۱۳۹۵ تیر ۳۱, پنجشنبه

سیری در نقل قولی از امید مهرگان (20)

تندیس اعدام کودکان توسط فاشیسم آلمانی در چکوسلواکی 
 
تحلیلی از 
یدالله سلطان پور   
 
اما راه دیگری هم هست: 
این که فرد شکنجه شونده، پیش دستی کند 
و خودش به بدن خودش حمله برد 
تازیانه را از جلاد بگیرد و بر گُرده خود بزند. 
 
دلایل اوبژکتیو و سوبژکتیو آیین شهادت 
در جریانات فاشیستی، فوندامنتالیستی و احزاب استالینیستی
 
·        ایدئالیزه کردن مرگ (شهادت و ترور) در هر کدام از این جریانات به دلایل عینی (اوبژکتیو) متفاوت صورت می گیرد:         


1
ایدئالیزه کردن مرگ در فاشیسم

 
·        دلیل عینی ایدئالیزه کردن مرگ، به زبان احمد شاملو، «سرودی پر طبل تر ز رعد ساختن از مرگ» جایگاه اجتماعی طرفداران فاشیسم است:
·         طرفداران فاشیسم سودای حفظ جامعه بشری در مرحله سرمایه داری انحصاری ـ دولتی (امپریالیسم) را بر سر دارند.
·        به عبارت دیگر، سودای متوقف کردن چرخ تاریخ را بر سر دارند.
·        چون بر سر دو راهی عینی زیر ایستاده اند:


الف 
در پیش گرفتن راه مرگ

·        انتحار به مثابه «طغیان بر ضد پوچی زندگی» (البر کامو)   
·        این راه را شوپنهاور و امثالهم تئوریزه می کنند.
·        یعنی در قالب احکام فلسفی می ریزند.
·        این راه را فرانتس کافکا، البر کامو، نصرت رحمانی، صادق هدایت وغیره پوئه تیزه و استه تیزه می کنند.
·        یعنی به تبلیغ مرگ با تسلیحات هنری می پردازند.
·        صادق هدایت این تئوری را حتی عملی می سازد.

ب
دفاع از زندگی بر لب گور تاریخی به هر قیمت

 
·        بسیج قوای ارتجاعی و حمله بی باکانه و شجاعانه به قوای پیشرفت اجتماعی حتی به قیمت نابودی خویش
·        این راه را نیچه ـ شاگرد شوپنهاور ـ و دیگر فلاسفه فاشیسم تئوریزه می کنند.
·        یعنی در قالب احکام فلسفی می ریزند.
·        این راه را جلال آل احمد، احمد شاملو وغیره پوئه تیزه و استه تیزه می کنند.
·        یعنی با تسلیحات هنری به تبلیغ مبارزه و مقاومت ارتجاعی تا سر حد مرگ  در مقابل قوای پیشرفت اجتماعی می پردازند.

·        ناسیونال ـ سوسیالیسم، میلیتاریسم ژاپن، آوانتوریسم چپ و راست، فدائیان خلق و غیره این ایده را جامه عمل می پوشانند.
·        فدائیان خلق و غیره حتی با دست خالی به سپاه انقلاب یورش می برند.

2

·        به همین دلیل، می توان گفت که پایگاه طبقاتی این جریانات ضد انقلاب بورژوائی سفید، فئودالی است.
·        در طرز تفکر و طرز عمل این جریانات، خانه خرابی اشرافیت بنده دار و فئودال و روحانی انعکاس می یابد.

·        اشرافیت بنده دار و فئودال و روحانی یا باید خود را داوطلبانه کفن و دفن کنند و یا باید به سپاه پیشرفت اجتماعی حمله برند و اگر خدا بخواهد و رهبری انقلاب خریت به خرج دهد، برای مدتی جان از مهلکه بدر برند.
·        شعار فاشیسم مبنی بر بود و نبود، حیات و ممات، مرگ و زندگی، یا این یا آن، یا همه چیز و یا هیچ، جنگ تا آخرین گلوله، جنگ مسلحانه تنها ره رهائی، مقاومت در زیر شکنجه تا سر حد مرگ انعکاس فکری همین دو راهی تاریخی ـ عینی ـ طبقاتی اند.
   

3
ایدئالیزه کردن مرگ در فوندامنتالیسم

·        دلیل عینی ایدئالیزه کردن مرگ (شهادت)  جایگاه اجتماعی طرفداران فوندامنتالیسم است:
·         طرفداران فوندامنتالیسم سودای برگرداندن جامعه بشری به صدر اسلام را بر سر دارند.
·        به عبارت دیگر، سودای وارونه سازی جهت چرخش چرخ تاریخ را بر سر دارند.
·        چون نه در حال حاضر امکان ادامه حیات دارند و نه در آینده.
·        تنها راه نجات شان برگشت به ریشه ها (فوندامنت ها، بنیاد ها، صدر اسلام) است.
·        به همین دلیل فوندامنتالیسم جریانی از سر تا پا، ارتجاعی است.  

4
·        فوندامنتالیسم برای ادامه حیات به هر ذلت، شهادت را ایدئالیزه می کند.
·        فوندامنتالیسم دیالک تیک حیات و ممات را، دیالک تیک زندگی و مرگ را تحریف می کند.
·        بدین طریق و با این ترفند، شهادت به عنوان حیات ابدی در ناز و نعمت بهشتی قلمداد می شود و حیات به مثابه چیز بی ارج و ارزش و موقتی تحقیر می شود.
·        به همین دلیل حریفی، فوندامنتالیسم را نیهلیسم نقابدار نامیده است.
·        فوندامنتالیسم و فاشیسم را می توان نیهلیسم عملی و نظری محسوب داشت.
·        فوندامنتالیسم به پیروی از حضرت محمد در صدر اسلام، هم مبلغ نیهلیسم است و هم جامه عمل پوشاننده به نیهلیسم است.

5

·        نیهلیسم طرفداران فاشیسم و فوندامنتالیسم انعکاس همین جایگاه اجتماعی آنها ست.
·        انعکاس وجود اجتماعی آنها ست.

·        نیچه عاشق نیهلیسم بود.
·        اگر نیچه زنده بود، در مدح بن لادن و خمینی و داعش و طالبان و بوکوحرام مدیحه ای بلند بالا می سرود.

·        علمای امپریالیسم پس از عملیات نیهلیستی اجامر بن لادن در 11 سپتامبر ـ حتی در رسانه های امپریالیستی ـ بی شرمانه لب به ستایش از «شهامت» لاشخورهای فوندامنتالیستی گشودند.

·        ایده ئولوژی را بنی حوا و بنی آدم با شیر مادر از آن خود می کنند.
·        ایده ئولوژی را نمی توان آموخت.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر