیت های مرتجع و منفی از قبیل هیتلر و موسولینی و خمینی و آن و این، در پیوند عوامفریبانه با توده عقب مانده و تحت حمایت توده عقب مانده می توانند به ایفای نقش مخرب خود نایل آیند.

6
بنابراین کارنامه سیاسی او ، خواه ناخواه ، نموداری است
 از ترازنامه سوسیالیسم قرن بیستم ، به ویژه در کوبا

·        تحریف سرشته به تعارف به همین می گویند:
·        کارنامه سیاسی فیدل کاسترو، «نموداری از تزارنامه (بیلان؟)  سوسیالیسم» است.
·        آنهم چه سوسیالیسمی!
·        سوسیالیسم قرن بیستم و نه قرن هجدهم و نوزدهم.

·        سوسیالیسم بدین طریق و با این ترفند بر اساس قرن تعریف و عملا تحریف می شود.

·        سوسیالیسم بدین طریق سلب مفهومیت می شود.

·        به چیزی دلبخواهی و سوبژکتیو استحاله می یابد تا هر ننه قمری از سوسیالیسم دلخواه خود دم بزند و اجاق عوامفریبی را روشن نگهدارد.

7
بنابراین کارنامه سیاسی او ، خواه ناخواه ، نموداری است
 از ترازنامه سوسیالیسم قرن بیستم ، به ویژه در کوبا

·        سوسیالیسم قرن بیستم، بویژه سوسیالیسم کوبا.

·        رئیس انجمن راه «کارگر» خیال می کند که سوسیالیسم با تصویب قانونی، سخنرائی ئی و هارت و پورتی تشکیل می شود.

·        شاید من ـ زور محمد رضا شالگونی از خرافه «سوسیالیسم قرن بیستم» هم همین شیر بی یال و دم باشد.

۱

ارزشمندترین دست آورد انقلاب و نظام سیاسی - اجتماعی کوبا
(که علیرغم شکست عمومی الگوی سوسیالیسم قرن بیستم)
همچنان الهام بخش مانده ،
 سیستم تأمین اجتماعی کوبا ست.
نقش شخص فیدل کاسترو در استقرار این سیستم و دفاع پیگیر از آن
در دشوارترین دوره های سوسیالیسم کوبا
تعیین کننده بوده است.

غالب مردم کوبا و بسیاری از چپ های امریکای لاتین
 فیدل کاسترو را با اسم کوچک او می نامند.
فیدل
ـ در معنای لغوی ـ
یعنی وفادار  
و کاسترو در تمام دوران مبارزه و حکومت اش نشان داد که
 آدم بسیار وفاداری بود ،
 اما نه ضرورتاً به نزدیکان و حتی افراد خانواه اش ،
بلکه بیش از همه به عدالت اجتماعی.

کوبا به لحاظ اقتصادی هنوز کشور فقیری است
و در شش دهه گذشته بیش از هر کشور دیگری
در محاصره اقتصادی بی رحمانه امپریالیسم امریکا ضربه دیده ،
 اما دولت کوبا در بدترین شرایط کوشیده است
 از حقوق برابر شهروندان کشور برای داشتن حداقل تغذیه لازم ، آموزش، بهداشت و مسکن پاسداری کند.
 و در این زمینه
دستاوردهای بسیار ارزشمندی دارد که
حتی دشمنان کاسترو نمی توانند آن را انکار کنند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر