۱۳۹۵ خرداد ۱۲, چهارشنبه

سیری در جهان بینی محمود دولت آبادی (13)


تحلیلی از 
 میم حجری

نون نوشتن
محمود دولت آبادی

1
در جامعهٔ ما یک تغییر عجیب رخ داده است
 که اثرات و نشانه‌ های آن را در فرد فرد مردم می ‌توان مشاهده کرد
و آنچه را اکنون می‌بینیم
چیزی جز بازتاب تأثیرات همین دگرگونی نیست.

·        همانطور که ذکرش گذشت، دولت آبادی در جمله اول، دیالک تیک زیربنای اقتصادی و روبنای ایده ئولوژیکی را به شکل دیالک تیک تغییر عجیب در جامعه و تأثیر آن در تک تک افراد بسط و تعمیم می دهد.
·        این نظر دولت آبادی نظری مارکسیستی ـ لنینیستی و بی عیب و نقص است.

·        اما دولت آبادی بطور تصادفی این نظر را نمایندگی می کند.
·        یعنی خودش به حرف دهن خودش وقوف ندارد.

·        چرا و به چه دلیل ما به این نتیجه می رسیم؟  

2
اما اینجا یک نکتهٔ ظریف را نباید نادیده گرفت
و آن توجه به این سؤال است که
آیا دگرگونی شرایط، خصلت‌های جدیدی پدید آورده است؟

·        این سؤال دولت آبادی از سوئی به معنی عدم درک دیالک تیک یاد شده است و از سوی دیگر به معنی انکار نظر یک ثانیه پیش خویش است.

·        اما چرا باید مؤلف خردگرای کلیدر به این روز بیفتد؟

·        کار به جائی کشیده که میان مؤلف کلیدر و آخوند های هپیلی هپوی با عبا و بی عبا، تفاوت تعیین کننده ای به چشم نمی خورد.


مثال

·        احمدی نژاد در اردبیل سخنرانی می کرد:
·        می گفت، اقتصاد هیچ است و اخلاق همه چیز.
·        اما یک ثانیه بعد شعار می داد:
·        ما از حق تراختور اتمی یک وجب عقب نمی نشینیم.

·        این بدان معنی بود که او حرف دهن خود را نمی فهمد.

·        سؤال این است که چرا محمود دولت آبادی به روز دکتر محمود احمدی نژاد افتاده است؟  

3
اما اینجا یک نکتهٔ ظریف را نباید نادیده گرفت
و آن توجه به این سؤال است که
آیا دگرگونی شرایط، خصلت‌های جدیدی پدید آورده است
یا این خصائل در نهفت مردم ما وجود داشته

·        مفهوم «در نهفت مردم بودن خصایل» به چه معنی است؟

·        این مفهوم خرافی بدان معنی است که به زعم مؤلف کلیدر، روبنای ایده ئولوژیکی و از آنجمله، مذهب و اخلاق و غیره، نه انعکاس زیربنای اقتصادی، نه جزئی از ایده ئولوژی طبقه حاکمه، بلکه چیزی جبلی، ذاتی، مادر زادی، خدا دادی، سرشتی و سرنوشتی است.


·        اکنون معلوم می شود که کمترین فرقی میان جهان بینی محمود دولت آبادی با جهان بینی دکتر محمود احمدی نژاد و دیگر آخوند های با عبا و بی عبا وجود ندارد.

·        این بدان معنی است که دولت آبادی جزم مشیت الهی را در لفافه لائیک به خورد خواننده و شنونده خود می دهد.

·        چون در نهفت مردم بودن مثلا دروغگوئی، بی رحمی، پول  پرستی، خودفروشی، تن فروشی و غیره ـ در تحلیل نهائی ـ به معنی قبول و تبلیغ جزم مشیت الهی است.

·           این بدان معنی است که در روز الست، قلم قضا بر پیشانی هر کس نوشته که خودفروش شود و یا تن فروش
·        جاکش شود و یا عیاش.
·         کریم شود و یا خسیس.
·        آش خور شود و یا لاش خور
 
4
اما اینجا یک نکتهٔ ظریف را نباید نادیده گرفت
و آن توجه به این سؤال است که
آیا دگرگونی شرایط، خصلت‌های جدیدی پدید آورده است
یا این خصائل در نهفت مردم ما وجود داشته
و در شرایط تازه بروزی تازه یافته است؟

·        خصایلی که در نهفت مردم بوده در شرایط تازه، بروز تازه  دارند.

·        حالا باید خر آورد و خورجینی از تخیل آورد و منظور علامه را کشف کرد:

الف
یا این خصائل در نهفت مردم ما وجود داشته
و در شرایط تازه بروزی تازه یافته است؟

·        بروز تازه یافتن بدان معنی است که قبلا هم بروز داشته است.
·        مثلا در زمان شاه هم بروز داشته، ولی بروز کهنه داشته است.
·        پس از روی کار آمدن اجامر جماران، بروز تازه یافته است.

·        این بدان معنی است که خصایل همیشه در نهفت مردم وجود داشته اند، قبل از تشکیل شرایط تازه در فرم کهنه بروز کرده اند و پس از تشکیل شرایط تازه در فرم تازه بروز کرده اند.

·        این به چه معنی است؟

ب
یا این خصائل در نهفت مردم ما وجود داشته
و در شرایط تازه بروزی تازه یافته است؟

·        این بدان معنی است که شرایط فقط در فرم بروز خصایل نقش بازی کرده و نه در محتوای آنها.

·        حالا این ادعا را با جمله اول محمود دولت آبادی مقایسه کنیم و ببینیم که فرق او با محمود احمدی نژاد از چه قرار است:  

در جامعهٔ ما یک تغییر عجیب رخ داده است
 که اثرات و نشانه‌ های آن را در فرد فرد مردم می ‌توان مشاهده کرد
و آنچه را اکنون می‌بینیم
چیزی جز بازتاب تأثیرات همین دگرگونی نیست.

·        لامصب، بالاخره منظورت کدام است؟

·        در این جامعه «یک تغییر عجیب» رخ داده و خصایل خلایق بازتاب آن تغییر است و  یا این خصایل جبلی بوده و فقط فرم بروزش عوض شده است؟   

5
نه.
خصلت‌ها تازه نیستند، حادث نشده ‌اند،
و اتفاقاً بسیار قدیم ‌اند.

·        واقعا؟

·        خصایل بازتاب شرایط کهنه و یا تازه نبوده اند و نیستند؟
·        ازلی و ابدی اند؟
·        مادر زادی و لدنی اند؟
·        خدا دادی و جبلی اند؟
·        سرشتی و سرنوشتی اند؟
·        مقصر در اسیدپ اشی بر دخترکان اصفهان قلم قضا ست؟
·        خودفروشی و تن فروشی و جاکشی اعضای جامعه ذاتی آنها ست؟
·        گرایش به درو کردن دلار از طریق عرضه سکس با کره و بی کره به زوار حرم امام، در نهفت مردم بوده است؟
·        بازتاب تغییر عجیب در جامعه نیست؟

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر