۱۳۹۵ تیر ۲۵, جمعه

سیری در نقل قولی از امید مهرگان (14)


تحلیلی از
یدالله سلطان پور  

اما راه دیگری هم هست:
این که فرد شکنجه شونده، پیش دستی کند
 و خودش به بدن خودش حمله برد
 تازیانه را از جلاد بگیرد و بر گُرده خود بزند.

·        این رهنمود امید مهرگان به چه معنی است؟     

1
اما راه دیگری هم هست:
این که فرد شکنجه شونده، پیش دستی کند
 و خودش به بدن خودش حمله برد
 تازیانه را از جلاد بگیرد و بر گُرده خود بزند.

·        برای درک منظور علامه دیار عه «هورا»، نظری به جمله قبلی او می اندازیم:     

شکنجه گر بنا ست بدن ما را به درد و جراحت و ویرانی تهدید کند
 تا تسلیم او شویم.
 در این حالت می توان صرفاً طاقت آورد
و تا سر حدِّ مرگ مقاومت کرد.
عملی که به هرحال شکنجه گر را
 یا سرانجام خسته می کند
یا بر لجاجت او می افزاید.

·        برای تئوریسین دیار عه «هورا» و عا «شورا» مقاومت تا سر حد مرگ کافی نیست.
·        کاری که عملا نه امکان پذیر است و نه راسیونال.

·        انسان ضد ضربه، «پولاد آبدیده» (استالینیسم) فقط در عالم خیال وجود دارد و نه در عالم رئال.
·        افسانه های مقاومت تا سر حد مرگ که راجع به وارطان و این و آن سر هم بندی شده اند، صرفنظر از نیات افسانه پردازان،  ارزش عینی و علمی ندارند.
·        اگر این افسانه ها تحلیل شوند، دم خروس، هویدا می شود.

2


 پودر سرب

·        برای اینکه آدم، آدم است و نه آهن و پولاد و صخره و سنگ.
·        تازه آهن و پولاد و صخره و سنگ هم قادر به مقاومت تا سر حد مرگ نیستند.
·        دلیل این امر را هم آزمایشات فیزیکی اثبات می کنند و هم قانون دیالک تیکی گذار از تغییرات کمی به کیفی اثبات تجربی و علمی کرده است:
·        تغییرات کمی تدریجی وارده بر هر چیز، پس از رسیدن به حد عینی معینی به تغییر کیفی آن چیز منجر می شوند:

الف

·        آهن و پولاد و صخره و سنگ ـ حتی ـ تحت فشار پودر می شود.

ب
·        اگر فشار افزایش یابد، آب می شوند.

پ
·         اگر فشار افزایش بیشتر یابد، دود می شوند.

ت
·         اگر فشار باز هم افزایش یابد، اتمیزه می شوند.

3

·        این بدان معنی است که آهن و پولاد و صخره و سنگ تحت فشار سلب هویت و کیفیت می شوند.
·        سلب آهنیت و پولادیت و صخرگیت و سنگیت می شوند.

4
·        آدمی که ـ به فرض محال ـ تا سر حد مرگ مقاومت می کند، حتی بلحاظ فیزیکی (ساختار جسمانی)  سلب آدمیت می شود، چه رسد بلحاظ فکری و ر.حی و روانی و ایده ئولوژیکی.

5

·        امید مهرگان با طرزت فکر دیالک تیکی (حتی با طرز تفکر دیالک تیکی ـ ایدئالیستی) بیگانه است.

·        امید مهرگان بسان آخوند جماعت، متافیزیکی «می عندیشد.»    

·        در قاموس او شکنجه فقط به تخریب اوبژکت شکنجه منجر می شود.

·        از این خبرها نیست.
·        اگر امید مهرگان تردید داشت، می تواند زنگی بزند و از علمای شکنجه جماران و جمکران بپرسد تا به قول کریم در قرآنش، «یقین قلبی کسب کند.»

·        شکنجه در همه فرم های آن، سوبژکت و اوبژکت شکنجه را، شکنجه گر و شکنجه شونده را، سلب آدمیت می کند.


·        غلامحسین ساعدی در آثار خود، بویژه در «آرامش در حضور دیگران» این دیالک تیک شکنجه را نشان می دهد.

·        در همه زمینه ها و عرصه ها نه دوئالیسم سوبژکت ـ اوبژکت، بلکه دیالک تیک سوبژکت ـ اوبژکت برقرار است.
·        سوبژکت ضمن تغییر اوبژکت، خود نیز تغییر می یابد.

·        اگر چنین نبود، میمون آدم نمی شد.

6
 
·        ضمنا شکنجه فقط شلاق زدن و ناخن کشیدن نیست.

·        شکنجه صدها فرم دارد.

·        این را نه تنها «علمای» با عبا و عمامه و بی عبا و عمامه می دانند، بلکه حتی نیاکان ما می دانستند.

·        امید مهرگان بهتر است که به جای تئوری بافی، کلیله و دمنه و غیره بخواند و با تجربه «آفتابه بیاور» آشنا شود.
·        شرزه شیران حتی قادر به «مقاومت صرف تا سر حد مرگ» نبوده اند، چه رسد به نابدل و امیر پرویز پویان.

·        پویان پس از چند روز مقاومت، به روایتی  ادرس خانه تیمی را در اختیار شکنجه گران می گذارد که همه از دم نفله و دستگیر می شوند.

7

·        علاوه بر این،  اگر فرم معینی از شکنجه، کارگر نیفتد، فرم دیگری از شکنجه به خدمت گرفته می شود.
·        جای شلاق را شعری می گیرد.
·        آزار دختر، مادر، پدر و خواهر و همسر می گیرد.

·        در این زمینه صدها کتاب تحریر یافته و صدها خاطره نقل شده است.

·        کیانوری چند سال قبل، در نامه به سید علی از شکنجه همسر سالخورده و دخترش شکوه دارد.

8

·        انسان مقاوم در مقابل همه انواع و اقسام شکنجه در کره مریخ است و نه در کره ارض.


·        هدف اجامر شکنجه گر جماران و جمکران از سفر دسته جمعی به کره مریخ به بهانه ی خواندن نماز جماعت در آنجا هم همین است.

·        نماز جماعت در مریخ، بهانه است.

·        فریب دعاوی ریائی این اجامر مزور را نباید خورد.

·        اینها می خواهند سکنه کره مریخ را با تجارب شکنجه خویش مورد آزمون و آزمایش قرار دهند و ساز و برگ شکنجه همنوع را کمال درخور بخشند.
 
9
اما راه دیگری هم هست:
این که فرد شکنجه شونده، پیش دستی کند
 و خودش به بدن خودش حمله برد
 تازیانه را از جلاد بگیرد و بر گُرده خود بزند.
 
·        امید مهرگان ـ مرجع تقلید عوام واره ها و عوامفریبان ـ می خواهد که اوبژکت شکنجه، تازیانه از دست سوبژکت شکنجه بگیرد و بر گرده خویش فرود آورد.
·        یعنی خودش داوطلبانه خودش را شکنجه دهد.

·        این ایده حیرت انگیز کیمیا و کمیاب اما چگونه به خاطر امید مهرگان خطور کرده است؟

·        ایده ها و اندیشه ها که خود آ نیستند.
·        خاطر آدمی که زادگاه افکار نیست.

·        منشاء عینی این اندیشه عجق ـ وجق چیست؟

5


اما راه دیگری هم هست:
این که فرد شکنجه شونده، پیش دستی کند
 و خودش به بدن خودش حمله برد
 تازیانه را از جلاد بگیرد و بر گُرده خود بزند.

·        برای تهیه پاسخ به این پرسش باید از خود پرسید منشاء عینی سینه زدن، زنجیر زدن و قمه و قداره بر سر زدن چیست؟

·        این فرم از خودستیزی خاص اهل تشیع نیست.

·        این فرم مازوخیسم، یکی از سوقاتات قرون وسطی است.

·        اگر کسی فیلم «نام گل سرخ» به هنرپیشگی شان کانری را دیده باشد و یا کتاب مؤلف ایتالیائی مربوط به این فیلم را خوانده باشد، متوجه می شود که در قرون وسطی فقهای مسیحی هم زنجیر زنان قهاری بوده اند.

·        آنها در این کتاب و فیلم به جای زنجیر از دسته ترکه (به تقلید از دسته گل)  تر و تازه استفاده می کردند.

·        مؤمنین مسیحی در جائی ـ دور از انظار عمومی ـ لخت می شدند و با شلاقی از ترکه های به هم پیوسته، گرده و گردن و پشت خود را آش و لاش می کردند.

·        برای درک «ریشه های» عینی اندیشه امید مهرگان و رسم و روال جمهوری جماران و جمکران، دیدن این فیلم واجب تر از آب و نان شب است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر