۱۳۹۵ اردیبهشت ۱۸, شنبه

سیری در شعری از جلال سرفراز (7)


ویرایش و تحلیل از
مسعود بهبودی

ببخشين،
 ماسک قدرت خدمتتونه
 (برلين ـ 15 فوريه 2008)
 ادامه

کاری به اون يارو نداشته باش
که به خاکِ سياه نشونديش
که داری از درون و بیرون خورد و خاکشیرش می ‌کنی
نفرت جزيی از قدرته
اگه نباشه، که بی فايده س

·        منظور جلال از جمله آخر، روشن نیست.

·        چی بی فایده است؟

1
نفرت جزيی از قدرته
اگه نباشه، که بی فايده س

·        شاید منظور جلال این باشد که قدرت بدون نفرت بی فایده است.
·        اگر منظورش این باشد، باید پرسید:
·        «چرا و به چه دلیل تجربی و منطقی؟»

2
نفرت جزيی از قدرته
اگه نباشه، که بی فايده س

·        اعمال اوتوریته (به خاک سیاه نشاندن همنوع و خرد و خاکشیر کردن او)  ربط تعیین کننده ای به نفرت ندارد، اما می تواند با نفرت توأم باشد.
·        اوتوریته و نفرت، لازم و ملزوم یکدیگر نیستند.

·        ما باید موارد تجربی متنوع را در این زمینه مورد تأمل قرار دهیم:

3
کاری به اون يارو نداشته باش
که به خاکِ سياه نشونديش
که داری از درون و بیرون خورد و خاکشیرش می ‌کنی
نفرت جزيی از قدرته
اگه نباشه، که بی فايده س

·        سرباز و درجه دار و افسر ارتش، رئیس جمهور و یا هیئت حاکمه کشور معینی که در جامعه و جهان اعمال اوتوریته می کند و به قول جلال، (به خاک سیاه نشاندن همنوع و خرد و خاکشیر کردن او)  را جامه عمل می پوشاند، حتما نباید نسبت به کسی نفرت داشته باشد.
·        تعیین کننده در رویارویی های ملی و بین المللی، روندهای پسیکولوژیکی نیستند.
·        اگرچه روندهای پسیکولوژیکی ـ کم و بیش ـ در آنها دخلیلند.

4

·        بمباران یوگوسلاوی و تکه تکه کردن آن، فرمی از اعمال اوتوریته توسط امپریالیسم بوده است.
·        هنوز هم در خیابان های کشورک های بالکان (یوگوسلاوی سابق) تل هائی از خاک تلنبارند که حاوی مواد رادیو اکتیو باقی مانده از بمباران های امپریالیستی اند.
·        سران امپریالیسم مردم بالکان را اصلا آدم حساب نمی کنند که نفرتی هم در دل خود نسبت به آنها بپرورند.
·        حتی سربازان خود را آدم حساب نمی کنند.
·        چون در اثر همین استفاده از تسلیحات اتمی، دهها هزار سرباز اسپانیائی و امریکائی و غیره مبتلا به بیماری های وحشت انگیز گشته اند.
·        اجامر امپریالیستی وقتی که با مقاومت خلقی مواجه می شوند، واکنش پسیکولوژیکی هم نشان می دهند که حاوی گشتاورهائی از نفرت اند.
·        این جور نفرت ها اما فرمال و سطحی و صوری و بی محتوا هستند.

·        چرا و به چه دلیل؟ 

5
نفرت جزيی از قدرته
اگه نباشه، که بی فايده س

·        دلیلش این است که نفرت همیشه با عشق توأم است.
·        نفرت جفت دیالک تیکی عشق است.
·        دیالک تیک عشق و نفرت.

·        این اجامر امپریالیستی و یا فوندامنتالیستی، سلب آدمیت کنندگان «سلب آدمیت شده» هستند.
·        اینها با عشق به همنوع بیگانه اند.
·        در نتیجه، با نفرت از همنوع نیز بیگانه اند.
·        فریب هارت و پورت اینها را در زمینه عشق و یا نفرت نباید خورد.

6

نفرت جزيی از قدرته
اگه نباشه، که بی فايده س

·        فریدریش نیچه ـ فیلسوف امپریالیسم ـ می گوید:
·        «وقتی به سراغ معشوقه ات می روی، شلاق را فراموش مکن.»

·        این مجانین اصلا دل ندارند که معشوقه داشته باشند و عشق بورزند.

·        باید به این جفنگ نیچه، دقت دو چندان کرد:
·        اندرز و رهنمود او در این جفنگ، در رابطه با معشوقه است و نه در باطه با فاحشه و نه در رابطه با اسیر جنگی.

·        باید از این اندرز او به نحوه رفتار آنها با بقیه همنوعان پی برد.

·        اوتوریته و اعمال اوتوریته این اجامر نسبت به معشوقه،  ربط تعیین کننده ای به عشق و نفرت ندارد.

7
گوبلز و زن و بچه هایش
 
نفرت جزيی از قدرته
اگه نباشه، که بی فايده س

·        هیتلر و گوبلز و اجامر دیگر، با شنیدن صدای گام های بلشویسم، معشوقه ها و زن ها و کودکان خود را مسموم کردند و کشتند و فرمان سوزاندن اجساد شان را پیشاپیش صادر کردند.
·        اینها اوتوریته های محض بودند که بشریت را می خواستند، برده سازند و سودای تشکیل «رایش هزار ساله» در سر می پختند.

·        کدام دد درنده ای حاضر به قتل فرزندان خویش می شود؟

·        چگونه می توان از دخالت تعیین کننده ی عشق و نفرت در اعمال اوتوریته سخن گفت؟

8
نفرت جزيی از قدرته
اگه نباشه، که بی فايده س

·        در آلمان، خود آلمانی ها فیلمی راجع به صعود ناسیونال ـ سوسیالیسم تولید کرده اند.
·        در این فیلم، یکی از نوجوانان آلمانی که هوادار ناسیونال ـ سوسیالیسم است، توسط یکی از ژنرال های عالیرتبه باند هیتلر، در مستراح عمومی مرکز حزب ناسیونال ـ سوسیالیسم، در حال ادرار، مورد تجاوز جنسی قرار می گیرد.

·        اینهم فرمی از اعمال اوتوریته است.

·        عشق و نفرتی در این میان مطرح نیست.

·        پدیده های پسیکولوژیکی از قبیل خشم و عشق و نفرت و مهر و کین و غیره همیشه ثانوی می مانند.

9
نفرت جزيی از قدرته
اگه نباشه، که بی فايده س

·        هسته معقول در این سخن جلال این است که نفرت، اعمال اوتوریته منفی را تسهیل می کند و عشق اعمال اوتوریته مثبت را تحمیل:

الف
تندیس یادبود اعدام کودکان 
در چکوسلواکی 
توسط اجامر فاشیسم


·        به قول حریفی:
·        دلیل پیروزی آسان ناسیونال ـ سوسیالیسم در آلمان و انجام جنایات دهشت انگیز اجامر آلمانی، اشاعه وسیع افکار نیچه بوده است.
·        در اثر مسمومیت مردم آلمان به زهر این افکار آنتی هومانیستی و ایراسیونالیستی (انسان ستیز و خردستیز)، خانه خرد و اخلاق خلایق، از ریشه تخریب شده بود.
·        به همین دلیل زمینه فکری و روحی و روانی برای جنگ و جنایت و بربریت و توحش آماده گشته بود.

·        حق در این زمینه با جلال است:
·        اعمال اوتوریته به میلیون ها همنوع، به دلیل تشکیل پیشاپیش نفرت نسبت به همنوع، سهل و آسان می شود.
·        همین نفرت به همنوع را در اجامر فوندامنتالیسم شیعی در زندان ها و خیابان ها دیده ایم.
·        همین نفرت عمیق نسبت به همنوع، جنایات دهشت انگیز این اجامر را تسهیل کرده است.

ب

·        موتور اعمال اوتوریته مثبت نیز می تواند عشق باشد:
·        پدری که فرزندش را وادار به رفتن به مدرسه و آموزش علم و فن می کند، عملا اعمال اوتوریته می کند.

1
·        کدام کودکی داوطلبانه به مدرسه می رود؟

2
·        کدام کودکی نیمه شب، خواب راحت را بر خود حرام می کند تا همراه با پدر به آبیاری باغ وبستان و کشتزار برود؟

3
·        کدام کودکی داوطلبانه گوسفند می چراند و یا خشت می زند؟

4
·        همه این روندهای آموزشی، تربیتی و پداگوژیکی فرم هائی از اعمال اوتوریته اند که موتوری به نام عشق دارند.
·        عشق مادر و یا پدر به فرزند.

10
نفرت جزيی از قدرته
اگه نباشه، که بی فايده س

·        اعمال اوتوریته، از سوی طبقه حاکمه به توده، عمدتا بدون نفرت صورت می گیرد.

·        مگر کسی که به خری، گاو و شتر و استری و یا اوتومبیلی اعمال اوتوریته می کند، نسبت بدان نفرت دارد؟

·        عشق و نفرت میان افراد وقتی اصالت دارند که آنها برابر باشند و برابری همدیگر را برسمیت بشناسند.

·        در جوامع طبقاتی دیری است که این برسمیت شناسی برابری بر باد رفته و از یاد رفته است.
·        درست به همین دلیل ادعای جلال نادرست است.
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر