۱۳۹۵ شهریور ۱۰, چهارشنبه

سیری در جهان بینی شهریار (25)



ای وای مادرم
ادامه
سید محمد حسین بهجت تبریزی
(۱۲۸۵ - ۱۳۶۷)  
تحلیلی از
شین میم شین

او را گذشته اي است، سزاوار احترام

تبريز ما،
 به دور نماي قديم شهر
در باغ بيشه خانه مردي است با خدا

هر صحن و هر سراچه، يكي دادگستري
اينجا به داد ناله ی مظلوم مي رسند

کفیل
یعنی کفالت کننده
ضامن

اينجا كفيل خرج موكل بود، وكيل
مزد و درآمدش همه صرف رفاه خلق

در، باز و سفره، پهن
بر سفره اش چه گرسنه ها سير مي شوند

يك زن مدير گردش اين چرخ و دستگاه
او مادر من است

انصاف مي دهم كه پدر راد مرد بود
با آن همه در آمد سرشارش از حلال

روزي كه مرد، روزي يك سال خود نداشت
اما قطار ها ی پر از زاد آخرت

وز پي هنوز قافله هاي دعاي خير
اين مادر از چنان پدري یادگار بود

تنها نه مادر من و درماندگان خيل
او يك چراغ روشن ايل و قبيله بود
خاموش شد دريغ

نه، او نمرده است، مي شنوم من صداي او
با بچه ها هنوز سر و كله مي زند:
«ناهيد لال شو
بيژن برو كنار»

كفگير بي صدا
دارد براي نا خوش خود آش مي پزد

او مرد و در كنار پدر زير خاك رفت
اقوامش آمدند پي سر سلامتي

يك ختم هم گرفته شد و پر بدك نبود
بسيار تسليت كه به ما عرضه داشتند
لطف شما زياد

اما نداي قلب به گوشم هميشه گفت :
« اين حرف ها براي تو مادر نمي شود»

پس اين که بود،
ديشب لحاف رد شده، بر روي من كشيد
ليوان آب از بغل من كنار زد؟

در نصفه هاي شب
يك خواب سهمناك و پريدم به حال تب

نزديك هاي صبح
او باز زير پاي من
ـ اينجا ـ
نشسته بود

آهسته با خدا
راز و نياز داشت.

نه، او نمرده است
نه، او نمرده است كه من زنده ام هنوز

او زنده است در غم و شعر و خيال من
ميراث شاعرانه من
ـ هرچه هست ـ
 از او ست

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر