۱۳۹۵ مهر ۱۵, پنجشنبه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (468)


فصل بیستم
توسعه علوم طبیعی و فلسفه بورژوائی واپسین:
فیزیک، بیولوژی، روانشناسی
جان ارپن بک
اولریش روزه برگ

برگردان 
شین میم شین

پیشکش به 


هوشنگ قربان نژاد

بخش دوم
فیزیک
ادامه

51
·        در تنوع روابط عینی قانونمند در جوار پیوند های ضرور (جبری) فقط پیوندهای تصادفی در نظر گرفته می شدند.

·        مراجعه کنید به دیالک تیک ضرورت و تصادف در تارنمای دایرة المعارف روشنگری   

الف
·        بعد از تفسیر استاتیکی هولتس من از قانون دوم تئوری گرما، دیگر برای کسی تئوری احتمالات و استاتیک ریاضی در فیزیک فقط برای تخمین اشتباهات اندازه گیری امپیریکی (تجربی) مهم نبوده اند.

·        مراجعه کنید به دیالک تیک تجربی ـ نظری (امپیریکی ـ تئوریکی) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری     

ب
·        از فیزیک مدل ها، همواره فیزیک اصول به طرز نیرومندی حمایت می کند. 

پ
·        در این اثنا، روشن شد که برگشت به کانت و حتی مکانیک نیوتونی، بیشتر از آن که به مثابه «فیزیک اصول» فرموله شده باشد، به مثابه «فیزیک تصاویر مکانیکی» فرموله شده که تحت تابعیت ماتریالیسم مکانیکی است.
  
ت
·        اجبار به تغییرات انقلابی در عمارت تئوری فیزیک که به مثابه بحران فیزیک در آغاز قرن 20، بازتاب یافت و نوسازی انقلابی متعاقب با آن (فیزیک استاتیکی، تئوری نسبیت، تئوری کوانتومی)  به بازپذیری (پذیرش مجدد) معارف ساده لوحانه اونتولوژی گر مکانیک کلاسیک منجر شد.  

ث
·        با فیزیک مدرن ـ همانطور که امروز همه می دانند ـ نمی بایستی به هیچوجه من الوجوه، جای خاص مکانیک کلاسیک و حتی جای خاص مجموعه فیزیک کلاسیک در رلاتیویسم معرفتی ـ نظری نفی شوند.

·        مراجعه کنید به رلاتیویسم، تئوری نسبیت در تارنمای دایرة المعارف روشنگری   

ج
·        پی بردن به این مسئله مهم اما به هیچوجه کاری آسان و پیش پا افتاده نبود. 

ح
·        پیش شرط پی بردن به این مسئله، تفکر دیالک تیکی بود.

خ
·        وقوف به تفکر دیالک تیکی از دو طریق امکان پذیر بود:   

1
·        از طریق پرداختن به تاریخ فلسفه   

2
·        از طریق از آن خود کردن ـ حد اقل ـ قطعاتی از آن، تحت اجبار توسعه تئوری فیزیک 

د
·        شق دوم هم مشخصه اکثر فیزیکدانان دوره مورد بحث بود و هم مشخصه ریاضی دانانی بود که در عرض 100 سال، بیشتر از آنچه که در طول 250 سال میسر شده بود، تغییرات بنیادی در علم خود پدید آوردند.   

52
·        بیلان توسعه در فیزیک برای فلاسفه غالب با سمتگیری پوزیتیویستی، باخت «دقت مندی» و باخت «وضوح تجسمی» ناشی از رلاتیویسم و کونونسیونالیسم بود.

53
·        اما بیلان توسعه در فیزیک برای تئوریسن های غالب در سنت فلسفه حیاتی، خروج ایراسیونالیستی از ایدئال راسیونالیته ریاضیات و علوم طبیعی منبعث از روشنگری بود.  

54
·        با توسعه مورد بحث فیزیک در اینجا به مثابه علم طبیعی مته متیزه (ریاضی) گشته، از سوئی، تکانه های مثبتی به توسعه ریاضیات وارد آمد و از سوی دیگر، خصلت سرمشقی ریاضیات برای تجسمبخشی (نمودار سازی)  به تئوری های فیزیکی افزایش یافت. 

55
·        از این به بعد، مسائل جهان بینانه، معرفتی ـ نظری (مسائل مربوط به تئوری شناخت) و متدئولوژیکی توسعه فیزیک برای افراد غیر متخصص مبهم تر گشت. 

الف
·        آنچه که در قرن 17 هنوز امکان پذیر بود، در قرن 19 و بمراتب بیشتر در قرن 20، در چارچوب فلسفه بورژوائی، به گرایش غیر قابل تجسمی بدل شد.
·        (از فرط بزرگی در دیده فلاسفه بورژوائی نگنجید. مترجم)    

ب

محفل وین

·        در جوار جریانات فلسفی که پیشرفت معرفتی فیزیکی را بسیار آگاهانه بازتاب می دادند و بخشا آن را به درجه ایدئال پیشرفت معرفتی ـ علمی بطور کلی اعتلا می بخشیدند (مثلا فیزیکالیسم در محفل وین)، مکاتب فلسفی ئی توسعه یافتند که حتی قادر به تبیین چند و چون فونکسیون فیزیک نبودند.
·        (مثلا فنومنولوژی، اگزیستانسیالیسم و غیره)     

پ
·        وقتی برای توسعه ریاضیات، لوکالیزاسیون (تعیین جا و مقام) پیامد های بلاواسطه مواضع فلسفی ـ علمی در ریاضیات، پیچیده و بغرنج بود، این مسئله برای علمی که متد های ریاضی ـ نظری را به کار می بست و ضمنا تحت تابعیت آزمایش و روش اندازه گیری بود (فیزیک)، بمراتب پیچیده تر و بغرنج تر بود.

ت
·        این مسئله سبب شد که روش فرمالیستی در ریاضیات تا نقطه عطف قرن، بر تفاسیر ماتریالیستی ـ مکانیکی معمول در تئوری فیزیکی رایج در قرن 19، غالب آید و آنها را به عقب نشینی وادارد.

ث

·        فیزیکدانان بنا بر دانش تجربی مکرر دریافتند که ساختارهای ریاضی با روابط عینی در عرصه های اوبژکت بسیار متفاوت، سازگار اند و به این نتیجه رسیدند که ساختارهای ریاضی، حتما (جبرا) نباید با روابط موجود در واقعیت عینی،  منطبق (ایزومورف) باشند.

ج
·        تصور اینکه در جوار هندسه اقلیدوسی معتبر، امکان آن می رود که هندسه غیر اقلیدوسی هم برای مکان عینی که تا آن زمان ماورای تجربی تصور می شد، وجود داشته باشد، در چارچوب فیزیک مته متیکی (ریاضی) کونونسیونالیسم، دیگر بر خلاف تصورات گالیله و نیوتون، تحمل ناپذیر نبود.
 
ح

هنری پوانکاری 
(1854 ـ 1912)
ریاضی دان
 فیزیک نظری دان
ستاره شناسی نظری دان
 فیلسوف فرانسوی
نظرات او در ستاره شناسی، تئوری توان و فیزیک کوانتومی مؤثر بوده اند.

·        هنری پوانکاری در چالش با استنباطات مفهومی امپیریستی، به عنوان مثال، تأکید داشت که دانش تجربی نمی تواند در این باره باشد که کدام هندسه درست است.
·        دانش تجربی فقط می تواند در این باره باشد که کدام هندسه راحت تر است.
·        (پوانکاری، «علم و فرضیه»، 1904، ص 51)   

خ
·        این موضع ناسازگار با ماتریالیسم مکانیکی و برنامه پژوهش فیزیکی منطبق با ماتریالیسم مکانیکی، بی کمترین تردید به امادگی فیزیکدانان نظری به وارد سازی روش ریاضی متعالی   و آزاد از پیشداوری در توسعه تئوری فیزیکی مؤثر بوده است.   

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر