۱۳۹۴ اسفند ۱۸, سه‌شنبه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (252)


جمعبندی از
مسعود بهبودی
 
گناه جهان
ایلزه برم
Ilse Brem
برگردان از آلمانی به فارسی:
ناهید باقری- گلداشمید

روزهای تلخی است.
کسی نمی خواهد چراغی روشن شود،
به دیگری نمی بخشد، کبریتی.

سنگ ها
بسی نیک آرمیده اند
بر بستر رود،

برای باد
درخت،
راست قامت است، به افزون،

برای گل ها
شکوفایی علف های هرز
زیبا ست، رشک آور.

از جعبه های کبریت
چونان مردمک چشم،
مراقبت می کنند
تا تنها آتش خود شان
تا آسمان بسوزد.
 
سه رباعی عاشقانه
ناهید باقری- گلداشمید
 
می رفتی و دل خانه ی ماتم شده بود
پا تا سر زندگانی ام غم شده بود
یک عمر پی نیمه ی خود می گشتم
آن نیمه که از جوانی ام کم شده بود
 
دنیای مرا ـ به عاشقی ـ آبی کن
شب های مراهمیشه مهتابی کن
این جام لب شرابی ات را بر من
آتش بدم و چو لاله عنابی کن
 
زان چشم شرابی خوش سر مستت
بیهوده دلم چنین نشد پابستت
من کفتر پر شکسته ی مجروحم
از لطف تو زنده مانده ام در دستت
 
نه.
وینستون چرچیل
دلیل ضعف اقتصادی و فقر
حتی دلیل سطح نازل توسعه فکری و هنری و اخلاقی و فرهنگی
سطح نازل توسعه نیروهای مولده است.

1
دهقانی که با گاو و گاو آهن کار می کند
بلحاظ فکری و فرهنگی
عقب مانده تر از دهقانی است که
با تراکتور و کمباین کار می کند.

2
سطح توسعه نیروهای مولده
(وسایل تولید، علم و فن، انسان های مولد، طرز استخراج و تهیه مواد خام و غیره)
تعیین کننده مناسبات تولیدی است.

3
مناسبات تولیدی (زیربنای اقتصادی )
هم به نوبه خود تعیین کننده روبنای ایده ئولوژیکی
(دولت، حقوق، قضاوت، هنر، فلسفه و اخلاق و مذهب و غیره) است.
تو کجائی تا شویم ما چاکرت؟

فمینیسم که فی نفسه مثبت نیست.
فمینیسم می تواند فرمی از فاشیسم هم باشد.
فمینسمی که سرسپرده توده های مولد و زحمتکش نباشد،
به درد جامعه نمی خورد.

اجامر عرعرستان 
 نه نوکر امپریالیسم و نه ملیجک آن،
بلکه بخش صرفنظر ناپذیر طبقه حاکمه امپریالیستی اند.

1
بورژوازی واپسین
با اشرافیت برده دار و فئودال و روحانی،
با کنیسه و کلیسا و مسجد
به وحدت رسیده است.

2
آن هم از اواخر قرن 19
نه تازگی ها
مراجعه کنید به فلسفه بورژوائی واپسین در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

3
عرعستان کمر سوسیالیسم را شکسته است.

4
عرعرستان رسالت تشکیل و تقویت و حمایت و توسعه
فوندامنتالیسم را به عهده دارد.

5
حالا اجامر عیران با اراذل عرعرستان
در زمینه ارزان فروشی نفت
مسابقه گذاشته اند.

6
خریت توانگر کند فرد را
خبر کن حریف جهانگرد را
 
پدیده های روانی را
می توان بنا بر رابطه آنها با عوامل زیرین تعیین کرد:

1
بنا بر رابطه پدیده های روانی با شرایط خارجی.
شرایط خارجی ئی که علل پیدایش این پدیده ها هستند
و این پدیده ها انعکاس و یا تصاویر آنها هستند.

2
بنا بر رابطه پدیده های روانی با سوبژکتی.
ترجمه، دقیق است
فرمولبندی خود روبین اشتاین شاید تق و لق باشد.
حق با شما ست.

3
سوبژکت، مقوله ای فلسفی است و نتیجه تجرید خیلی چیزها ست.

4
ما در تحلیل شعر هما وثوق
به
رابطه دیالک تیکی شناخت و پسیکولوژی
رسیده ایم.

5
یعنی شناخت انسانی
(چه علمی و چه خرافی)
روندهای پسیکولوژیکی را بطور مثبت و یا منفی
تحت تأثیر قرار می دهد.

6
مثلا طرز تفکر مارکسیستی ـ لنینیستی
به آرامش روحی و روانی انسان ها منتهی می شود

7
در حالی که خرافه گرائی
انسان ها را سلب آرامش روحی و روانی می کند.

8
یکی از علل اختلالات روانی شاید همین ضعف معرفتی باشد.

9
پاتو پسیکولوژی و پسیکو پاتالوژی
به بیماری های روانی اطلاق می شود.
بخشی از روان درمانی اند.
در ویکی پیدا می توانید مطالعه اش کنید

زنده باشید و پرشمار شوید.
در عصر سیطره خردستیزی و عوامفریبی لگام گسیخته

خبر نداری، شاعر.

1
آخر الزمان است.
عصر ظهور دجال ها ست.

2
سطل ننه ات طلب ها و ساواکی ها
بریده هائی از جزوات پویان و این و آن را منتشر می کنند

3
عکس چگوارا را می زنند

4
چریک فدائی شده اند
و از استالین دفاع می کنند

امید 
در ادبیات ایران واژه ای با معانی متضاد است:

1
امید چه بسا به معنی انتظار انفعالی (پاسیو) بکار می رود

2
دیوان حافظ جولانگاه این امید ارتجاعی و انفعالی است.

3
مراجعه کنید به
تحلیل شعر غم مخور خواجه شیراز
در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

4
امید دیگری وجود دارد که بر قانونمندی های عینی مبتنی است.

5
پیش شرط این امید
هضم و جذب تئوری رهایش اجتماعی
یعنی مارکسیسم ـ لنینیسم
است.

فقط اگر به فرهنگ لغات مراجعه شود،
می توان به فرق منجی و ناجی پی برد.

1
در 99 درصد موارد
مشابهات ناجی حالت فاعلی دارند:
مثال باقی
راضی
قاضی
غازی (جنگنده)
کاری (مؤثر)

ای شیرین
اینکه به نفع نران است و نه زنان.
سؤال اما این است که
چرا زنان خود را داوطلبانه خلع سلاح می کنند؟

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر