۱۳۹۵ فروردین ۱۳, جمعه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (263)


جمعبندی از
مسعود بهبودی

مشکل اصلی در هماندیشی (مبادله فکری)
با ایرانی ها این است که نظر را هیچ می انگارند
و به صاحب نظر می پردازند.

1
مسئله اینجا
نظر شما و یا ما نیست.

2
مسئله حقیقت عینی است که مستقل از انسان ها وجود دارد.

3
پرستیدنی هم حقیقت عینی است و نه این و آن

4
انسان ها یا باید متمدنانه هماندیشی برابر حقوق کنند
صادقانه و صریح ابراز نظر کنند تا حقیقت در اثر تضارب فکری رخ نماید
و یا باید تفنگ بردارند و شقیقه همدیگر را نشانه روند.

طبقه حاکمه کیست
که او بر ضدش مبارزه کرده؟

1
طبقه حاکمه را باید از ضد دیالک تیکی آن باز شناخت

2
از توده زحمت و در رأس آن پرولتاریا

3
طنز نویس باید سنگر پرولتری داشته باشد تا طنز نیوس باشد.

4
مرگ بر فلان مهره
فقط به درد عوامفریبی می خورد.

5
ما پس از میرزا علی معجز و افراشته و بطرز کمرنگی تنکابنی و عمران صلاحی
طنز نویس نداشته ایم

6
پیش شرط طنز نویسی همین است.

7
این فقط نظر ما نیست.

8
این نظر عامی است که تنکابنی نیز نمایندگی می کند.

9
طنز نویس عصر حاضر
باید سنگر توده ای اصیل داشته باشد
و گرنه طنزش زباله از کار در می آید.

10
شاعر هم اگر سنگر توده ای نداشته باشد
شعرش فقط ارزش صوری کسب می کند
و بلحاظ محتوا بی ارزش می گردد

11
به همین دلیل اکنون شاعر مترقی نداریم

12
جای زهری و کسرائی خالی مانده است.

13
طنز نیرومند و عمیق شچدرین و چخوف نیز
به خاطر سنگر خلقی آنها ست.

14
عمران صلاحی هم به خاطر سمتگیری خلقی اش
طنزش
کم و بیش
به دل می نشیند.

15
ولی طنز همه اینها در مقایسه با طنز چخوف و شچدرین و معجز و صابر قوی نیست.

16
ما اشعار طنز آمیز معجز را ترجمه و تحلیل و منتشر می کنیم

17
شما نمی توانید طنز نویس فاشیستی و یا فوندامنتالیستی پیدا کنید که طنزش ارزش خواندن داشته باشد.

متد مقایسه لازم است، ولی کافی نیست

1
با متد مقایسه می توان به توجیه هر دروغی نایل آمد.

مثال:

1
تو خودت یکی از آوارگانی.

2
اما می توانی ذلت زیست خود را
با ذلت آوارگان مثلا سوری در برف و یخبندان لبنان
مورد مقایسه قرار دهی
و به این نتیجه رسی که بهشتی به نصیب برده ای.

3
چون مقایسه مانع یاد آوری ذلتی می شود که
خودت در فرار از جهنم اجامر جماران
تحمل کرده ای.

4
در کشورهای امپریالیستی،
مثلا در ایتالیا بطور غیرمستقیم و در نهایت بی طرفی،
وضع زندگی کارگران ایتالیا را با وضع زندگی کارگران بنگلادش و درآمد آن دو را با هم مورد مقایسه قرار می دهند.
همین و بس.

5
تا خوانننده و شنونده جفنگ
نتیجه مورد علاقه طبقه حاکمه را بگیرد
و شکرگزار کنسرن های سرمایه داری باشد
و راضی از وضع موجود باشد و دم نزند.

صالحی نیا
دو زاری اش کج و کوله است.

1
این دو زاری درست بشو هم نیست.

2
درد طبقاتی هم همینه.

3
استالین را نمی توان با ممد رضا و یا هیتلر مقایسه کرد
و دست به عوامفریبی نزد.

4
استالینیسم محصول شرایط تاریخی معینی است.

5
ضمنا نتیجه فقر فلسفه است.

6
انحرافی در مارکسیسم ـ لنینیسم است

7
تفاوت و تضاد دیکتاتوری پرولتاریا با دیکتاتوری فاشیستی
تفاوتی ماهوی است
از زمین تا کهکشان است.
مراجعه کنید به استالینیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

اگنوستیک ها
ندانمگرا تشریف دارند و حرف های بی ربط می زنند.

1
کمترین فرقی میان این حضرات وجود ندارد
اینها طبقه حاکمه را تشکیل می دهند.

2
سرمایه داری واپسین با برده داری و فئودالیسم واپسین
به وحدت رسیده است.

3
مراجعه کنید به فلسفه بورژوائی واپسین
در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

4
اینجا عوامفریبی اگنوستیک ها در کار است.

5
اگنوستیک ها عمله طبقه حاکمه اند.

6
قصد استحمار خلایق را دارند.

7
هم خاندان بوش و هم خاندان سعود
جزو اعضای طبقه حاکمه اند

8
کمر شوروی را همین ها شکسته اند

9
فوندامنتالیسم محصول اینها ست

10
مهد اخوان المسلمین و القاعده و داعش و حزب الله و غیره
همین جا ست

آره.
اخر الزمان است.
خر توخر به تمام معنی است:

1
سلطنت طلبیسم از سوئی استالینیسم را تبلیغ می کند
و از سوی دیگر چریکیسم را

2
تروتسکیسم حزب توده را تبلیغ می کند

3
چریکیسم رفرمیسم را
سوسیال ـ دموکراسی را
تبلیغ می کند

چرا اسمشو نباید بر زبان راند؟

1
روشنفکر انتزاعی و
ماورای اجتماعی
و ماورای طبقاتی
وجود ندارد.

2
هم جنتی روشنفکر است، هم کوسه و کروبی و سیدعلی و موسوی

3
چون همه از دم با «کار» فکری (موعظه، مرثیه، روضه، فاتحه، سخنرانی، سیاستمداری، عوامفریبی، شاعری، نویسندگی و غیره) روزگار می گذرانند

4
و هم برتولت برشت روشنفکر بوده
احمد محمود، فریدون تنکابنی و کسرائی و زهری
روشنفکر بوده اند.

5
روشنفکر هم می تواند لاشخور باشد، مخرب و منفی باشد

و هم می تواند بشردوست باشد و خیرخواه و مثبت باشد.

6
هر طبقه اجتماعی روشنفکران خود را می پرورد

7
هم اشرافیت بنده دار و فئودال و روحانی روشنفکران خود را دارد (سعدی، حافظ، شهریار، مهدی سهیلی)

8
هم رعایا
هم عمله ها
(افراشته، لاهوتی، کسرائی، زهری)

آره.
قضیه متأسفانه از این قرار است.

1
به همین دلیل هم به همین روز افتاده ایم
که نپرس.

2
عقب عقب می دویم.

3
هیچ ملتی در عقب عقب دویدن به گرد ما نمی رسد.

4
جهانی در این زمینه حسرتکش ما ست.

ای سهراب خانه خراب،
تو نیستی که ببینی، که بر که سوار است
و کار از چه قرار است.

استالین تواب ناصح است
و یا ناصح تواب است.

1
استالین توبه کرده از پیمان با امپریالیسم
پسر خودش را هم کشتند.

2
عدم شناخت فاشیسم برای استالین
قابل مقایسه است
با عدم شناخت فوندامنتالیسم برای حزب توده

جمله تان را لطف کنید و درست فرمولبندی کنید
تا خواننده منظورتان را بفهمد.
اینی که ما گفتیم چی بود که لنین انجام داده است؟

ماهیت طبقاتی شعار ها باید کشف شود.

1
چون شعار واحدی را همه نمایندگان همه طبقات اجتماعی
می توانند بدهند و حتی جامه عمل بپوشانند.

2
پرچم سرختر از خون را فاشیست ها هم می توانند حمل کنند.

3
فوندامنتالیست ها هم می توانند
شکم ها را و زیرشکم ها را سیر کنند
و رفاه نسبی حتی پدید آورند.

ایگور الدوله دیلمی،
اول وضع خودت را روشن کن
بعد لاطائلاتت را منتشر کن
تا گندمگران در قحطسالی سخن
جفنگیاتت را تکثیر و توزیع نکنند
و خلایق خر را خرتر نسازند
آبرو می رود، ای ابر خرد بار، ببار

زبان فارسی بدون حمایت زبان عربی و غیره
ـ بسان هر زبان دیگری ـ
علیل و ذلیل می گردد.

1
اگر واژه های مثلا عربی را از فارسی حذف کنید،
لال می مانید.

2
همه زبان ها چنینند.

3
بخش مهمی از افعال مثلا در زبان آلمانی
از زبان های دیگر است که مانی پولیزه شده اند.

4
ضمنا هر واژه اهلی شده از هر زبانی
بار معنائی خاص خود را دارد که غیر قابل جایگزینی است.

5
علاوه بر این برای اکثریت واژه های اهلی شده
بدیلی و یا آلترناتیوی وجود ندارد.

6
مثلا واژه فلسفی ماتریالیسم را نمی توان و نباید
به فارسی ترجمه کرد

7
چون مفاهیم گنجی از معارف در بطن خود دارند
که با ترجمه ی آنها، بر باد می رود.

8
سوسیالیسم را در زمان شاه به جامعه گرائی (هاشم رضی) ترجمه می کردند.

9
اولا واژه جامعه عربی است.

10
ثانیا جامعه گرائی که سوسیالیسم نمی شود.

11
سوسیالیسم دهها معنی متفاوت دارد.

داعش و حزب الله و القاعده و طالبان و لگا نرد و کوکلوس کلان و غیره فوندامنتالیسم اند

1
فاشیسم چیز دیگری است.

2
فوندامنتالیسم تعریف دارد.

3
شعار فوندامنتالیسم برگشت به ریشه ها ست:

4
ریشه برای یکی کوروش است
برای دیگری صدر اسلام
فوندامنتالیسم همشیره فاشیسم است.
 
مراجعه کنید به
فوندامنتالیسم چیست؟
در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر