۱۳۹۵ شهریور ۱۳, شنبه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (323)


جمعبندی از
مسعود بهبودی

شیری و شرزگی و شجاعت و غیره
صفات فئودالی اند.

1
این شیری و شرزگی و شجاعت و شهامت و غیره
نشانه خریت اند.

2
تاریخ کردها
سرشته به خریت است.

3
خریت پشت سر خریت

4
این خریت هم اکنون نیز عیان است.

5
عردوغان
ـ عرعر کنان ـ
کردهای مظلوم سوریه را
با تانک و توپ و جت های جنگی امپریالیستی
و مزدوران ترکمن سوری
مورد حمله قرار داده است.

6
بارزانی
در این واویلا
به دیدار عردوغان رفته است.

7
بارزانی بهترین روابط را با امپریالیسم و صهیونیسم و عردوغان و عربستان و فوندامنتالیسم دارد.

8
قبلا هم بخشی از کردها متحد صدام بودند

9
همان صدامی که حلبچه را
بی رحمانه
بمباران شیمیائی می کرد.

10
این شیری و شرزگی به درد خرجماعت می خورد.

11
باید دنبال حقیقت بود
و شیری و شرزگی و شجاعت و هارت و پورت را
به اشرافیت بنده دار و فئودال و روحانی و بورژوازی هرجائی
ارزانی داشت.

آره.
ولی دل شکستن دوست
به نفع تو ست.
البته اگر دوست
دوست باشد
و نه زباله ای که بعضی ها بدان نام دوست داده اند.

یادها که اعتنائی به آدم ها ندارند.

1
یادها که ارادی نیستند.

2
یاد ها مثل زلزله اند
آدم ها را غافلگیر می کنند
چه بسا در عالم خواب

خواهش.
از کیسه خلیفه است.
باید از خلیفه تشکر کرد
ما از فیلم های ایرانی خبری نداریم.
این فیلم کیارستمی
اما فیلم تأمل انگیز فوق العاده زیبائی است

درست اندیشی در دیالک تیکی اندیشی است:

1
مواد مخدر، خردستیزی، الکل و سکس
دیالک تیکی از ذلت و لذت اند.

2
همان سکسی که از اعضای «بی همه چیز» جامعه
جنده و جاکش می سازد
از اعضای طبقه حاکمه
عیاش و خوشگذران می سازد.

3
همان مواد مخدری که توده ها را
خانه خراب می سازد
و به قعر دوزخ
می اندازد
به روی اعضای طبقه حاکمه
در جنت موعود می گشاید.

4
همان خردستیزی که به طبقه حاکمه سعادت هر دو جهان می بخشد
توده ها را به خاک سیاه می نشاند.

فرار از وطن
برای بی وطنان وطن ساز
فرمی از فرار از جهنم است.

1
فرمی ازفرار
از جهنم خدایان قسی القلب جهان است.

2
توطئه طبقه حاکمه امپریالیستی و فئودالی ـ فوندامنتالیستی
همین است:

الف
جهنم کردن وطن برای بی وطنان غریب در وطن

ب
این فرم مدرنی از برده کردن بشریت زحمتکش است

پ
به جای شکار مردم،
به غل و زنجیر بردگی کشیدن آنها
و حمل پرمخارج به متروپول های امپریالیستی
بلائی بر سر مردم می آورند
که با گذر از دریاها
التماس کنان
غل و زنجیر بردگی
بر جسم علیل و جان و روان ذلیل کشند
و ضمنا منتکش برده داران «ملی» و بین المللی جهنم ساز باشند.

3
در این مدت کوتاه
از سوریه
5 میلیون نفر فرار کرده اند
6 میلیون در خود سوریه دربدر اند.

برای دیدن حقیقت عینی
باید کل اندیش گشت.
چون حقیقت نه در جزء،
بلکه در کل است.

1
برای دیدن حقیقت عینی
باید به تسلیحات عقل کل اندیش
(فلسفه علمی، مارکسیسم ـ لنینیسم)
مسلح شد.

2
در غیر این صورت
خطر خر گشتن، خر ماندن و خر کردن خلایق
در بین است.

3
عخبار جهان در رسانه های بی طرف جهانی
دیالک تیکی از استعمار و استحمار است:

الف
این آقا پسر
پدرش در حین خدمت به طبقه حاکمه امپریالیستی
شهید شد.

ب
آن آقا پسر
خودش به فرمان پدر
برای خدمت به فوندامنتالیسم جمارانی و یا عردوغانی
عنتحار عنگلابی کرد
و عروسی ترک های کوهستانی را
به عروسی خون مبدل ساخت
و با کله به جنت رفت.

پ
تعداد شهدای زلزله ی الهی (بلای آسمانی)
در ایتالیای واتیکان اللهی
به 100 نفر رسید
به 200 رسید
به 253 نفر رسید
امید پیدا کردن زنده در آوار
رفته رفته رنگ می بازد
تعداد شهدا فی سبیل الزلزلة الله
شاید به 1000 نفر برسد.

4
ای دل غافل
به قول عخبار رسانه های جهانی
400000 نفر در سوریه
کشته شده اند.

5
5000000 نفر در خارج از سوریه
و 6 میلیون نفر در خود سوریه
دربدر اند و
همه درهای اقالیم بشر دوستی
به روی شان بسته است.

6
در عراق و افغانستان و لیبی و سومالی و پاکستان و غیره
تعداد نفله شده ها لا تحد و لا تحسی است.

آن ایام «خوش» که یادش به یاد، باد
گذشت و از یاد ها رفت.

1
اکنون طبقه حاکمه امپریالیستی و فئودالی ـ فوندامنتالیستی
واقعیت عینی
را ترور می کند
تا امکان کشف حقیقت عینی محال گردد.

2
ما در عصر ایرئالیسم (رئالیسم ستیزی) بسر می بریم.

3
ایراسیونالیسم (خرد ستیزی) با حمایت همه جانبه ی این ایرئالیسم
بر تخت می نشنید.

4
می توان گفت که ما با
دیالک تیک ایرئالیسم و ایراسیونالیسم
(دیالک تیک رئالیسم ستیزی و راسیونالیسم ستیزی)
سر و کار داریم.

5
ترفند ها رنگارنگ اند و خر رنگ کن.

6
دم به دم
جزء و چون و چند جزء
به اطلاع خلایق رسانده می شود.

7
خبرلقمه های مک دونالدی
به خورد خلایق بی خبر از خرد و خر داده می شوند.

8
واقعیت عینی
دم به دم
مسخ و مثله و مخدوش می شود
تا بدون واقعیت عینی
کشف حقیقت عینی محال گردد.

شکسپیر
 
شخصیت مرا
با برخوردم اشتباه نگیر
شخصیت من چیزی است که من هستم
امــــا
برخورد من بستگــے دارد
به اینکه تو کی هستی...
چی برخوردی با من داری

ایراد این سخن شکسپیر کجا ست؟

1
پیش شرط تشکیل شخصیت
شناخت و شعور است.

2
اگر کسی شعور و در نتیجه ی شعورمندی،
شخصیت داشته باشد
بر خلاف ادعای شکسپیر
(و یا فردی در اثری از شکسپیر)
رفتار خود را تابع
چند و چون این و آن نمی سازد.

3
هنر هم همین است.

4
برخورد لاشخورانه با لاشخور
نشانه فقدان شخصیت است.

5
شخصیت
اگر شخصیت پرولتری باشد
رفتار خود را بنا بر حقیقت عینی تنظیم می کند.

6
طنز قضیه اینجا ست که
در فیس آباد
حداقل یک میلیون عیرانی هست
که همه بدون استثناء
خود را علامه دهر می پندارند و بقیه را تحقیر می کنند.

7
وقتی هم کسی
احیانا
خود آنان را بطرز رئالیستی تحلیل کند
به او تهمت خود خواهی می زنند.

8
فرق هم نمی کند که منتقد شان
اسمو رسم و عکسی داشته باشد و یا نه.

طنز صفحه تمرین و آموزش مارکسیسم ـ لنینیسم
این است که حتی یک نفر حاضر به تمرین و آموزش چیزی نیست.

فوندامنتالیسم و فاشیسم
دین ندارند.

1
ضد مذهبی اند.
فریب ظواهر امور را نباید خورد.

2
این کثافت ها
دین را گروگان گرفته اند.

3
ستون فقرات دین
هومانیسم، اخلاق و حتی گشتاورهائی از خرد و سوسیالیسم است.

4
اینها از سر تا پا
خردستیز
هومانیسم ستیز
اخلاق ستیز
توده ستیز
اند.

5
اینها
«ضعیف» کش اند.
مثال کم نیست.

مارکس و انگلس و لنین
فیلسوف اند.

1
کل اندیش اند.

2
بقیه رهبران سیاسی
هیچکدام فیلسوف نیستند.

3
استالین و تروتسکی و مائو و غیره
اصلا سواد فلسفی ندارند.

4
ما بخشی از جفنگیات اینها را تحیل کرده ایم.

5
نقدی بر استالینیسم را ترجمه و منتشر کرده ایم.

6
نقد مائوئیسم را باید ترجمه و منتشر کنیم.

7
جفنگیاتی از تروتسکی را هم تحلیل کرده ایم.
می توان باز هم تحلیل کرد.

8
طبقه کارگر سه کلاسیک بیشتر ندارد:
مارکس و انگلس و لنین

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر