۱۳۹۵ خرداد ۱۹, چهارشنبه

هماندیشی با مریم (4)


میم نون

چه در دوران گذشته و چه در حال حاضر
صاحبان قدرت با توسل به دين و به نام دين و با تحريف و تعبير آن در راستاى مقاصد و منافع خويش باعث شدند
مردم همواره به دين بد بين باشند
و تلقى ساختگى بودن از آن داشته باشند.
مریم

مسئله علمیت و حقانیت علمی ادیان نیست.
مسئله ماهیت، نقش و فونکسیوندین در جامعه بشری است.

1

حضرت عیسی مسیح می گفت:
آدمیان فقط با نان نمی زیند.
بلکه ضمنا با جان می زیند.

2
منظور او همان دیالک تیک وجود اجتماعی و شعور اجتماعی است.

3
 منظور او
همان مسئله اساسی فلسفه است:

الف
کسی که نان را بر جان مقدم بداند، طرفدار ماتریالیسم است

ب
کسی که
ـ بر عکس ـ
جان را بر نان مقدم بداند، طرفدار ایدئالیسم است.

3
مذاهب طرفدار ایدئالیسم اند
چون شعور را، روح را، خدا را، قضا و قدر و اجنه و ملائکه را بر وجود، بر نان، بر طرز تولید مایحتاج مادی مقدم می دانند.

4
به همین دلیل
ادیان شعور وارونه اند.
نماینده جان و یا روح و یا شعور پا در هوا و سر در زمین هستند.

5
ادیان ایده ئولوژی اند.

6
ادیان از اجزای روبنای ایده ئولوژیکی جامعه بشری اند.

7
تعیین کننده ی عناصر روبنائی جامعه
زیربنای اقتصادی آن جامعه است.
مناسبات تولیدی / نیروهای مولده آن جامعه است.

8
اکنون یا باید خوداندیشی آموخت و آدم شد
و یا با از آن خود کردن ایده ئولوژی مذهبی
تکه استخوانی جلوی جان و یا شعور انداخت.

9
بی شعوری
  بدترین درد است.

10
آته ئیسم بهتر از مذهب نیست.

11
مذهب را فقط از موضع مارکسیسم ـ لنینیسم می توان
نفی دیالک تیکی کرد.
یعنی جنبه های مثبتش را حفظ کرد و توسعه داد و جنبه های منفی اش را حذف کرد و دور انداخت.

12
سلطنت طلبیسم، نیچه ئیسم، فاشیسم و غیره  
و «کم و نیست» های قلابی و تقلبی
مذهب را از موضع سکسیسم / لاشخوریسم / هارت و پورتیسم نفی می کنند.

13
با شعار جاوید شاه (جاوید کوروش، جاوید گوگوش)  
که نمی توان جایگزینی برای مذهب عرضه کرد.

14
مونارشیسم و نیچه ئیسم و فاشیسم
مذهب را با هارت و پورت می کوبند تا نیهلیسم اخلاقی را (لاشخوریسم را)  اشاعه دهند.

15
تا جامعه جنگل شود و اعضای جامعه گرگ و کفتار و ببر و پلنگ شوند و توده های مولد و زحمتکش را لت و پار کنند.

16
6 میلیون همنوع خود را به بهانه های فکری و نژادی و خرافه های دیگر نابود سازند.

17
بدین طریق هومانیسم با توحش جایگزین می شود.

18
ادیان
به مثابه ایده ئولوژی
محتوای طبقاتی متضاد دارند:

الف
 ما از سوئی با ادیان توده ای سر و کار داریم.

ب
از سوی دیگر با ادیان ضد توده ای (ادیان طبقه حاکمه)

19
اسلام دهقان و پیشه ور و عمله زحمتکش با
 اسلام اشرافیت بنده دار و فئودال و روحانی و بورژوا
از زمین تا آسمان تفاوت و حتی تضاد دارد.
فریب  فرم را نباید خورد.
هر دینی، دین نیست.
هر گردی، گردو نیست.

الف
اسلام توده ای
 نماینده هومانیسم و همبستگی و اخلاق است.

ب
اسلام ضد توده ای
(اسلام طبقه حاکمه)
مثلا اسلام فوندامنتالیسم شیعی در ایران، اسلام مجاهدین خلق و غیره
و فوندامنتالیسم سنی در عراق و افغانستان و پاکستان و غیره
اصلا اسلام نیست.
آنتی اسلام است.
لاشخوریسم است.

20
فوندامنتالیسم شیعی و مجاهدین خلق و غیره در ایران
و فوندامنتالیسم سنی در عراق و افغانستان و پاکستان و غیره
دین را گروگان گرفته اند.
آبروی دین را برده اند و می برند.
دین را آلت دست قرار داده اند.

21
دین نماینده اصلی اخلاق است.
فوندامنتالیسم اما اخلاق ستیز است.
فوندامنتالیسم نماینده نیهلیسم اخلاقی است.
برادر خوانده فاشیسم است.

22
بمب های القاعده
در شهر مادرید اسپانیا
در قطار صبح منفجر شدند
که حامل کارگران پابرهنه و مهاجر از امریکای لاتین بودند.
کارگران قصد رفتن به سر کار داشتند.
این آنتی هومانیسم محض است.
این همان فاشیسم است که زحمتکشان را نشانه گرفته است.

23
مجاهدین افغانی
حتی به روایت مأمورین سیا
(حامیان طالبان)    
پوست سربازان اسیر روسی و مبارزان انقلابی ـ افغانی را
زنده زنده می کندند.

24
اسلام توده ای هرگز
چنین توحشی را مجاز نمی دارد.
مراجعه کنید به
پینوتیو در عقاب آباد  
در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

25
گزارشاتی که از جنایات اجامر جماران منتشر شده،
از تکه تکه کردن اعضای دگراندیش جامعه
 و انداختن تکه های اندام آنان جلوی ددان بیابان خاوران
خبر می دهند.

26
اسلام توده ای
هرگز توحشی از این قبیل را مجاز نمی دارد.

پایان
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر