۱۳۹۵ تیر ۲۷, یکشنبه

سیری در شعری از مهدی اخوان ثالث (85)


صادق هدایت
(۱۲۸۱ ـ ۱۳۳۰)
(1903 ـ  1951)  
  نویسنده، داستان ‌نویس، مترجم  
  
مهدی اخوان ثالث
(1307 ـ 1369)

روی جاده نمناک
از این اوستا
(1344)
ادامه

ویرایش و تحلیل از
ربابه نون

روی جاده نمناک

·        این عنوان این شعر اخوان است.
·        اخوان دلیل انتخاب این عنوان را در پانویسی به اطلاع خواننده و شنونده شعر رسانده است:

مدت ها پس ازخود کشی صادق هدایت
همین چندی پیش در اخبار او خواندم
که در ایام نزدیک به آن فرجام تلخ،
چند اثرمنتشرنشده ی خود را که نزد این و آن بوده،
ازشان می گیرد و با آنچه از این دست آثار پیش خودش بوده،
یکجا و در یک لحظه بحرانی و خشماگین،
می سوزاند
و از آن جمله کتاب یا کتابچه ای بوده است یا نمی دانم چه،
نامش «روی جاده نمنا ک...»
اکنون این زمزمه ای است
با او و برای او

·        در پانویس، جهان بینی خود اخوان و استنباط او از صادق هدایت و امثالهم آشکار می گردد:
  
1
مدت ها پس ازخود کشی صادق هدایت
همین چندی پیش در اخبار او خواندم
که در ایام نزدیک به آن فرجام تلخ،
چند اثرمنتشرنشده ی خود را که نزد این و آن بوده،
ازشان می گیرد و با آنچه از این دست آثار پیش خودش بوده،
یکجا و در یک لحظه بحرانی و خشماگین،
می سوزاند

·        معلوم نیست که موضع اخوان نسبت به این عمل صادق هدایت چیست؟

·        آیا به آتش کشیدن ثمرات کار فکری خویش، فضیلتی است و یا خریتی است؟

·        دهقانی که خرمن گندم خود را به آتش می کشد، قالی بافی که فرش های خود را می سوزاند، خردمندی است و یا خری است؟

·        روشنفکرجماعت ـ چه با عبا و عمامه و چه بی عبا و عمامه ـ معماران روح جامعه اند.

·        اثر فکری آنان ـ چه علمی و انقلابی و چه خرافی و ارتجاعی ـ در روح اعضای جامعه نفوذ می کند و بطور مثبت و یا منفی، مؤثر می افتد.

·        روشنفکر به همین دلیل مسئول اثر فکری خویش اند.

·        چون این اثر فکری هم می تواند سم ایده ئولوژیکی باشد و روح و روان اعضای جامعه را فلج کند و هم می تواند شهد ایده ئولوژیکی باشد و مصرف کننده آن اثر فکری را انرژی و نیرو دهد و تقویت کند.

2
یکجا و در یک لحظه بحرانی و خشماگین،
می سوزاند

·        صادق هدایت ـ در هر صورت ـ بخشی از آثار خود را در یک لحظه ی بحرانی از حیاتش به آتش کشیده است.

·        سلیمان دیوانه هم در سرمای زمستان همین کار صادق هدایت را می کرد:
·        دار و ندار خود در خانه اش را جلوی چشمان از حیرت دریده کودکان کوچه، یکی پس از دیگری آتش می زد و «ماشاء الله» گویان می سوزاند و کیف خر می کرد.

·        سلیمان ولی هنوز چنان دیوانه نبود که پیشاپیش تصمیم به انتحار گرفته باشد.

3
و از آن جمله کتاب یا کتابچه ای بوده است یا نمی دانم چه،
نامش «روی جاده نمنا ک...»

·        دلیل اخوان در نامگذاری این شعر، یکی از آثار سوخته صادق هدایت است.

4
اکنون این زمزمه ای است
با او و برای او

·        این شعر اخوان از سوئی زمزمه ای با صادق هدایت است و از سوی دیگر زمزمه ای برای صادق هدایت است.

·        اخوان صادق هدایت و امثال او را ظاهرا گرامی می دارد.

·        باید در روند تحلیل این شعر ببینیم که چرا و به چه دلیل؟  

5
اگر چه حالیا دیری است، کان بی کاروان کولی
از این دشت غبار آلود کوچیده است
و طرف دامن از این خاک دامنگیر برچیده است،
هنوز از خویش پرسم، گاه:
«آه
چه می دیده است آن غمناک، روی جاده نمناک؟»

خاک دامنگیر
به گلی اطلاق می شود
که پای رونده در آن بند شود و چون خشک شود، سخت گردد .

·        معنی تحت اللفظی:
·        اگرچه دیری است که کولی بی کاروان از این دشت گرد گرفته کوچ کرده است و گوشه دامن از این خاک دامنگیر بر گرفته است، اما من ـ همچنان و هنوز ـ گاهی از خود می پرسم:
·        «آن غمناک روی این راه نمناک چه می دیده است؟»   

6
اگر چه حالیا دیری است، کان بی کاروان کولی
از این دشت غبار آلود کوچیده است
و طرف دامن از این خاک دامنگیر برچیده است،
هنوز از خویش پرسم، گاه:
«آه
چه می دیده است آن غمناک، روی جاده نمناک؟»

·        صادق هدایت در سال 1330 (1951) در پاریس، برای دومین بار دست به انتحار زده است.
·        انتحار اولش در سال 1307 (1929)  ناکام مانده بود.
·        اخوان حدود 14 سال پس از مرگ او این شعر را سروده است.

·        سؤال اخوان این است که صادق هدایت در روی راهی که طی کرده، چه می دیده است؟

·        دلیل انتحار او چه بوده است؟

7

آن بی کاروان کولی

·        اخوان، صادق هدایت را به کولی بی کاروان تشبیه می کند.

·        احتمالا به این دلیل که هدایت از ایام کودکی مرتب از ایران به فرانسه و غیره کوچ می کرد و در کوچ واپسینش در  پاریس دست به انتحار زده است.

·        صادق هدایت اما فقط بلحاظ  ظاهر از کولیان بی کاروان بوده است.

·        صادق هدایت در حقیقت از کولیان  بی نیاز از کاروان بوده است.
·        صادق هدایت از کولیانی بوده که جهانی منتکش ورود شان است.

·        برای اینکه صادق هدایت نه بسان کولیان با کاروان از توده های مولد و زحمتکش، بلکه از کولیان متعلق به طبقه حاکمه بوده است.
·        صادق هدایت از اشرافیت بنده دار و فئودال و روحانی بوده است.
·        از اعضای دربار قاجار بوده است:

پدر صادق هدایت
ـ هدایت قلی‌ خان ـ
(اعتضاد الملک، فرزند نیرالملک)
 وزیر علوم، در دوره ناصرالدین شاه بوده است.
   مادر صادق هدایت
ـ زیور الملوک ـ
 (دختر عموی هدایت ‌قلی‌ خان، دختر حسین ‌قلی مخبرالدوله)
بوده است.
جدّ اعلای صادق هدایت
رضا قلی ‌خان هدایت طبرستانی
از رجال معروف عصر ناصری و صاحب کتاب ‌هایی چون
 مجمع الفصحا و اجمل التواریخ
بوده است.

8
هنوز از خویش پرسم، گاه:
«آه
چه می دیده است آن غمناک، روی جاده نمناک؟»

·        اخوان ـ در هر صورت ـ کمترین اعتنائی به خاستگاه و پایگاه طبقاتی صادق هدایت ندارد.
·        اگر اعتنائی بدان می داشت، به پرسش خود، پاسخ می یافت.

·        اخوان حکیم شاعر رئالیست تیز اندیشی است.
·        احتمالا به پرسش خویش پاسخ یافته است.
·        در روند تحلیل این شعر به چند و چون این احتمال پی خواهیم برد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر