۱۳۹۵ خرداد ۱۶, یکشنبه

سیری در جهان بینی محمود دولت آبادی (18)


تحلیلی از
 میم حجری

نون نوشتن
محمود دولت آبادی

نه.
خصلت‌ها تازه نیستند، حادث نشده ‌اند،
و اتفاقاً بسیار قدیم ‌اند.

دزدی

·        ما باید به دلایل و علل دزدی به مثابه از آن خود کردن مخفیانه ی اموال این و آن در جامعه بشری بیندیشیم.

·        محمود دولت آبادی، علیرغم تشابهات ایده ئولوژیکی با دکتر محمود احمدی نژاد و علما و علامه های دیگر، بیوگرافی خاص خود را دارد، فراز و فرود زیستی و فکری خود را دارد.

·        محمود دولت آبادی، همانطور که ذکرش گذشت، نویسنده ای رئالیست است و وقتی از قدمت و دوام دزدی در جامعه سخن می گوید، حاکی از آن است که قضیه در خطوط کلی اش از این قرار است:
·        دزدی در جامعه تحت شرایط متفاوتی و به دلایل متفاوتی صورت گرفته و صورت می گیرد.
·        به همین دلیل باید حتی المقدور به کشف علل مختلف دزدی بپردازیم:

1
دزدی

·        در تئولوژی اسلامی (آیات، احادیث، روایات، اخبار) در شرایط معین زیست، دزدی مجاز و مشروع شمرده می شود:
·        اگر در راهی به سوی مقصدی روانی و رهتوشه نداری، می توانی از خوشه انگوری که از دیوار باغی آویزان است و وسوسه ات می کند، تغذیه کنی و نیرو بگیری تا ادامه راه دهی.

·        این بدان معنی است که مذهب به مثابه  منادی و مدافع کلاسیک اتیک (اخلاق)، بقای آدمی را بر رعایت اکید دگم های مذهبی (نهی از دزدی)  مقدم می داند.
·        ابنای بشر ـ قبل از همه ـ باید زنده بمانند تا به چیزی ایمان داشته باشند.
·        این به معنی نقش تعیین کننده قایل شدن به وجود اجتماعی در دیالک تیک وجود اجتماعی و شعور اجتماعی است.

2
دزدی

·        این مشروعیت دزدی اما به مثابه استثناء، دال بر سطح توسعه نازل نیروهای مولده جامعه است.
·        نداشتن رهتوشه مسافر نشانه فقر مادی او ست.
·        فقر مادی اعضای جامعه هم ـ در تحلیل نهائی ـ دال بر سطح توسعه نازل نیروهای مولده (علم و فن و وسایل تولید و تهیه مواد خام و غیره)  است.

3
دزدی

·        سطح توسعه نازل نیروهای مولده اما ضمنا به بیکاری اعضای جامعه منجر می شود.
·        بیکاری فقط در علافی و عدم اشتغال خلاصه نمی شود.
·        بیکاری به فقر مادی اعضای جامعه منجر می شود و فقر مادی راه را برای دزدی هموار می سازد.
·        به عبارت دقیق تر، بیکاری شرایط عینی لازم را برای نجات اعضای بیکار جامعه از مرگ از طریق دزدی پدید می آورد.

4
دزدی

·        بیکاری و علافی ناشی از آن، اعضای بیکار جامعه را لومپن پرولتریزه می کند.
·        بنا بر ضرب المثل معروفی، «شکم گرسنه ایمان ندارد.»
·        این بدان معنی است که فقر مادی، اعضای جامعه را به بی ایمانی سوق می دهد.

·        به ضرب المثل ها هرگز نباید کم بها داد.
·        در ضرب المثل ها تجارب و دانش تجربی اجداد ما تجرید یافته اند:

الف
«شکم گرسنه ایمان ندارد.»

·        در این ضرب المثل بظاهر ساده و همه فهم، از سوئی، دیالک تیک زیربنای اقتصادی و روبنای ایده ئولوژیکی تبیین می یابد و مهمتر از آن، نقش تعیین کننده در این دیالک تیک از آن زیر بنای اقتصادی قلمداد می شود.

·        در این ضرب المثل، دیالک تیک زیربنای اقتصادی و روبنای ایده ئولوژیکی به شکل دیالک تیک شکم گرسنه و بی ایمانی بسط و تعمیم می یابد.

·        مذهب (ایمان) یکی از عناصر روبنای ایده ئولوژیکی هر جامعه است.
  
·        به عبارت دیگر، در این ضرب المثل، تز موسوم به «درک ماتریالیستی تاریخ» ـ یعنی مهمترین کشف مارکس ـ تبیین می یابد.

ب
«شکم گرسنه ایمان ندارد.»

·        در این ضرب المثل ضمنا دیالک تیک وجود اجتماعی و شعور اجتماعی به شکل دیالک تیک گرسنگی و بی ایمانی بسط و تعمیم می یابد.
·        دین و مذهب و ایمان و بی ایمانی به خدا و غیره فرمی از شعور اجتماعی است.
·        بنا بر این ضرب المثل، نقش تعیین کننده در این دیالک تیک از آن وجود اجتماعی (شکم) است.

پ
«شکم گرسنه ایمان ندارد.»

·        بی ایمانی و الحاد اما فقط به لامذهبیت منجر نمی شود.
·        بی ایمانی به لاابالیگری منجر می شود و لاابالیگری به نیهلیسم اخلاقی می انجامد.
·        نیهلیسم اخلاقی لجنزاری است که انواع و اقسام میکروب های اجتماعی در آن تشکیل می شوند و تکثیر می یابند.
·        نیهلیسم اخلاقی، دیر یا زود، جامعه را به جنگل مبدل می سازد و اعضای جامعه را به جانوران درنده.

·        مؤسس نیهلیسم اخلاقی نیچه است.

·        ناسیونال ـ سوسیالیسم بدون اشاعه تمام اجتماعی نیهلیسم اخلاقی نمی توانست جنایات وحشت انگیز را جامه عمل بپوشاند.
·        گرسنگی سیستماتیک دادن به 6 میلیون نفر از همنوعان خویش و زنده زنده سوزاندن آنها، بدون هضم و جذب زهر نیهلیسم اخلاقی، بدون لومپن پرولتریزه کردن اعضای جامعه محال می گشت.

·        مراجعه کنید به  نیهلیسم اخلاقی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری  

ت
«شکم گرسنه ایمان ندارد.»

·        دزدی یکی از شق القمرهای لومپن پرولتری است.
·        البته فقط یکی از شق القمرهای آن است.

·        می توان گفت که منشاء اصلی دزدی، سیسم اجتماعی ـ اقتصادی ئی است که بخشی از اعضای مولد جامعه را بیکار می سازد و چه بسا بیکاری را توده ای می کند.

ث
«شکم گرسنه ایمان ندارد.»

·        بیکاری و کار گهگاهی یکی از مشخصات اصلی لومپن پرولتاریا ست.
·        لومپن پرولتاریا تجسم اصلی نیهلیسم اخلاقی است و به همین دلیل پایگاه اجتماعی فاشیسم و فوندامنتالیسم (برادر خوانده فاشیسم) است.
·        فریب تظاهر فوندامنتالیسم شیعی و سنی به مذهب را نباید خورد.
·        فوندامنتالیسم ـ بسان فاشیسم ـ نماینده اصلی نیهلیسم اخلاقی است.

·        یکی از دلایل مهم اشاعه دزدی و فحشاء و قاچاقچیگری و گدائی و غیره لومپن پرولتریزاسیون اعضای جامعه است.

·        این سیر نزولی ـ اخلاقی اعضای را می توان در فیس اباد به وضوح دید.
·        فیس آباد در واقع میدان یکه تازی لومپن پرولتاریا ست.
·        شق القمر خلایق در فیس آباد لایک و لاس و لیس است.
·        دوست یابی بهانه ای است.
·        لومپن پرولتاریا لیاقت دوستی با احدی را حتی ندارد.

ج
«شکم گرسنه ایمان ندارد.»

·        بیکاری به فقر مادی منجر می شود و اعضای جامعه را به سرقت کورکورانه ی حاصل دسترنج همنوعان خود مجبور می سازد و بدین طریق ـ به نوبه ی خود ـ به تخریب نیروهای مولده می انجامد.
·        در اثر بیکاری اعضای جامعه، دیالک تیک منفی و مخرب عجیبی به کار می افتد:
·        سطح نازل توسعه نیروهای مولده به بیکاری اعضای جامعه منجر می شود و بیکاری اعضای جامعه به دزدی می انجامد و دزدی به تخریب هرچه بیشتر نیروهای مولده جامعه منجر می شود.

چ
مثال

·        خرده مالکی با تحمل مشقات غیرقابل تصور باغ میوه ای را به راه می اندازد.
·        هدف و آماج او فروش میوه ها، خرید وسایل تولید و آب و کود و نهال و غیره و توسعه باغ و بالا بردن کمیت و کیفیت محصول و راندمان کار و نیل به رفاه نسبی است.

·        پس از رسیدن میوه ها، اراذل و اوباش ـ شبانه ـ میوه های باغ این زحمتکش شریف را چپاول می کنند.
·        خرده مالک بیچاره، بیچاره تر می شود.
·        نه تنها دچار فقر مادی می گردد، بلکه حتی از فرستادن کودکانش به مدرسه عاجز می ماند.
·        بدین ترتیب نیروهای مولده مادی و انسانی (نسل آتی) تخریب می شوند.

5
دزدی

·        یکی دیگر از دلایل دزدی، فقر فکری و فرهنگی است.
·        کسی که حتی مدرسه نرفته و خواندن و نوشتن نیاموخته، به آسانی نمی تواند کاری بیابد و امرار معاش کند.
·        به همین دلیل علاف و لاابالی و لومپن می شود و از طرق متناسب با آن روزگار می گذراند.
·        دزدی یکی از این طرق بیشمار است.
·        دزدی یکی از ثمرات تلخ جامعه طبقاتی است.  

6
دزدی

·        یکی دیگر از دلایل دزدی، ستم اقتصادی و اجتماعی آشکار و نهان طبقه حاکمه است.
·        تفکر مفهومی و کشف حقیقت عینی برای اکثریت قریب به اتفاق اعضای جامعه آسان نیست.
·        به همین دلیل ستمدیده برای انتقام گیری از ستمگر به سرقت جزئی از اموال او خطر می کند تا ضمنا به تخلیه فشار پسیکولوژیکی نایل اید.

·        ما با این واکنش پسیکولوژیکی در ممالک امپریالیستی هم سر و کار داریم.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر