۱۳۹۵ شهریور ۱۱, پنجشنبه

سیری در شعری از فروغ فرخزاد (7)


تنها، صدا ست که می ماند.
ایمان بیارویم.
1352
 فروغ فرخزاد
(1313 ـ 1345)
(1934 ـ 1966)
ویرایش و تحلیل از
شین میم شین

پرنده ای که مرده بود به من پند داد
که پرواز را به خاطر بسپارم.

1
·        این جمله فروغ به چه معنی است؟

2
·        این جمله فروغ را شاید 10 میلیون نفر شنیده اند و حتی بطور مکانیکی بطرز کتبی و یا شفاهی نشخوار کرده اند.
·        ولی بیشک 10 نفر حتی از آن 10 میلیون نفر از خود نپرسیده اند که معنای این سخن فروغ چیست؟

3
·        سکنه مرداب و سردخانه، کم و کسری جز فرار از خود اندیشی ندارند.
·        هنر اصلی سکنه مرداب و سردخانه، نشخوار مکانیکی هر زباله و تفاله ای است.
·        برای این جماعت مرداب نشین و سردخانه زی، اصلا فرقی میان خرمهره و گوهر وجود ندارد.
·        هم از نیچه نقل قول می آورند و هم از مارکس.
·        هم طرفدار هایدگر اند و هم طرفدار برشت.
·        هم طرفدار لاهوتی اند و هم طرفدار شاملو.
·        هم از گاندی نقل قول می آورند و هم از چرچیل.

4
پرنده ای که مرده بود به من پند داد
که پرواز را به خاطر بسپارم.

·        پرنده مرده چگونه می تواند به کسی پند دهد؟

5
·        به خاطر سپردن پرواز به چه معنی است؟

6
·        چرا به خاطر سپردن پرواز ایدئالیزه می شود و نه آواز.

·        مگر قرار نبود که تنها صدا ماندگار باشد؟  

7
پرنده ای که مرده بود به من پند داد
که پرواز را به خاطر بسپارم.

·        برای دریافت دلیل منطقی و تجربی فروغ باید به جمله قبلی او نظر کرد:  

من از سلاله ی درختانم
تنفس هوای مانده، ملولم می کند.

·        فروغ که از سلاله درختان است، میان درخت و پرنده رابطه برقرار می کند.
·        درخت از سرگذشت پرنده، پند می گیرد.
·        درس عبرت (خاقانی) می گیرد.  

·        میان پرنده و درخت چه رابطه ای هست؟  

8
پرنده ای که مرده بود به من پند داد
که پرواز را به خاطر بسپارم.

·        درخت ـ قبل از همه ـ جائی است که پرنده در آن آشیانه می سازد و به تولید مثل و تکثیر نوع می پردازد.
·        بنابرین می توان گفت که درخت گهواره مطمئن پرنده است.

·        این بلحاظ کلی (فلسفی) به چه معنی است؟     

9
·        این بدان معنی است که میان درخت و پرنده رابطه مکان و ماده، فرم و محتوا، مولد و مولود، مادر و فرزند برقرار است.

·        این رابطه مولد و مولود بهتر درک می شود، اگر توجه شود که درخت با تولید میوه و گل و نکتار (شهد گل) پرنده و حشره و حیوان و انسان را تغذیه می کند.

·        فروغ در ادامه همین شعر، همین رابطه مولد و مولود را بطرز  دیگری تبیین می دارد:
·        خوشه های گندم را زیر پستان می گیرد و شیر می دهد.

·        آنچه ساده می نماید، ناتورالیسم (طبیعتگرائی)  فمینیستی و یا فمینیسم (زنگرائی)  ناتورالیستی است که توسط فروغ نمایندگی می شود.

10
پرنده ای که مرده بود به من پند داد
که پرواز را به خاطر بسپارم.

·        پرنده به دلیل ملال درخت در اثر تنفس هوای مانده و خشکیدن آن، تغذیه نمی شود و می میرد.
·        مرگ مولد، موجب مرگ مولود می شود.
·        انگار نوزادی بی مادر می ماند و از فرط تشنگی، گرسنگی و بی پرستاری می میرد.
·        فروغ از مرگ پرنده درس عبرت می گیرد.

·        چه درس عبرتی؟  

11
·        این درس عبرت را که زندگی در مرداب و تنفس تعفن هوا، مرگ آور است و نه مصلحت.
·        پس باید پرواز را پاس داشت.
·        پرواز از قید و بند مرداب را.
·        پرواز از سردخانه را.

12
پرنده ای که مرده بود به من پند داد
که پرواز را به خاطر بسپارم.

·        فروغ در مفهوم پرواز، آنتی تز مرداب را، آنتی تز سردخانه را، آنتی تز تنفس هوای مانده را، آنتی تز همزیستی با همسر نامطلوب را و بمراتب عمیق تر و عام تر، حرکت و جنبش و نجات و رهائی را تجرید می کند.

·        می توان گفت که فروغ دیالک تیک حرکت و سکون را به شکل دیالک تیک پرواز و تنفس هوای مانده، پرواز و مرداب، پرواز و سردخانه، پرواز و همزیستی با شوهر پخمه بسط و تعمیم می دهد و نقش تعیین کننده را از آن حرکت (پرواز) می داند.    

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر