۱۳۹۵ فروردین ۱۳, جمعه

سیری در جهان بینی احسان طبری (59)


احسان طبری
(1295 ـ 1368) 
چگونه بحث کنیم؟
نامه مردم شماره 194
(27 اسفند 1358)
تحلیلی از
شین میم شین

تز دوم احسان طبری
 بحث و مناظره شکلی است از مبارزه سیاسی ثمربخش،
اسلوبی است برای کشف حقیقت،
شیوه‌ای است برای تبلیغ و اقناع
و بحث این مختصات خود را تا زمانی حفظ می ‌کند که بحث باشد،
نه شمشیربازی لفظی،
نه بکس ‌بازی،
برای آنکه طرف را به هر قیمتی که شده «ناک آئوت» بکنیم.

1
بحث، اسلوبی است برای کشف حقیقت
شیوه ‌ای است برای تبلیغ و اقناع

·        طبری در این جمله، اسلوب را به معنی تحت اللفظی اش به کار می برد.
·        احتمالا به معنی روش و شیوه و طرز و طریق و امثالهم.

·        اسلوب و یا متد اما مفهومی فلسفی است.

·        اسلوب و یا متد به چه معنی است؟  

2
بحث، اسلوبی است برای کشف حقیقت

·        متد و یا اسلوب به سیستمی از قواعد اطلاق می شود که طبقاتی از سیستم های عملیاتی را امکان پذیر می سازد تا بتوان از برخی شرایط اولیه به هدف معینی رسید.
·        هدف عام همه متدها عبارت است از تغییر واقعیت  و یا شناخت واقعیت.

·        اسلوب شیوه بحث و بررسی را تعیین می کند.
·        بحث فی نفسه دیالک تیکی از متد و تئوری است و در این دیالک تیک نقش تعیین کننده از آن تئوری است.

·        مراجعه کنید به دیالک تیک تئوری و متد در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

3
بحث، اسلوبی است برای کشف حقیقت

·        متد شیوه جامه عمل پوشاندن به بحث و هر چیز دیگر است، نه خود بحث.
·        ولی جای شکرش باقی است که طبری هدف و آماج بحث را تعیین می کند:
·        او در این حکم ـ بلحاظ فلسفی ـ دیالک تیک وسیله و آماج را به شکل دیالک تیک بحث و کشف حقیقت بسط و تعمیم می دهد. 
·        خوب حالا این سؤال پیش می آید که اگر هدف و آماج بحث، کشف حقیقت است، پس برای چه بحث باید به مسائل سیاسی محدود شود؟

4
بحث، اسلوبی است برای کشف حقیقت
شیوه ‌ای است برای تبلیغ و اقناع

·        مکانیکی تر از این نمی توان به مسئله برخورد کرد.
·        بحثی که قراربود وسیله ای برای کشف حقیقت باشد، اکنون تا حد شیوه تبلیغ و بدتر از آن تا حد شیوه ی اقناع تنزل داده می شود.
·        کسی که بحث را برای تبلیغ نظر خویش آلت دست قرار می دهد، پیشاپیش حقیقت را بزعم خود کشف کرده است و فقط سودای تبلیغ و حقنه کردن آن را در سر دارد.

·        حقیقت کذائی او در سرم ریخته شده و فقط باید رگ طرف مورد بحث پیدا شود و تزریق حقیقت آغاز گردد.
·        این حکم دوم طبری نافی حکم اول او ست.

·        چون بحث بدین طریق، دیگر نمی تواند وسیله ای برای کشف حقیقت باشد.
·        طبری ولی فقط به تبلیغ نظر قانع نیست.
·        او بسان مذهبیون می خواهد که طرف مورد بحث، اقناع شود و جزم «لا اله الا الله» را بر زبان جاری کند، یعنی پرسشنامه عضویت در حزب را پر و امضا کند.

·        هرگز کسی بحث را چنین بی اعتبار نکرده است که طبری می کند.
·        حالا می توان فهمید که چرا طبری قادر به بحث با اجامر جماران در تلویزیون نبود.

5
 بحث این مختصات خود را تا زمانی حفظ می‌کند که بحث باشد.

·        این حکم طبری، بی معنی است.
·        این بدان می ماند که چیزی را با خودش توضیح دهیم، یعنی در عمل توضیح ندهیم.
·        بحث تا زمانی بحث است که بحث است و نه چیز دیگر.

تز سوم طبری
چرا باید بحث کرد؟
با که باید بحث کرد؟
در چه موضوع باید بحث کرد؟ 
چگونه باید بحث کرد؟
همه این پرسش‌ها باید در ذهن بحث ‌کنندگان،
پاسخ روشن داشته باشد.

·        این تز طبری را تجزیه و بعد تحلیل می کنیم:

1
چرا باید بحث کرد؟

·        طبری به هنگام تحریر این جزوه، احتمالا خسته بوده است.
·        چون خودش به این پرسش پیشاپیش پاسخ داده است:

بحث، اسلوبی است برای کشف حقیقت
شیوه ‌ای است برای تبلیغ و اقناع

·        به زعم طبری شرکت در بحث به سه دلیل صورت می گیرد:

الف
بحث، اسلوبی است برای کشف حقیقت

·        برای کشف حقیقت است

ب
شیوه ‌ای است برای تبلیغ  

·        برای تبلیغ

ت
شیوه ‌ای است برای اقناع

·        برای اقناع

2
·        راستی چرا باید بحث کرد؟

·        دلیل بحث همان است که طبری در جمله اول خود تبیین داشته است:
·        بحث طریق متمدنانه ای برای تضارب فکری جهت کشف حقیقت عینی است.
·        بحث در واقع فرم های متنوع دارد که به فکر کمتر کسی خطور کرده است:

الف
·        فرم معروف بحث، هماندیشی مستقیم و بیواسطه با همنوع است.
·        در اثر تضارب فکری با همنوع می توان کم و بیش به کشف حقیقت نایل آمد.

ب
·        فرم دیگر بحث، خوداندیشی است.
·        خود انیدشی فرمی از هماندیشی است.
·        در این صورت، هر کس با خویشتن خویش، با من درونی خویش، بحث می کند، کلنجار می رود، هماندیشی می کند.

ت
·        فرم سوم بحث، نه بیواسطه، نه رو در رو، نه مستقیم، بلکه با واسطه و غیرمستقیم است:

1
·        مثلا مطالعه افکار همنوعی در کتابی، مجله ای و یا روزنامه ای و کلنجار فردی با آنها
  
2
·        شنیدن سخنان حریفی در رادیوئی، تلویزیونی، انترنتی و مورد تأمل و تحلیل قرار دادن آنها   

3
·        شنیدن نظرات حریفی از زبان همنوعی و تأمل روی آنها   

پ

·        اکنون معلوم می شود که طرق متنوعی برای کشف حقیقت عینی وجود دارند.
·        ضمنا کشف حقیقت نه آنی، نه فی الفور، بلکه چه بسا زمانگیر است.
·        حسن بحث هم همین است.
·        بحث در هر فرمی، تلنگری است که روح آدمی را به تفکر و کتکاش و تفحص و جستجو وامی دارد و کشف دیر یا زود حقیقت عینی را امکان پذیر می سازد.

3
با که باید بحث کرد؟

·        این نکته طبری در آن زمان درست بوده است.
·        چون منظور طبری فقط بحث مستقیم و بیواسطه است.
·        در این صورت واقعا هم باید ماهیت طرف مقابل را پیشاپیش شناخت.
·        چون بحث می تواند دام و دانه ای باشد برای به تور افکندن هماندیش دگراندیش.

4
با که باید بحث کرد؟

·        یکی از ترفندهای اجامر جماران پس از شکست انقلاب سفید، مورد شناسائی قرار دادن افراد از طریق بحث در دانشگاه و یا در جلوی سفارت امریکا و غیره بود.
·        بدین طریق خیلی از جوانان ساده لوح شناسائی شدند و بطرق مختلف ترور شدند.
·        جنایات اجامر جماران فقط قتل های زنجیره ای نبوده است.

·        هادی غفاری روزی در تلویزیون گفت:
·        «ما استالینیست بوده ایم.»

·        منظور این اجامر از استالینیسم، تروریسم است.
·        منظور خمینی از انقلابی بودن، قتل های زنجیره ای بود.

·        اعضای اقشار و طبقات اجتماعی مختلف، تعاریف بکلی دیگری از  مفاهیم و مقولات دارند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر