۱۳۹۵ تیر ۶, یکشنبه

هماندیشی با مریم (19)

میم نون 

سؤال، این بود که
در مقابل بمباران ایده ئولوژیکی بی امان طبقه حاکمه چه باید کرد؟

1
·        برای پاسخ به این پرسش، باید به ریشه این دیالک تیک تضعیف و تقویت پی برد.
·        منظور از تضعیف، تضعیف توده در طول تاریخ است.
·        منظور از تقویت، تقویت طبقه حاکمه در طول تاریخ است.      

2
·        همانطور که اشاره شد، توده به طرز مضاعف سلب مالکیت شده است:

الف

·        توده از سوئی بلحاظ مادی سلب مالکیت شده است.

·        وسایل تولید توده توسط طبقه حاکمه غصب شده است.

·        بدین طریق، مالکیت کلکتیو بر وسایل تولید نفی و حذف شده است و مالکیت خصوصی بر وسایل تولید اثبات و توجیه و تشکیل شده است.



ب

·        توده از سوی دیگر، بلحاظ فکری سلب مالکیت شده است.

·        وسایل تفکر توده توسط طبقه حاکمه غصب شده است.

·        تجهیزات و تسلیحات فکری توده، پس از غصب، تحریف شده اند و دوباره در اختیار توده قرار داده شده اند تا توده با وسایل فکری طبقه حاکمه «بیندیشد» و بنا بر سلیقه و علاقه طبقه حاکمه خود را، محیط پیرامون خود را و حتی طبقه حاکمه را  ارزیابی کند.
  

3 
سؤال، این بود که
در مقابل بمباران ایده ئولوژیکی طبقه حاکمه چه باید کرد؟

·        برای پایان دادن به این فاجعه، باید ـ همزمان ـ دو اقدام انقلابی زیر صورت گیرد:

الف

1
·        وسایل تولید مایحتاج حیاتی توده ـ اعم از علم و فن و ابزار تولید و فوت و فن تولید ـ  باید سلب مالکیت خصوصی شوند.

2
·        مالکیت خصوصی بر وسایل تولید باید لغو شود.

3
·        توده، دوباره باید مالک وسایل تولید خویش گردد.

4
·        بی همه چیزی مولدان همه چیز، باید خاتمه یابد.
·        مولدان همه چیز باید صاحب همه چیز شوند.
   
5
·        سلب مالکیت کنندگان باید سلب مالکیت شوند.     

6
·        نافی مالکیت کلکتیو بر وسایل تولید، باید نفی شود.
 
7
·        نفی کننده فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی کمونیستی آغازین باید نفی شود.
·        نفی نفی.
  
8
·        سیر تکاملی در همه عرصه های هستی از طبیعت تا جامعه و از جامعه تا تفکر بر این قانون دیالک تیکی نفی نفی مبتنی است:

الف

·        هر کودکی نافی مادر ـ پدر خویش است. (نفی اول)

·        هر کودکی آنتی تز مادر ـ پدر خویش (تز) است.

·        هر آنتی تزی در بطن و صلب تز تشکیل می شود، رشد می یابد و زاده می شود.



ب

·        کودک پس از رشد کافی، خود تشکیل خانواده می دهد و مادر ـ پدر می شود تا به نوبه خود، توسط کودک خویش نفی شود. (نفی دوم)



پ

·        نفی نفی (نگی شن آف نگی شن) و یا نفی در نفی و یا نفی مضاعف همین است:

·        سیر تکاملی هستی عبارت است از زنجیر بی پایان نفی نافی (نفی کننده)



·        مراجعه کنید به قانون دیالک تیکی نفی نفی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
 
9
·        این نفی نفی اما دیالک تیکی است و نه مکانیکی.

·        سؤال این است که فرق و تفاوت و تضاد نفی مکانیکی با نفی دیالک تیکی چیست؟      



10
  جامی (۷۹۳-   ۸۷۱ )

·        در نفی مکانیکی، چیز مورد نظر، به طرز خرکی، نفی می شود.
·        نافی مکانیکی تبر بر ریشه چیز مورد نظر فرود می آورد.
·        آن سان که از آن چیز، نه نامی باقی می ماند و نه نشانی.

·        به قول جامی شاعر، نه از تاکی، نشانی می ماند و نه از تاکنشانی نشانی:

بودم آن روز

ـ در اين ميكده ـ

از درد كشـان
كه نه از تـاک نشان بود و نـه از تاكـنشان

از خرابات ‌نشينان چه نـشان می طـلبـی؟
بی نشان نـا شده

ز ايـشان

نتوان يافت نشان


دردکش

کسی که اجرام ته نشین شده در پیاله را

یعنی درد شراب را

حتی

می نوشد.

  باده پرست

·        معنی تحت اللفظی:
·        در روز و روزگاری که نه، نشانی از تاک بود و نه، نشانی از نشاننده تاک (باغبان)، من در این میخانه از دردکشان بوده ام.

·        از سکنه خرابات برای چه نام و نشان می طلبی؟

·        پیش شرط نشان یابی از سکنه خرابات، بی نشان گشتن پیشاپیش است.

11
·        ما در طرز فکر و عمل فاشیسم و فوندامنتالیسم با نفی مکانیکی آشنا می شویم:

الف

·        فاشیسم همنوعان دگر نژاد، دگر تبار و دگر اندیش را و آثار فکری و هنری آنان را به کوره های آتش می سپارد و خاکستر می سازد.



ب

·        فوندامنتالیسم از هر نوع یهودی، مسیحی، اسلامی و غیره همنوعان دگر مذهب، لامذهب و دگراندیش را را شقه شقه می کند و در خاوران ها، طعمه ددان درنده می سازد و آثار فکری و هنری آنان را به آتش می کشد.



پ

·        ما هم در طرز فکر و عمل اجامر فاشیستی پهلوی و هم در طرز فکر و عمل ارتجاع فئودالی ـ فوندامنتالیستی ـ روحانی با نفی مکانیکی سر و کار پیدا می کنیم.

12

·        نفی دیالک تیکی اما دیالک تیکی از نفی و اثبات است.
·        دیالک تیکی از حذف و حفظ است.

·        چیز مورد نظر، هم حذف می شود و هم حفظ:

الف

·        جنبه های منفی و میرنده و مزاحم چیز مورد نظر، نقد و نفی و حذف می شوند.

      

ب

·        جنبه های مثبت و مفید و بالنده چیز مورد نظر اما حفظ می شوند، تقویت می شوند و توسعه داده می شوند.
   
13
·        این درست همان کاری است که در طبیعت انجام می یابد:
·        کودک (از نبات تا جانور) جنبه های منفیف مزاحم و مخرب  مادر ـ پدر را نقد و نفی و حذف می کند.
·        ولی جنبه های مثبت،  مفید و حیاتمند آنها را از آن خود می کند، تقویت می کند و توسعه می دهد.

·        به همین دلیل هر نسل از نباتات و جانوران و انسان ها از هر لحاظ بهتر از نسل قبلی است.
·        هر نسل جدید هر چیز، از نردبام نفی دیالک تیکی بالا رفته است.
·        به همین دلیل، هم حاوی جنبه های مثبت و سازنده نسل قبل است و هم حاوی جنبه های مثبت مزید گشته بر جنبه های مثبت نفی گشته است.

·        مراجعه کنید به دیالک تیک پیوست و گسست (تداوم و شکست) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری



ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر