۱۳۹۵ شهریور ۱۸, پنجشنبه

هماندیشی با مریم (32)


میم نون
  

چرا ترک خر شد؟
کوروش کبیر

·        گفتیم:
·        «برای شناخت سوبژکت، باید اوبژکت را شناخت.
·        برای شناخت سازنده فحش واژه از واژه های گاو و سگ و خر و قاطر و غیره، باید مشخصه مشترک این حیوانات را کشف کرد.»

·        سؤال این بود که مشخصه مشترک این حیوانات چیست که سبب اصلی تبدیل نام آنها به فحش واژه و تحقیر واژه شده است؟

مریم

وجه مشترک همه اين حيوانات،
مفيد بودن و اهلي شدن آنها توسط بشر است.

 از آنجا كه نيروى جسمانى انسان محدود است،
براى غلبه بر طبيعت
علاوه بر بكارگيرى ابزار ساده اوليه و منابع طبيعى
به نيروى حيوانات هم نياز داشت ،
براى دستيابى به اين منظور
ابتدا بايد آنها را رام و مهار مى كرد ،
در اين ميان
رام كردن برخى ازآنها
مانند اسب و گاو و خر و سگ
 آسان بود
ولی رام و اهلی کردن  برخى ديگر
مانند شير و گوزن و گرگ و گورخر را
غيرقابل مهار ديد،
 آنها كه رام شدند و به خدمت انسان در آمدند
با او همزيست شدند
در اين همزيستى
انسان خيالباف برخى از ويژگى ها و خلق و خوى طبيعى خود را در اين حيوانات دنبال و با آنها همسان سازى كرد
 مثلاً چون از خر به راحتى كار مى كشد،
خر را كودن و احمق و نفهم مى خواند.
در حاليكه علمای زیست شناسی طى تحقيقاتى نشان داده اند
که خر حيوان باهوشى است،
اگر در حالت چهره خر دقت كنيم
خستگى و يك نوع بى اعتنايى حاكى از اعتراض در آن مى بينيم، كه شايد نشان از درك او بر ظلم رفته به خود دارد
و حتى دليل رام شدن خر نه از روى انس و وابستگى به انسان (مانند سگ و گربه )
بلكه ناشى از عقلانيت نسبى و بى دفاعى اش است،
چون در فرآيند رام سازى اين گونه حيوانات توسط انسان
حيوان تا سرحد مرگ آزرده مى شود،
خر هم براى حفظ بقا
تن به اهلى شدن مى دهد
 به اين ترتيب طى هزاران سال بشر علاوه بر بهره كشى از حيوانات اهلى از نام آنها به عنوان فحش واژه و نسبت دادن نام آنها به همنوع خود استفاده كرده است

1
وجه مشترک همه اين حيوانات،
اهلي شدن آنها توسط بشر است.

·        مریم بدرستی میان تحقیر، تعذیب، استثمار و اهلی شدن رابطه ای کشف کرده است.

·        یکی از فواید هماندیشی همین است.
·        اگر مریم ابراز نظر نکرده بود، شاید ما در این مورد، اصلا به این دیالک تیک پی نمی بردیم.

·        اگر چه این دیالک تیک را در تحلیل قصه «شازده کوچولو» مورد بحث مفصل قرار داده ایم.

·        مراجعه کنید به شازده کوچولو ـ تکخال امپریالیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری 

2

وجه مشترک همه اين حيوانات،
اهلي شدن آنها توسط بشر است.

·        اهلی کردن نباتات و جانوران، روندی است که در آن روند، نباتات و جانوران، تا حدودی سلب «طبیعیت» (دناتورالیزه)  می شوند و تا حدودی «اجتماعییت» کسب می کنند (سوسیالیزه می شوند.)
·        یعنی تحت تبعیت و تابعیت انسان (و در مواردی تحت تابعیت جانوران دیگر) قرار می گیرند.

·        این به معنی تحول در دیالک تیک طبیعت اول و طبیعت دوم (جامعه، انسان) است.
·        این به معنی تحت سلطه قرار دادن طبیعت اول توسط طبیعت دوم (انسان، جامعه) است.

·        دراین دیالک تیک نقش تعیین کننده از آن طبیعت اول است.
·        انسان و جامعه تا ابد محتاج طبیعت اول خواهد بود.

·        مریم هم در تحلیل خود به این مسائل اشاره کرده است.

3
وجه مشترک همه اين حيوانات،
اهلي شدن آنها توسط بشر است.

·        اهلی کردن طبیعت توسط جامعه (انسان) به معنی سنگین تر شدن روز افزون کفه ترازوی دیالک تیکی طبیعت و جامعه به نفع جامعه است.
·        ضمن اینکه نقش تعیین کننده طبیعت به جای خود می ماند.   
·        این بدان معنی است که انسان، طبیعت به اصطلاح «وحشی» را رام خود می سازد و حتی الامکان، تحت تبعیت و تابعیت خود در می آورد.
·        در نتیجه اهلی کردن، خود روئی نباتات جای خود را به  رویش برنامه ریزی شده توسط جامعه و انسان می دهد و خودپوئی جانوران، جای خود را به همکاری با انسان می دهد.

4

وجه مشترک همه اين حيوانات،
اهلي شدن آنها توسط بشر است.

·        روند اهلی کردن طبیعت اول، بظاهر به نفع جامعه و انسان است.
·        ولی در واقع به نفع هر دو ست.

·        امروزه شاید 200 نوع گندم داشته باشیم.
·        شاید صدها نوع، گوسفند و سگ و گربه داشته باشیم.
·        شاید هزاران نوع گل داشته باشیم.


·        امروزه شاید دهها هزار هکتار از اراضی کشت به کشت گندم و بلال و سویا و چای و درختان میوه و غیره اختصاص یافته باشند.
·        اهلی کردن نباتات و جانوران فقط به نفع جامعه و انسان نبوده است.
·        اگر تیز و ژرف بنگریم، به نفع نباتات و جانوران (طبیعت اول)  نیز بوده است.
·        انسان موجودی طبیعی ـ اجتماعی است.
·        انسان برای ابد هم موجود طبیعی ـ اجتماعی خواهد ماند.

·        انسان ولی به مثابه طبیعت دوم، طبیعت اول هم تغییر می دهد و هم توسعه می دهد.
·        دیالک تیک طبیعت و جامعه به همین دلیل به نفع هر دو ست.
·        ساده لوحانه است، اگر کسی خیال کند که انسان بر طبیعت ستم می راند.

·        دیالک تیک طبیعت و جامعه (انسان) بحث شورانگیزی است که در جای دیگر صورت گرفته و صورت خواهد گرفت.

5

وجه مشترک همه اين حيوانات،
اهلي شدن آنها توسط بشر است.

·        انسان در روند اهلی کردن جانوران، آنها را حتی الامکان سلب «طبیعیت» می کند.
·        هویت خر و گاو و گاومیش و گوزن و گورخر و بز و اسب و استر و طوطی و بلبل و قناری و غیره می ماند، ولی «طبیعیت» آنها کاهش و «اجتماعیت» آنها تشکیل و افزایش  می یابد.
·        ما با دیالک تیک طبیعیت و اجتماعیت در این مورد سر و کار داریم.

·        همانطور که مریم بدرستی در بالا توضیح داده، این روند اهلی کردن طبیعت اول علل اقتصادی ـ اجتماعی داشته است:

الف
·        به همان سان که انسان از به هم ساییدن اشیاء طبیعی از قبیل سنگ و چوب و غیره، آتش تولید کرده، به همان سان که از خاک و آب و کاه و سنگ و غیره خانه ساخته، به همان سان که از سنگ وصخره، تبر و کارد و شمشیر و غیره ساخته، به همان سان هم از موجودات طبیعی وسیله کار، ساخته است.

ب
·        به همان سان که از آب رودخانه و دریا ماهی و غیره صید کرده، به همان سان نیز از شیر و گوشت و پوست و پر و استخوان جانوران، حوایج مادی خود را برطرف ساخته است.

6
وجه مشترک همه اين حيوانات،
اهلي شدن آنها توسط بشر است.

·        کشف مهم مریم، انعکاس این روند اهلی کردن در آیینه ذهن و روح و روان جامعه و انسان است:
·        مریم، ریشه ماتریالیستی تحقیر جانوران را در روند اهلی کردن می بیند.

·        اهلی و رام خود کردن جانوری و یا کسی عملا به معنی تحمیل اراده و میل خود به آن جانور و آن کس و به تسلیم واداشتن آن جانور و آن کس است.

·        به عبارت دقیق تر، اهلی کردن چیزی و یا جانوری و یا انسانی به کسب اوتوریته نسبت به آن منجر می شود.
·        کسب اوتوریته عملا با کسب برتری نسبت به آن چیز و آن کس توأم است.

7
وجه مشترک همه اين حيوانات،
اهلي شدن آنها توسط بشر است.

·        تحقیر جانوران اهلی شده (و تجلیل جانوران وحشی از قبیل شیرو  پلنگ و ببر و گرک و نهنگ و غیره)، از سوئی به معنی پیروزی انسان بر طبیعت اول (جانوران) و از سوی دیگر به معنی خود برتر بینی اش نسبت به آنها ست.

·        خود برتر بینی اما فقط قطبی از این دیالک تیک است.
·        قطب دیگر آن، از خود کمتر بینی جانور و یا انسان مربوطه است:
·        تجلیل از خود با تحقیر غیر خود همراه است.

·        دیالک تیک خودستائی  و خوار شماری
·        دیالک تیک تجلیل و تحسین خود و تحقیر خر و گاو و گوسفند و غیره.

·        زنده باد مریم.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر