۱۳۹۵ تیر ۲۷, یکشنبه

سیری در نقل قولی از امید مهرگان (16)


تحلیلی از
یدالله سلطان پور  

اما راه دیگری هم هست:
این که فرد شکنجه شونده، پیش دستی کند
 و خودش به بدن خودش حمله برد
 تازیانه را از جلاد بگیرد و بر گُرده خود بزند.

·        سؤال این بود که اولترا عنگلابی چه بسا آته ئیست، چگونه می تواند و به چه دلیلی باید به اولترا مازوخیست استحاله یابد؟

·        برای تهیه پاسخ به این پرسش، باید یاد آور شد که خودستیزی به دلایل متنوع و متفاوت کار آسانی نیست:

1
این که فرد شکنجه شونده، پیش دستی کند
 و خودش به بدن خودش حمله برد
 تازیانه را از جلاد بگیرد و بر گُرده خود بزند.
 
·        هر موجود زنده از جانور تا انسان، تحت سیطره بلامنازع غریزه حفظ نفس است.
·        غریزه حفظ نفس پاسبان رشوه نگیر اندام است.
·        بی دلیل نیست که قدما بر آن بوده اند که «گربه 7 جان دارد و نه یک جان.»
·        به همین دلیل است که عاشقان انتحار بارها در انجام شق القمر خویش ناموفق می مانند.
·        صادق هدایت، احمد شاملو و همسرش آیدا و غیره بارها شق القمر کرده اند و بارها قمر از دست شان، جان سالم بدر برده است.
·        غریزه حفظ نفس به هیچ وجه من الوجوه تن به تمکین نمی دهد و سرسختانه از زندگی دفاع می کند.
·        به همین دلیل «حمله بر خویشتن» کار ساده ای نیست.

2
این که فرد شکنجه شونده، پیش دستی کند
 و خودش به بدن خودش حمله برد
 تازیانه را از جلاد بگیرد و بر گُرده خود بزند.

·        اندام انسانی علاوه بر غریزه قدر قدرت حفظ نفس به تسلیحات عقل مسلح است.
·        اندام انسانی، میدان دیالک تیک غریزه و عقل است.
·        حتی اگر کسی غریزه حفظ نفس را به ترفندی از کار اندازد، عقل مزاحم سر راهش سبز می شود و مانع «حمله بر خویشتن» می گردد.

·        از این رو، اگر کسی را که سودای انتحار و یا خودستیزی در سر دارد، اندکی به حال خود رها کنند، منصرف می شود و زخم های جسمی و روحی و روانی اش را حریصانه می لیسد تا حیات بر اریکه قدرت نشیند.

·        این اما به چه معنی است؟  

3

این که فرد شکنجه شونده، پیش دستی کند
 و خودش به بدن خودش حمله برد
 تازیانه را از جلاد بگیرد و بر گُرده خود بزند.
 
·        این بدان معنی است که اولترا عنگلابی باید در آن واحد هم غریزه حفظ نفس را از کار اندازد و هم عقل اندیشنده را از قلمرو اندام تبعید کند تا بتواند بر خویشتن خویش حمله ور شود.

·        برای از کار انداختن غریزه حفظ نفس، می توان ترفندهای آزموده از دیرباز را به خدمت گرفت:

الف 
 
·        طنابی ـ درخت تنومندی ـ صندلی واره ای.
·        در این صورت تا غریزه حفظ نفس متوجه شود، صندلی از زیر پا رها می شود و راه ورود هوا به ریه ها بسته می شود و اولترا عنگلابی شق القمر می کند.

ب 
·        پرت کردن خود از بالکن ساختمان ده طبقه، ترفند عنگلابی دیگری است.

پ 
·        سر کشیدن شجاعانه کاسه شرنگ و شوکران در سنت سقراط دیوانه و شق القمری دردناک، ترفند دیگری است.

4

این که فرد شکنجه شونده، پیش دستی کند
 و خودش به بدن خودش حمله برد
 تازیانه را از جلاد بگیرد و بر گُرده خود بزند.

·        مسئله ی دشوارتر، از کار انداختن عقل اندیشنده است.

·        چون آدمی برای تصمیمگیری به شق القمر انتحار و جامه عمل پوشاندن بدان، به حمایت بی چون و چرای عقل اندیشنده محتاج است.
·        برای اینکه پیش شرط انجام هر کاری، پیش اندیشی راجع به آن کار است.
·        کار، قبل از جامه عمل پوشیدن در عالم واقع، در کله آدمی جامه اندیشه می پوشد.
·        به همین دلیل، شق القمر انتحار جزء به جزء اندیشیده و برنامه ریزی می شود.
·        بی دلیل نیست که صادق هدایت به وسواسی شگرف همه سوراخ ـ سنبه های مطبخ را چسب می زند و کامیاب می شود.

·        او این کار را قبلا در کله خود بارها انجام داده است.
·        چسب خریده است.
·        سوراخ ـ سنبه های مطبخ را یکی پس از دیگری جسته و یافته و مسدود کرده است.

·        سؤال اکنون این است که عقل اندیشنده را چگونه می توان از کار انداخت؟

5

این که فرد شکنجه شونده، پیش دستی کند
 و خودش به بدن خودش حمله برد
 تازیانه را از جلاد بگیرد و بر گُرده خود بزند.

·        برای از کار انداختن عقل اندیشنده، فلاسفه بورژوائی واپسین به سرکردگی آرتور شوپنهاور و فریدریش نیچه، خردستیزی را «خلق» کرده اند و ساز و برگ خردستیزی را با دقتی صد چندان سوهان زده اند و در اختیار اولاد حوا و آدم قرار داده اند.
·        خردستیزی و یا ایراسیونالیسم ساز و برگ لازم برای تخریب خانه خرد خلایق است.
·        (مراجعه کنید به گئورگ لوکاچ، «تخریب خانه خرد»)

·        ایراسیونالیسم شمشیر ایده ئولوژیکی دو لبه است:

الف

·        ایراسیونالیسم از سوئی آدمی را به ددی درنده مبدل می سازد.
·        آن سان که او می تواند ـ بسان گرگی، پلنگی، لاشخوری و  کفتاری ـ به آسانی آب خوردن همنوع خود را شقه شقه کند و ضمنا کیف خر کند.

ب

·        ایراسیونالیسم اما از سوی دیگر آدمی را از زندگی متنفر و منزجر می سازد.
·        آن سان که مرگ در هر فرمی به آرمان و آرزو و ایدئالی بدل می شود.

6
این که فرد شکنجه شونده، پیش دستی کند
 و خودش به بدن خودش حمله برد
 تازیانه را از جلاد بگیرد و بر گُرده خود بزند.

·        می توان گفت که خردستیزی (ایراسیونالیسم) زادگاه دیالک تیک مازوخیسم و سادیسم است.
·        خردستیزی (ایراسیونالیسم)  زادگاه دیالک تیک خودستیزی و همنوع ستیزی است.

7
این که فرد شکنجه شونده، پیش دستی کند
 و خودش به بدن خودش حمله برد
 تازیانه را از جلاد بگیرد و بر گُرده خود بزند.
 
·        در این رهنمود امید مهرگان، مازوخیسم (خودستیزی) ایدئالیزه می شود.
·        خودستیزی به مقام آرزو و آرمان و ایدئال ارتقا می یابد.
·        خودستیزی به درجه هنر و شق القمر ارتقا می یابد.

·        ترفند تئوریکی امید مهرگان غلبه قربانی بر جلاد از طریق مازوخیسم است.
·        می توان گفت که امید مهرگان، دیالک تیک وسیله و آماج را به شکل دوئالیسم مازوخیسم و غلبه بر جلاد بسط و تعمیم می دهد.
·        بدین طریق مازوخیسم اینسترومنتالیزه می شود.
·        وسیله واره می شود.
·        و غلبه از در عقب بر جلاد به درجه آماج اعتلا می یابد.
   
·        این اما به چه معنی است؟

8
این که فرد شکنجه شونده، پیش دستی کند
 و خودش به بدن خودش حمله برد
 تازیانه را از جلاد بگیرد و بر گُرده خود بزند.

·        این به معنی ایراسیونالیسم (خردستیزی) است:
·        خودستیزی در بینش ایراسیونالیستی آوانتوریسم چپ و راست، به مثابه پیروزی جا زده می شود.
·        هدف و آماج حریف، مستأصل کردن شکنجه گر از طریق حمله بر خویشتن است.
·        از طریق تخریب خویشتن است.
·        از طریق خودستیزی و مازوخیسم است.

9
·        در تئوری ایراسیونالیستی امید مهرگان، هر کس زیر شکنجه خرد و خمیر شود و یا حتی بمیرد، موفق تر است.
·        چون شکنجه گر دلش نمی خواهد که او بمیرد.
·        شکنجه گر فقط می خواهد که او تسلیم شود.

·        سماجت و عناد از طریق خودستیزی در مقابل شکنجه گر، در قاموس امید مهرگان و عادولف احمد شاملو، به معنی غلبه بر شکنجه گر است.

·        سؤال ولی این است که غلبه مرده ای و یا نیمه جانی بر جلادی، درمان کدامین درد بی درمان می تواند باشد؟

·        سؤال دیگر این است که در ورای این مذهب مازوخیستی (خودستیزی) امید مهرگان، چه نهان شده است؟       

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر