۱۳۹۵ خرداد ۲۸, جمعه

هماندیشی با مریم (10)


میم نون

مریم
انديشه فعاليت مغز است

·        نجار در روند کار، در روند تبدیل چوب و تخته به میز و مبل و صندلی، به شناخت دم به دم افزون تر نکات زیر نایل می آید:      

الف
به شناخت عمیقتر چوب و تخته 

ب
به شناخت عمیقتر رنده و اره و غیره 

پ
به شناخت خویشتن خویش
خود شناسی

ت
به شناخت طبیعت و جامعه (طبیعت دوم)  
طبیعت شناسی و جامعه شناسی  

·        چرا و چگونه نجار در اثر کار به عرصه ای ـ در نگاه سرسری ـ خارج از عرصه کار و کارگاه خود نایل می آید؟
1
·        طبیعت شناسی و جامعه شناسی نجار، دلایل اوبژکتیو (عینی) و سوبژکتیو دارد:

2
  شناخت عمیقتر چوب و تخته 
  شناخت عمیقتر رنده و اره و غیره 

·        این موضوعات شناخت نجار، موضوعات عینی و یا اوبژکتیو اند.
·        هم چوب و تخته و هم اره و رنده و غیره، همه چیزهای عینی اند.
·        یعنی مستقل از نجار وجود دارند.
·        این بخش از شناخت نجار ـ در تحلیل نهائی ـ به معنی شناخت واقعیت عینی است.
·        این بدان معنی است که شناخت نجار به شناخت چوب و تخته و رنده و غیره، یعنی به شناخت چیزهای منفرد و خاص محدود نمی ماند، بلکه به عالم عام منتقل می شود.

·        چرا و به چه دلیل؟    

3
شناخت عمیقتر چوب و تخته 

·        اولا به این دلیل که تخته، معلول چوب است و چوب معلول درخت است.
·        اگر درختی نروید، چوبی تشکیل نمی شود تا تخته ای از آن  تهیه و تولید شود.
·        نجار با شناخت انواع مختلف و متفاوت و متضاد تخته، خواه و ناخواه به شناخت انواع مختلف چوب و درخت نایل می آید و با شناخت انواع مختلف درخت به شناخت شرایط متفاوت لازم برای رشد درختان مختلف و متفاوت نایل می آید.
·        نجار در نتیجه ی این دیالک تیک علت و معلول ـ در تحلیل نهائی ـ کتاب کل طبیعت را ورق می زند و می خواند.

4
  شناخت عمیقتر رنده و اره و غیره 

·        اره، رنده و غیره منشاء فلزی مثلا آهنین، برنجین، مسین و غیره  دارند.
·        نجار در نتیجه شناخت این بخش از واقعیت عینی، طبیعت شناسی خود را تعمیق می بخشد و گسترش می دهد.
·        چه بسا خود به بهسازی اره، رنده و غیره خود کمر می بندد و با سوهان و غیره آشنا می شود.

·        این اما در مجموع به چه معنی است؟   

5
شناخت عمیقتر چوب و تخته 
  شناخت عمیقتر رنده و اره و غیره 

·        این برای نجار بدان معنی است که واقعیت عینی قابل شناخت است.
·        این بطور منطقی و تجربی بدان معنی است که وقتی درخت و چوب و تخته و رنده و غیره قابل شناخت باشند، چیزها، پدیده ها، سیستم ها و روندهای دیگر هستی طبیعی و اجتماعی هم باید قابل شناخت باشند.

·        این به چه معنی است؟
6
شناخت عمیقتر چوب و تخته 
  شناخت عمیقتر رنده و اره و غیره 

·        برای پاسخ به این پرسش باید از خود پرسید:
·        قابل شناخت و یا غیرقابل شناخت تلقی کردن واقعیت عینی بلحاظ جهان بینی به چه معنی است؟
  
7
شناخت عمیقتر چوب و تخته 
  شناخت عمیقتر رنده و اره و غیره 

·        مسئله اساسی فلسفه در دو عرصه به دو فرم زیر فرمولبندی  شده است:
  
الف
در عرصه ی واقعیت عینی
دیالک تیک ماده و روح
و یا
دیالک تیک وجود و شعور

·        آیا ماده بر روح مقدم است و یا روح بر ماده؟

·        به عبارت دیگر، آیا وجود بر شعور مقدم است و یا شعور بر وجود؟

1
·        هر کس، ماده (وجود) را بر روح (شعور) مقدم بداند، جهان بینی او ماتریالیستی است.  

2
·        هر کس روح (شعور) را بر ماده (وجود) مقدم بداند، جهان بینی او ایدئالیستی است.  
   
ب
در عرصه تئوری شناخت
قابل شناخت و یا غیرقابل شناخت تلقی کردن واقعیت عینی

1
·        هر کس واقعیت عینی را قابل شناخت بداند، جهان بینی اش در عرصه تئوری شناخت (یعنی جهان بینی اش بلحاظ معرفتی ـ نظری)  ماتریالیستی (رئالیسم)  است.  
  
2
·        هر کس واقعیت عینی را غیر قابل شناخت بداند، جهان بینی اش در عرصه تئوری شناخت (جهان بینی اش بلحاظ معرفتی ـ نظری)  ایدئالیستی (ایرئالیسم)  است.  

8
·        نجار با رسیدن به این نتیجه که جهان و مافیها قابل شناخت است، عملا و عینا ـ یعنی بدون اینکه خود بداند و یا نداد، بدون اینکه خود بخواهد و یا نخواهد ـ به جهان بینی ماتریالیستی در عرصه تئوری شناخت می رسد.
·        یعنی به رئالیسم می رسد
·        یعنی به تئوری شناخت ماتریالیستی ـ دیالک تیکی (مارکسیستی ـ لنینیستی) می رسد.

9
  شناخت خویشتن خویش
خود شناسی

·        این دلیل سوبژکتیو واقعیت عینی شناسی (طبیعت شناسی، جامعه شناسی) نجار است.
·        چون خودشناسی به معنی شناخت طبیعت دوم (انسان، جامعه)  است.
·        به معنی شناخت انسان به مثابه موجودی طبیعی و اجتماعی است.

·        خودشناسی اما به چه معنی است؟    

الف
  شناخت خویشتن خویش
خود شناسی

·        خودشناسی مقدمه ی انسان شناسی است.
·        چون خود نجار یکی از انسان ها ست.
   
ب
  شناخت خویشتن خویش
خود شناسی

·        خودشناسی مقدمه همنوع شناسی است.
  
پ
  شناخت خویشتن خویش
خود شناسی

·        خودشناسی مقدمه مرزبندی انسان با جماد و نبات و جانور است.       

ت
  شناخت خویشتن خویش
خود شناسی

·        خودشناسی مقدمه جامعه شناسی است.

ادامه دارد.

۱ نظر:

  1. ویرایش:
    چرا و چگونه نجار در اثر کار
    در عرصه ای ـ در نگاه سرسری ـ
    به شناخت خارج از آن عرصه کار و کارگاه
    نایل می آید؟

    پاسخحذف