۱۳۹۵ فروردین ۲۲, یکشنبه

سیری در شعری از اخوان ثالث (9)


ویرایش و تحلیل از
ربابه نون

·        سؤال سؤالات این است که چرا چشم بشر این چنین به توان لایزال توده کور گشته است؟

1
·        در جامعه کمونیستی آغازین، توده از همه نظر، همه کاره بود.
·        با تجزیه و تلاشی جامعه کمونیستی آغازین که فاز آخرش 20 تا 30 هزار سال طول کشیده بود، بشریت وارد جامعه طبقاتی می شود.
·        ورود بشریت به جامعه طبقاتی با سیطره وسلطه اقلیت ممتاز متشکل از روحانیت و دیگر اربابان برده دار، توده به درجه برده تنزل می یابد که ارسطو، به مثابه ایدئولوگ نظام برده داری، به برده ها عنوان «ابزار سخنگو» می دهد و فراموش می کند که توده چندی قبل آدم بوده است و نه ابزار.
·        آزاد و مختار و خودمختار بوده است و نه برده و بنده و کنیز و کلفت و نوکر و وابسته و غلام این و آن.

2
·        توده بدین طریق از نظر مادی، فکری، روحی و روانی مورد غصب و غارت قرار می گیرد:

3
·        قبل از همه، وسایل اساسی تولید توده غصب و غارت می شوند و تحت مالکیت خصوصی اربابان برده دار (روحانیان و دیگر اربابان برده دار)  قرار می گیرند.

·        وسایل اساسی تولید در آن مرحله از رشد نیروهای مولده، اراضی کشت، مزارع، مراتع، باغات، قنوات، استخر، گوسفند و بز و گاو و مرغ و خروس و خر، گاو آهن، خرمنکوب و داس و تبر و تیشه و بیل و کلنگ و قلاب ماهیگیری و اره و غیره باید باشند.

·        توده فاقد وسایل اساسی تولید، از این به بعد، مجبور به تمکین به اراده اربابان برده دار می گردد و برای زنده ماندن یوغ بردگی طبقه حاکمه استثمارگر و ستمگر را بر گرده می نهد. 

4
·        برده گاو و گوساله وار به سبب سطح نازل توسعه نیروهای مولده، فقط به اندازه بخور ـ نمیر «مزد» دریافت می کند و نتیجتا، بطور دسته جمعی از زن و فرزند تا پدر و مادر پیر جزو مایملک طبقه حاکمه می گردد.

·        بدین طریق، سلب مالکیت بر وسایل اساسی تولید به سلب آدمیت از توده منجر می شود.
·        توده، آدمیت زدائی می شود و تا درجه اشیاء، تا درجه گاو و گاو آهن، به قول ارسطو، تا درجه ابزار سخنگو، تنزل می یابد.

5
·        توده قبل از (و یا همراه با)  سلب مالکیت بر ابزار مادی تولید، سلب مالکیت بر ساز و برگ فکری و هنری و غیره می شود.
·        توده روح زدائی می شود.
·        شعور زدائی می شود.
·        هنر زدائی می شود.

·        از این به بعد، واژه های توده به گروگان گرفته می شوند.
·        واژه های گروگان گرفته شده از محتوای مفهومی شان تهی می شوند و با  مفاهیم مطلوب طبقه حاکمه پر می گردند.
·        پوسته همان می ماند که از دیرباز بوده است.
·        هسته ی پوسته اما تعویض می شود.
·        توده از این به بعد نه با ساز و برگ فکری و هنری خود، بلکه با ساز و برگ فکری و هنری طبقه حاکمه کار می کند.
·        یعنی با  مفاهیم طبقه حاکمه «می اندیشد.»  

6
·        با تشکیل دولت و بویژه قوای مسلح برده داران، توده خلع تسلیحات تدافعی ـ رزمی می شود.
·        جنگ از این به بعد در انحصار اعضای طبقه حاکمه برده دار قرار می گیرد.
·        شرکت توده ی برده در جنگ به میزان شرکت اسب و شتر و قاطر و  خر در جنگ است.
·        پیروزی و شکست طبقه حاکمه برده دار «ملی» و یا «خودی»  در جنگ ها و غزوات برای توده برده همانقدر مهم است که برای اسب و شتر و قاطر و  خر مهم است.
·        زوال نقش تاریخساز توده از این به بعد رقم می خورد و رفته رفته دیالک تیک شخصیت و توده وارونه می شود.
·        یعنی نقش تعیین کننده در آن از آن نخبه قلمداد می شود.
·        نخبه فقط می توان از اعضای نظامیف سیاسی، اقتصادی، فکری، فلسفی و فرهنگی طبقه حاکمه باشد.

7
·        بردگی بشریت مولد و زحمتکش اکنون تکمیل می شود:
·        بردگی مادی با بردگی فکری توأم می گردد.
·        دیالک تیک بردگی فکری و بردگی مادی
·        دیالک تیک بردگی طبقاتی و بردگی ایده ئولوژیکی
·        جای خدایان برابرحقوق جامعه کمونیستی آغازین را خدایان نابرابر و نهایتا خدای واحد می گیرد که انعکاس آسمانی ـ انتزاعی اربابان برده دار بوده اند و است.

8
·        بشریت از این به بعد وارد دوران برده داری می شود.

·        دوران به چه معنی است؟

·        دوران مقطعی تاریخی ئی است که در آن فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی معینی در مقیاس جهانی برقرار می گردد.
·        جنگ ها و غزوات مذهبی در این دوران تاریخی، جنگ ها و غزوات ماهیتا برده داری اند.
·        خادم این روند و روال اند.  

·        دیالک تیک این جنگ ها و غزوات از قرار زیر است:

9

·        جنگ و غزوه و راهزنی و چپاول کاروان های تجاری و غیره از سوئی منبع کسب و تکثیر ثروت مالی، مادی و انسانی طبقه حاکمه برده دار است.
·        اهداف اصلی این جنگ ها و غزوات به شرح زیر اند:

الف
·         تسخیر و تصاحب اراضی کشت، مزارع، مراتع، باغات، قنوات و دیگر وسایل تولید.

ب
·        تکثیر تعداد برده های طبقه حاکمه

ت

·        برده ها اولا  به عنوان وسایل اساسی تولید برای تولید ثروت و نعمت مادی، به عنوان وسایل اساسی تولید مثل، به عنوان آلات لهو و لعب (سکس و عیش و غیره) بکار می روند.

پ
·        برده های کودک و زن و مرد ضمنا به عنوان کالا در بازارهای مختص خرید و فروش برده عرضه می شود و نتیجه حاصل از فروش آنها به تکثیر ثروت طبقه حاکمه برده دار منجر می شود.

10
·        روی دیگر این مدال، توسعه نظام برده داری در مقیاس جهانی از طریق تخریب جوامعی است که هنوز در نظام کمونیستی آغازین بسر می برند.
·        جنگ خلفا بر ضد نظامات اشتراکی بابک خرمدین و غیره، یکی از مظاهر همین گذار تاریخی ـ جهانی به نظام نوین برده داری بوده است.

11
·        این جنگ ها و غزوات زیر پرچم های ایده ئولوژیکی متفاوت، ولی بلحاظ طبقاتی واحد صورت می گیرند.
·        امپراطوی برده داری روم مثلا زیر پرچم صدور تمدن و فرهنگ و دموکراسی به برده کردن ملل «وحشی» دیگر می پردازد و برده داری شرقی تحت علم ایده ئولوژیکی اسلام.
·        ماهیت طبقاتی هر دو اما یکی است:
·        برده سازی ملل آزاد و توسعه جهانشمول مناسبات تولیدی برده داری.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر