۱۳۹۵ اردیبهشت ۲۱, سه‌شنبه

سیری در جهان بینی احسان طبری (82)


احسان طبری
(1295 ـ 1368) 
چگونه بحث کنیم؟
نامه مردم شماره 194
(27 اسفند 1358)
تحلیلی از
شین میم شین

تز هفدهم
برخی از مخالفین ما از متلک، توهین، مسخره کردن، نیش زدن،
سفسطه، نقل قول دروغ، فاکت بی ‌اساس، ادعا، لاف و امثال آن ابایی ندارند.

1
سفسطه

مُغالِطِه، سَفسَطه و یا مَغلَطِه
استدلالی است که از نظر علم منطق به یکی از دلایل زیر نادرست باشد:
نخست آنکه دستکم یکی از مقدمات گزاره نادرست باشد
دوم آنکه مقدمات گزاره، متضمن نتیجهٔ گزاره نباشد.
مغالطه ‌گر کسی است که از روی استدلال نادرست
به یک نتیجهٔ درست یا نادرست رسیده ‌است
و ممکن است آن نتیجه را برای نتیجه ‌گیری ‌های دیگری هم
 به کار گیرد.
  تفاوت سَفسَطه‌ گر بامَغلَطه ‌گر در آن است
که اولی نادانسته مرتکب اظهار برهان مبتلا به انحراف می‌ شود
 و دومی دانسته و برپایهٔ اصول تغلیط
 به سوی استنتاج منطبق با مقصود خود می ‌گراید.
ویکی پیدیا

·        این طرز و ترفند تحریف حقیقت عینی، محدود به مخالفین حزب توده نمی شود.
·        یعنی تأیید و تکذیب حزب توده در آن نقش تعیین کننده ندارد.
·        بهتر است که سفسطه و یا مغالطه مورد بررسی عینی، تجربی (امپیریکی) و مشخص قرار گیرد.
·        مغالطه وسفسطه به دلایل اوبژکتیو و سوبژکتیو صورت می گیرد:

الف
·        یکی از دلایل عینی مغالطه و سفسطه، وابستگی به طبقه حاکمه است.
·        یعنی مغالطه و سفسطه به علل طبقاتی صورت می گیرد و نه به علل تعلقات حزبی و ملی و مذهبی و غیره.
·        سفسطه و مغالطه شامل حال اعضای حزب توده هم می شود.
·        توده ای ها که توده ای نیستند.

ب
·        هدف و نیت و آماج سفسطه گر دفاع تا اخرین نفس از منافع طبقه حاکمه است.
·        چنین کسی را به هیچ طریق و ترفندی نمی توان به قبول حقیقت عینی برانگیخت.
·        فرق هم نمی کند که عضو حزب توده باشد و یا عضو فدائیان و مجاهدین اسلام و خلق و دیمدام و لیملام باشد.

·        چون طرفداری از منافع طبقه حاکمه، به معنی مخالفت با حقیقت عینی است.
·        بحث با چنین کسی فقط برای شناخت ماهیت طبقاتی او، متد و اسلوب فکری او و ارزیابی طرز و توان تفکر خویشتن خویش مفید است.

ت
·        یکی از دلایل و علل سوبژکتیو مهم سفسطه و مغالطه ایراسیونالیسم (خردستیزی) است.
·        خردستیزی در فرم های متنوع بروز می کند. 
·        فرم بروز اصلی خردستیزی، تخطئه افراطی تفکر بطور کلی است.
·        خردستیزی مخالف سرسخت هماندیشی است.
·        سفسطه هم می تواند آب به آسیاب ایراسیونالیسم بریزد و خادم خردستیزی باشد.
·        دیری است که پست مدرنیسم با هارت و پورت انتقادی به تخطئه بی شرمانه هماندیشی کمر بسته است.
·        با لاشخور های پست مدرنیستی اصلا نمی توان بحث کرد.
·        این کثافت ها اعصاب هر خردگرای خود اندیش را در هم می کوبند.

2
نقل قول دروغ، فاکت بی ‌اساس، ادعا، لاف

·        این کرد و کار ها نه برای بحث و هماندیشی، بلکه برای پرهیز و ممانعت از هماندیشی صورت می گیرند.
·        برای تخریب هماندیشی صورت می گیرند.

·        کاش اما فقط همین طرز و طریق تخریب بحث رواج داشت.
·        امروزه ببرکت رسانه های انترنتی از قبیل فیسبوک و غیره، بازار خردستیزی در فرم های متنوع از سنتی تا پست مدرنیستی گرم است:

الف
·        جفنگ پشت سر جفنگ، از شخصیت های محبوب العموم مثلا چه گوارا منتشر می کنند که چه بسا روح او از آنها خبر ندارد.

ب
·        اغلب، جمله ای از مطلبی را بنا بر علایق و سلایق طبقاتی خود جدا می کنند و به عنوان کلام قصار از کلاسیک های مارکسیسم ـ لنینیسم، منتشر می کنند.
·        بعد همان جمله را بی اعتنا به متن مربوطه به دلخواه تفسیر و عملا تحریف می کنند.

ت
·        اکثریت قریب به اتفاق اجامر اما کلمات قصار کثیف ترین نمایندگان طبقه حاکمه امپریالیستی را وسیعا منتشر می کنند.
·        کلمات قصار اجامری از قبیل نیچه و پوپر و هیتلر و راسل و غیره را. 

3
برخی از مخالفین ما از متلک، توهین، مسخره کردن، نیش زدن، سفسطه، 
نقل قول دروغ، فاکت بی ‌اساس، ادعا، لاف و امثال آن ابایی ندارند.
هدف آنها «از میدان بدر کردن» طرف است، به هر قیمت که باشد.

·        این ارزیابی طبری، نادرست نیست، ولی ناقص نارسا ست.
·        یعنی همه جانبه نیست.
·        یکی از اهداف دشمنان حقیقت عینی می تواند از میدان بدر کردن مدافعان حقیقت عینی باشد.
·        ولی فقط یکی از اهداف دست چندم آنها.

4
·        مأمورین طبقه حاکمه شب و روز مشغول اشاعه ایده ئولوژی طبقه حاکمه اند.
·        ولی خود را بی اعتنا به ایده ئولوژی جا می زنند.
·        خود را ماورای طبقاتی جا می زنند.
·        هدف و آماج اصلی آنها اثبات به هر قیمت صحت و حقانیت ایده ئولوژی طبقه حاکمه و بطلان حقیقت عینی است.

·        اینجا سخن از تعلقات حزبی نیست.
·        اعضای حزب توده هم چه بسا مبلغ ایده ئولوژی طبقه حاکمه اند.
·        معیار باید حقیقت عینی باشد و نه تعلقات حزبی و ملی و مذهبی و غیره.

5
·        مأمورین رنگارنگ طبقه حاکمه، هر دگر اندیش حقیقتگرا را به داشتن ایده ئولوژی متهم می کنند.
·        ایده ئولوژی در قاموس این اجامر یعنی چیزی غلط و مذموم.

·        اینها حتی از مارکس و انگلس در زمینه تحقیر ایده ئولوژی انتزاعی و کلی کذائی آیه نازل می کنند.
·        اینها ضمنا چنان وانمود می کنند که انگار خودشان ایده ئولوژی ندارند و شب و روز مشغول مبارزه ایده ئولوژیکی نیستند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر