۱۳۹۵ اردیبهشت ۱۳, دوشنبه

سیری در جهان بینی احسان طبری (81)


احسان طبری
(1295 ـ 1368) 
چگونه بحث کنیم؟
نامه مردم شماره 194
(27 اسفند 1358)
تحلیلی از
شین میم شین

تز هفدهم
برخی از مخالفین ما از متلک، توهین، مسخره کردن، نیش زدن، سفسطه، نقل قول دروغ، فاکت بی ‌اساس، ادعا، لاف و امثال آن ابایی ندارند.

تمسخر

·        تمسخر یکی از فرم های دیرین تبیین است.
·        تمسخر یکی از فرم های دیر آشنای روشنگری است که هم ولتر و هم مارکس مورد استفاده قرار داده اند:

1
·        پرودن ـ پدر آنارشیسم ـ به هر مصیبتی کتابی سرهم بندی کرده بود و عنوان آن را «فلسفه فقر» گذاشته بود:
·        نسخه نجات پرودون در این کتاب این بود که همه اعضای جامعه سرمایه داری باید خرده بورژوا شوند.

2
·        مارکس نقدی بر این جفنگ پرودون می نویسد که ما متأسفانه هنوز آن را نخوانده ایم.
·        جالب اما عنوانی است که مارکس به نقد خود داده است:
·         «فقر  فلسفه»

·        این اگر تسمخر و ریشخند نیست، چیست؟

3
·        مارکس عنوان جفنگ پرودون را وارونه کرده است:
·        «فلسفه فقر» پرودون را به «فقر فلسفه» تغییر داده است تا از بی سوادی و بی شعوری پرودون پرده بردارد.
·         تمسخر باید بر اساس محتوایش مورد ارزیابی قرار گیرد و نه بر اساس فرمش.

4
تمسخر

·        پس از مناظره تلویزیونی کذائی طبری با اجامر جماران، طرز تلفظ برخی از واژه ها توسط طبری، در روزنامه های جمهوری اجامر جماران و جمکران، مورد تمسخر قرار گرفت.

الف
·        این تمسخر توسط اجامر جماران، اولا نشانه خریت خود آنها بود.
·        چون تلفظ واژه هایی از قبیل مارکس، مارکسیسم و غیره توسط طبری، نه تلفظی غلط، بلکه برعکس، مطلقا درست و بی عیب و نقص بود.

ب
·        حتی اگر تلفظ طبری، احیانا دقیق نباشد، باز هم ننگی نیست.
·        چون این عیب و ایراد، عیب و ایرادی فرمال و صوری و سطحی است و نه عیب و ایرادی محتوائی و ماهوی.

ت
·        از طرز تمسخر اجامر جماران می توان به بینش فرمالیستی آنان پی برد که ننگ بزرگ بی چون و چرایی است.
·        تمسخر جنبه های فرمال، صوری، ظاهری نشانه سطحی اندیشی، ظاهربینی و عقب ماندگی فکری و فرهنگی است.  

5
تمسخر

·        تمسخر اما می تواند محتوائی و ماهوی و لذا منطقی و مقبول باشد.
·        تمسخر می تواند به مثابه فرمی از روشنگری علمی و انقلابی به خدمت گرفته شود.
·        نور الدین کیانوری را خلایق به تمسخر، آیت الله کیانوری می نامیدند.
·        این فرمی از انتقاد عینی، علمی، تجربی و منطقی بود.

·        کیانوری و خود طبری و غیره، حتی ناتوان از بررسی تجربی رویدادها بودند.
·        این اما مانع آن نمی شد که هارت و پورت کنند و خود را نمایندگان مارکسیسم ـ لنینیسم قلمداد کنند.

·        اگر کسی سگ توده و سرسپرده ی حقیقت عینی باشد، باید از چنین تمسخر علمی و انقلابی استقبال کند و آن را مثبت ارزیابی کند.

6
نیش زدن

·        نیش زدن نیز فرمی از هماندیشی است که باید در دیالک تیک فرم و محتوا مورد ارزیابی قرار گیرد.

الف
·        اجامر جماران کیانوری را به همین طریق نیز تخریب می کردند.
·        مثلا نیشی در رابطه با تماس کیانوری با اشرف پهلوی در دوره قبل از کودتای 28 مرداد می زدند.
·        این نیش زدن نیز بسان تمسخر طرز تلفظ طبری، نشانه خالی بودن کله اجامر جماران از مغز اندیشنده و خالی بودن چنته آنها از سخن اندیشیده بود.
·        این نشانه خوردن کفگیر اجامر جماران به ته دیگ بود.

·        این نیش زدن ها ماهیتا ارتجاعی، ضد اخلاقی و آنتی هومانیستی ـ بیرحمانه بوده اند.

ب
·        این نیش زدن ها اما ضمنا افشاگر و به عبارت دقیق تر، خود افشاگر بوده اند.
·        حزب توده می بایستی با توجه به این نیش زدن ها به ماهیت ضد توده ای این لاشخورها پی ببرد و مشی غلط خود را تصحیح کند.

7
·        این بدان معنی است که هماندیشی ـ حتی اگر با تمسخر و نیش زدن های بی رحمانه توأم باشد ـ صرفنظرناپذیر و در تحلیل نهائی، مفید است.
·        چون با توجه به این نحوه رفتار می توان به روندهای روحی ـ  روانی ـ درونی این اجامر پی برد.
·        یعنی به کشف حقیقت عینی نایل آمد.

·        هماندیشی با همنوع،  بهترین طریق شناخت او ست.

·        چون هماندیشی فرمی از پراتیک است و به مثابه پراتیک منشاء و محک شناخت مطمئن چیزها، پدیده ها، سیستم ها و روندهای هستی است.

·        هماندیشی پراتیک فکری است.
·        هماندیشی بهترین طریق و ترفندی برای تمیز خیر از شر، دوست از دشمن، حقیقت از دروغ است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر