۱۳۹۵ آذر ۵, جمعه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (489)


فصل بیستم
توسعه علوم طبیعی و فلسفه بورژوائی واپسین:
فیزیک، بیولوژی، روانشناسی
جان ارپن بک
اولریش روزه برگ
برگردان
شین میم شین

پیشکش به 


سرهنگ سیف الله غیاثوند
(۱۳۲۰ ـ ۱۳۶۷) 

بخش سوم
بیولوژی (زیست شناسی) 
 ادامه

58

ژاک لوسین مونود (1910 ـ 1976) 
بیوشیمیست فرانسوی
برنده جایزه نوبل

·        ژاک لوسین مونود در سال 1970، بدرستی و بحق، بر نقش تعیین کننده ی روند های تصادفی در حوادث تکاملی تأکید ورزید.

·        مراجعه کنید به دیالک تیک ضرورت و تصادف در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

59
·        او اما سرانجام به مطلق کردن تصادف و به انکار نقش قانونمندی های تکاملی پرداخت.
·        (ژاک مونود، «تصادف و ضرورت. مسائل فلسفی بیولوژی مدرن» با مقدمده ای از م. ایگن، 1971) 

60

موتاسیون

·        م. ایگن در سال 1971 در مقابل این درک غیر دیالک تیکی که ضمنا با حملات شدید بر ماتریالیسم دیالک تیکی صورت می گرفت، اعلام داشت که موتاسیون تصادفی، تحت تابعیت انتخاب صورت می گیرد.
·        روندی که بطور فیزیکی قابل فرمولبندی روشن است و بنیانش اصل ارزیابی حاصله از روند بی برگشتی از ترمودینامیک است.
·        (م. ایگن، «خود سازماندهی ماده و اوولوسیون در بیولوژی ماکرو موله کولی» در مجله علوم طبیعی جلد 58، 1971، ص 10، ص 46)


·         (موتاسیون در بیولوژی به تغییر ماندگار مواد توارثی اطلاق می شود که نخست در سلول واحدی صورت می گیرد و بعد به دخترسلول ها انتقال می یابد. مترجم)
  
61

·        م. ایگن، بدین طریق به توصیف پیوند دیالک تیکی میان قانون سیستم و قوانین روند های بنیادی می پردازد.
·        یعنی به توصیف پیوند دیالک تیکی میان تصادف و فرم منفرد و ضرورت در روند انتخاب و اوولوسیون می پردازد.

·        مراجعه کنید به اوولوسیون، روولوسیون (انقلاب)، هولیسم  در تارنمای دایرة المعارف روشنگری   

62
·        م. ایگن، ضمنا به درک کیفیت های نوین نایل می آید و از یکسونگری های هم مکانیسیستی و هم ویتالیستی اجتناب می ورزد.

63
·        نتایج م. ایگن در رابطه با معارف بیولوژیکی به هیچ وجه من الوجوه با نتایج دیالک تیک مارکسیستی، یعنی با نتایج ماتریالیسم دیالک تیکی در تضاد نبوده اند و منافات نداشته اند.  

64
·        «اجبار موجود به تبعیت از دیالک تیک» به دلایل زیر فلاسفه بورژوائی را و علمای علوم منفرد با سمتگیری فلسفی را به طرح های نوین وامی دارد که حاوی گشتاورهای دیالک تیکی معینی در عرصه علوم طبیعی بوده اند، ولی در عرصه جامعه بطرز ایدئالیستی از آنها تبری جسته می شود:    

الف
·        از سوئی به دلیل توسعه علوم منفرد وبه دلیل سیر ظفرمند ایده های مارکسیستی  

ب
·        از سوی دیگر به دلیل هراس از دیالک تیک به خاطر نتایج اجتماعی ـ تاریخی نهائی اش  

65


جان اسکات هالدین
(1860 ـ 1936)
فیزیولوگ اسکاتلندی
مؤسس هولیسم متدی

·        نوع خاصی از این تلاش ها بویژه در هولیسم (کل گرائی) بود که توسط جان اسکات هالدین از سال 1920 انجام یافت.    

الف
·        جان اسکات هالدین بر آن بود که واقعیت «به طرز ارگانیسم واره عضو بندی شده است.»

ب
·        آن سان که واقعیت ساده تر در واقعیت بغرنج تر، «نفی می شود»، واقعیت بغرنج تری که قابل تقلیل به واقعیت ساده تر نیست.   

پ
·        جان اسکات هالدین آن را به مثابه نوعی از ترکیب ویتالیسم با مکانیسیسم می دانست.  

ت
·        از دید جان اسکات هالدین، هر عرصه واقعیت حاوی نوع خاصی از قانونیت است که تقلیل به قانونیت فیزیکی ـ شیمیائی در روند پژوهشی به معنی ساده سازی ضرور قانونیت بیولوژیکی است:
·        «ساده سازی هولیستیکی (کلیت گرائی) است.»  

ث
·        بدین طریق، هم تقلیل های علمی ـ منفرد (تقلیل های مبتنی بر علوم منفرد) ضرور در نظر گرفته می شوند و هم توجه به خودویژگی های کیفی بیولوژیکی صورت می گیرد.     

ج
·        طبیعت، نه به مثابه وحدت (یعنی مکانیسیستی) و نه به مثابه کثرت (یعنی ویتالیستی)، بلکه به مثابه کلیت شکوفنده و فعال (اکتیو) در نظر گرفته می شود که حاوی زیرکلیت هائی از قبیل کلیت بیولوژیکی است که گرایش به حفظ نفس دارند.
·        (جان اسکات هالدین، «مبانی فلسفی بیولوژی»، 1931)

·        (اصطلاح «زیرکلیت» را به تقلید از اصطلاح ریاضی «زیرمجموعه» می سازیم. مترجم )  

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر