۱۳۹۵ مرداد ۱۴, پنجشنبه

سیری در شعری از مهدی اخوان ثالث (106) (بخش آخر)

پیش به سوی آینده 
اثری از مارک شاگال

مهدی اخوان ثالث
(1307 ـ 1369)

حالت
از این اوستا
(1344)

ویرایش و تحلیل از
ربابه نون

غم دور و اندیشه ی بیش و کم، دور
هستی همه لذت و شور
ای لحظه های بدینسان شگفت، از کجایید؟
کی، وز کدامین ره آیید؟

از باغ های نگارین مستی؟
از بودن و تندرستی؟
از دیدن و آزمودن؟

·        معنی تحت اللفظی:
·        غم از شما دور باد.
·        دغدغه خاطر بیش و کم از شما دور باد.
·        ای لحظه های این چنین شگفت انگیز منشاء شما چیست؟
·        کی و از کدامین راه می آیید؟
·        از باغ های پر نقش و نگار مستی می آیید؟
·        از هستی و تندرستی می آیید؟
·        از دیدن و آزمودن می آیید؟

1
·        اخوان به دنبال منشاء لحظات زندگی است که میهمان آسا هر از گاهی به دیدارش می آیند.
·        لحظات میهمان واره در قاموس اخوان سرشار از مستی و هستی و تندرستی اند.
·        علاوه براین، فعال و کوشا و پویا و جویا هستند و نه کسل، منفعل و بی بو و بی خاصیت:
·        در پی مشاهده و آزمون و آزمایش چیزها، پدیده ها، سیستم ها و روندهای هستی اند.

·        می توان گفت که لحظات زندگی در قاموس شاعر، زنده و پویا و کوشا هستند.
·        وقتی از اوپتیمیسم (خوش بینی فلسفی) شاعر سخن می رود، به دلیل این سمتگیری های او ست.    

2
نه
من
بس بودم و آزمودم
حتی
گاهی خوشم آمد از خنده و بازی کودکانم  (کودکانه ام)
اما
نه
ای آنچنان لحظه ها، از کجایید؟
از شوق آینده های بلورین
یا یادهای عزیز گذشته؟

·        معنی تحت اللفظی:
·        نه، فکر نمی کنم که شما در پی دیدن و آزمودن باشید.
·        چون خود من، بوده ام و آزموده ام.
·        حتی گاهی از خنده و بازی کودکانه ام، خوشحال بوده ام.
·        ای لحظات آنچنانی منشاء شما کجا ست؟
·        شوق آینده های بلورین است و یا یاد های ارزشمند ماضی؟

·        اخوان در این بند شعر، با رجوع به تجارب شخصی خویش، به تصحیح تصورات خود راجع به لحظه ها می پردازد.
·        ضربه ای که ارتجاع فئودالی و امپریالیستی بر جنبش انقلابی کشور وارد آورده، دمار از روزگار شاعر در می آورد.
·        تبر بر ریشه های ایدئال و امید شاعر فرود آمده است.
·        اخوان به همین دلیل نمی تواند باور کند که لحظه های شگفت منشائی از شرایط حال حاضر دارند:    

از باغ های نگارین مستی؟
از بودن و تندرستی؟
از دیدن و آزمودن؟

3
از شوق آینده های بلورین
یا یادهای عزیز گذشته؟

·        بنابرین، تنها منشائی که لحظه های شگفت می توانند داشته باشند، یا در آینده های بلورین است و یا در یاد های ماضی.
·        منشاء لحظات زیبا نه در حال حاضر، نه در باغ های مستی، نه در بودن و آزمودن، بلکه در شوق آینده های بلورین و یا یاد های عزیز ماضی است.

4
نه
آینده؟ هوم، حیف، هیهات
و اما گذشته
افسوس
باز آن بزرگ اوستادم
یادم
آمد
چون سیلی از آتش آمد
با ابری از دود
بدرود، ای لحظه، ای لحظه، بدرود
بدرود

·        معنی تحت اللفظی:
·        نه، فکر نمی کنم که از شوق آینده های بلورین و یا از یادهای عزیز گذشته امده باشید.
·        آینده؟
·        حیف و هیهات.

·        گذشته؟
·        افسوس.

·        به یاد استاد بزرگم افتادم که با سیلی از آتش و با ابری از دود آمد.
·        بدرود، ای لحظه.
·        بدرود.
 
5
و اما گذشته
افسوس

·        اخوان نمی تواند منشاء لحظه های میهمان را در ماضی ببیند.
·        چون ماضی نقد دیالک تیکی نشده است.

·        اگر ماضی نقد دیالک تیکی نشود، درس گرفتن از آن محال می گردد.
·        بشریت فقط به شرط نفی دیالک تیکی ماضی می تواند ادامه حیات دهد.
·        بدون نفی دیالک تیکی ماضی، بدون نقد و حذف جنبه های منفی ماضی و حفظ و توسعه جنبه های مثبت ماضی، اعضای جامعه بی ریشه می گردند و در مضارع بی پایه، بی مایه و بی سرمایه بسر می برند.
  
6
نه
آینده؟ هوم، حیف، هیهات

·        بدون حلاجی ماضی، اعضای جامعه در مضارع شروع شده از صفر و در مضارع دایم بسر می برند.
·        چون اعضای جامعه، بدون نفی دیالک تیکی ماضی، دستخالی می مانند و نمی توانند آینده ای داشته باشند.
·        پیش شرط تشکیل آینده، نقد دیالک تیکی ماضی است.

7
باز آن بزرگ اوستادم
یادم
آمد
چون سیلی از آتش آمد
با ابری از دود

·        سخن استاد بزرگ شاعر احتمالا همین است.
·        برای نقد دیالک تیکی ماضی، بدیلی وجود ندارد.
  
پایان
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر