۱۳۹۵ مهر ۱۳, سه‌شنبه

سیری در شعری از مهدی اخوان ثالث (137)


مهدی اخوان ثالث
(1307 ـ 1369)
پیوند ها و باغ ها

از این اوستا
(1344)

ویرایش و تحلیل از
ربابه نون  

سبز و رنگین جامه ای گلبفت بر تن داشت
دامن سیرابش از موج طراوت، مثل دریا بود
از شکوفه های گیلاس و هلو،
طوق خوش آهنگی به گردن داشت
پرده ای طناز بود از مخملی، گه خواب، گه بیدار
با حریری که به آرامی وزیدن داشت
روح باغ شاد همسایه
مست و شیرین می خرامید و سخن می گفت
و حدیث مهربانش روی، با من داشت

·        معنی تحت اللفظی:
·        گردن بند موزونی از شکوفه های گیلاس و هلو به گردن داشت.

·        سیب در این جمله اخوان، در نهایت صراحت فمینیزه می شود.
·        آن سان که سیب ـ بسان دختری و یا زنی ـ گردن بندی از شکوفه های گیلاس و هلو به گردن می آویزد.

·        خودویژگی سیبدختر و یا سیبزن این است که علیرغم فمینیزه شدن، پیوندش را با طبیعت (گیلاس و هلو) حفظ می کند.

·        چرا و به چه دلیل؟   

1

از شکوفه های گیلاس و هلو،
طوق خوش آهنگی به گردن داشت

·        دلیلش این است که همه این اوصاف اخوان از سیب، نه رئال، بلکه ایدئال و یا حتی خیال اند.
·        سیب که نمی تواند هم سیب باشد و به هوا انداخته شود و گرفته شود و هم شکوفه داشته باشد.
·        سیب در خیال شاعر بطرز سوبژکتیو، توسعه می یابد.
·        شاعر سیب را ایدئالیزه می کند.
·        از سیب ـ احتمالا ـ بوی شکوفه های گیلاس و هلو به مشام شاعر می رسد.
·        سیب درست به همین دلیل نه گردنبندی از الماس، بلکه از شکوفه های هلو و گیلاس به گردن دارد.
  
2
پرده ای طناز بود از مخملی،
گه خواب، گه بیدار

·        معنی تحت اللفظی:
·        سیب از فرط حریریت (لطافت) به پرده سرشار از ناز شباهت داشت، که حریرش گاهی خفته بود و گه بیدار.

·        پرده ی طناز حاکی از آن است که اخوان به پرده ی جامد و بی جان، سوبژکتیویته اعطا می کند
·        سیب در هیئت پرده ناز می کند و عشوه می ریزد.

·        از این رو می توان گفت که اخوان، سیب را به پرده ابریشمین تشبیه می کند و پرده را فمینیزه می کند:
·        موجود زنده (سیب) زیر قلم شاعر، به مصنوع صنعتی (حریر) بدل می شود و بلافاصله هومانیزه و به عبارت دقیقتر، فمینیزه می شود.
·        سیب به پرده ای ابریشمین بدل می شود که سرشار از امواج خیزنده و خوابنده (شکننده)  است. 

3

با حریری که به آرامی وزیدن داشت
روح باغ شاد همسایه
مست و شیرین می خرامید و سخن می گفت
و حدیث مهربانش روی، با من داشت

·        معنی تحت اللفظی:
·        سیب مشابه پرده ی ابریشمین ـ نسیم آسا ـ می وزید و با وزش حریر آسای آن، روح باغ شاد همسایه ـ مستانه و شیرینانه ـ می خرامید و با من به مهربانی سخن می گفت.

·        خواننده حالا می فهمد که سیب از باغ همسایه است.
·        سیب به همین دلیل، دیالک تیکی از ماده و روح است.

4
من نهادم سر به نرده ی آهن باغش
که مرا از او جدا می کرد
و نگاهم
 ـ مثل پروانه ـ
در فضای باغ او می گشت،
گشتن غمگین پری در باغ افسانه

·        معنی تحت اللفظی:
·        سرم را بر نرده آهنین باغ همسایه نهادم.
·        نرده آهنینی که مرا از او جدا می کرد.
·        نگاهم ـ بسان پروانه ـ در فضای باغ همسایه می گشت و یاد آور گردش پری غمگین در باغ افسانه بود.

·        این بند شعر اخوان فوق العاده زیبا ست:

5
  نرده ی آهن باغش

·        خواننده و شنونده اندیشنده از خود حتما می پرسد:
·        نرده آهنین باغ چه کسی؟
 
6


من نهادم سر به نرده ی آهن باغش
که مرا از او جدا می کرد

·        با توجه به «او» می توان گفت که  منظور شاعر روح باغ همسایه است.
·        منظور شاعر نرده آهنین خود باغ است که روحش سیب را همراهی می کرد.
·        باغ بدین طریق روحمند می گردد، هومانیزه می شود.
·        باغ بدین طریق، انسان واره می شود و نرده ی آهنین باغ  شاعر را از باغ آدم واره جدا می کند.
·        نرده باغ سدی در برابر ورود شاعر به باغ روحمند است.

7

من نهادم سر به نرده ی آهن باغش
که مرا از او جدا می کرد
و نگاهم
 ـ مثل پروانه ـ
در فضای باغ او می گشت،
گشتن غمگین پری در باغ افسانه

·        شاعر، درست به دلیل عجز از ورود به باغ، نگاه خود را بسان پروانه ای در فضای باغ به پرواز در می آورد تا کنجکاوی اش را ارضا کند.
·        تشبیه نگاه به پروانه، یکی از بهترین ابداعات ناتورالیستی اخوان است.
·        چیزهای انسانی مثلا نگاه بدین طریق ناتورالیزه می شوند.
·        شعر اخوان جولانگاه استحاله بی امان طبیعت به جامعه و برعکس است.
·        اخوان از این لحاظ بی نظیر است.

8
من نهادم سر به نرده ی آهن باغش
که مرا از او جدا می کرد
و نگاهم
 ـ مثل پروانه ـ
در فضای باغ او می گشت،

·        اخوان می خواهد از اندوهی به خواننده و شنونده (مصرف کننده ی) شعر گزارش دهد که در نگاهش موج می زند.
·        اخوان می توانست، از پروانه غمگین سخن راند.
·        اخوان ولی اخوان است و نه زباله شاعر پسا مدرن.

·        اخوان شاعری از سر تا پا خردگرا ست و نه خردستیز.
·        اخوان رئالیست است و نه ایرئالیست.
·        به همین دلیل از سرحدات رئالیته و راسیونالیته (واقعیت و عقلیت) پا فراتر نمی دهد.

·        انضباط یکی از خصوصیات اصلی نمایندگان رئالیسم و راسیونالیسم است.

9
من نهادم سر به نرده ی آهن باغش
که مرا از او جدا می کرد
و نگاهم
 ـ مثل پروانه ـ
در فضای باغ او می گشت،
گشتن غمگین پری در باغ افسانه

·        اخوان به همین دلایل پروانه را به پری تشبیه می کند تا غمالودگی نگاهش را روشن سازد.

·        پری ولی نمی تواند در فضای باغ همسایه پرواز کند و به هر کنجی سر بکشد.
·        به همین دلیل، شاعر رئالیست و راسیونالیست، باغ همسایه را هم بسان پروانه و یا نگاه، ایرئالیزه می کند و به باغ افسانه تشبیه می کند.
·        تا خرد حکمفرما بر شعر، لطمه بر ندارد
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر