۱۳۹۴ بهمن ۲۱, چهارشنبه

سیری در شعری از هما وثوق (21 )


ﺯﻧﺎﻥ ﺍﯾﺮﺍﻥ، ﺧﺴﺘﻪ ﺗﺎﺭﯾﺨﻨﺪ
ویرایش و تحلیل از
ربابه نون 

ﺧﺴﺘﻪ ﺍﺯ ﺗﺮﺱ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻣﺎ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﺪﻧﺪ
ﺩﺭ ﻣﺎ ﺭﯾﺸﻪ ﺩﻭﺍﻧﺪﻧد
ﺩﺭ ﺑﺎﻭﺭﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﺟﻮﺍﻧﻪ ﺯﺩﻧﺪ
ﻭ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺷﺎﺥ ﻭ ﺑﺮﮒ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺳﺎﯾﻪ
ﺷﺎﻥ ﺗﻤﺎﻡ ﺯﻧﺎﻧﮕﯽ ﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﭘﻮﺷﺎﻧﺪ.

·        ترس به زعم هما وثوق در وجود زنان ایران رخنه می کند، ریشه می دواند و بعد در باورهای آنها جوانه می زند و شاخ و برگ می آورد.
·        در سایه عظیم این شاخ و برگ، زنانگی زنان از دیده ها گم می شود.

·        می توان گفت که به زعم هما وثوق، ترس به عنوان پدیده ای روحی و روانی، در زنان اقشار بینابینی مادیت کسب می کند و زنانگی آنان را از دیده ها پنهان می سازد.

·        اگر چنین باشد، زنان اقشار بینابینی باید مفلوج باشند.
·        در این صورت، دیگر نمی توانند در جامعه حضور چشمگیر داشته باشند.

1

ﺧﺴﺘﻪ ﺍﺯ ﺗﺮﺱ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻣﺎ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﺪﻧﺪ
ﺩﺭ ﻣﺎ ﺭﯾﺸﻪ ﺩﻭﺍﻧﺪﻧد
ﺩﺭ ﺑﺎﻭﺭﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﺟﻮﺍﻧﻪ ﺯﺩﻧﺪ
ﻭ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺷﺎﺥ ﻭ ﺑﺮﮒ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺳﺎﯾﻪ
ﺷﺎﻥ ﺗﻤﺎﻡ ﺯﻧﺎﻧﮕﯽ ﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﭘﻮﺷﺎﻧﺪ.

·        ما از وطن از ما بهتران، خیلی دوریم تا بتوانیم در این زمینه ابراز نظر کنیم.

·        ولی مگر در جنبش مخملی تحت رهبری رهنورد و موسوی و کروبی، همین بخش از زنان جامعه نبودند که دست به قیام زدند و مطالبات خود را به ارتجاع فئودالی ـ فوندامنتالیستی ـ روحانی تحمیل کردند؟

·        بورژوازی ایرانی متروپول های سرمایه داری، در آن زمان راجع به شهامت عنگلابی همین زنان تابلو های نقاشی از اعماق موزه های اروپا کشف کرد و امیدهای پول انگیزی به این دسته از زنان بست.
·        زنان دلاوری که خود را داوطلبانه سپر سرنیزه های سپاه مردان ستیزه جو می سازند و حل مسالمت آمیز تضادهای اجتماعی را به هر دو جناح مرتجع جبهه نبرد تحمیل می کنند.

·        هما وثوق از کدامین ترس سخن دارد؟

2
ﺧﺴﺘﻪ ﺍﺯ ﺗﺮﺱ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻣﺎ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﺪﻧﺪ
ﺩﺭ ﻣﺎ ﺭﯾﺸﻪ ﺩﻭﺍﻧﺪﻧد
ﺩﺭ ﺑﺎﻭﺭﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﺟﻮﺍﻧﻪ ﺯﺩﻧﺪ
ﻭ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺷﺎﺥ ﻭ ﺑﺮﮒ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺳﺎﯾﻪ
ﺷﺎﻥ ﺗﻤﺎﻡ ﺯﻧﺎﻧﮕﯽ ﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﭘﻮﺷﺎﻧﺪ.

·        زنان این بخش از جامعه ظاهرا هم منادیان حجاب اسلامی را آچمز کرده اند و هم منادیان اخلاق اسلامی را و هم حتی مادر ـ پدر دل نگران خود را.
·        اعجوبه های حیرت انگیزی که مغز شان فقط در سرشان نیست و بسان مجانین حتی از ایدز هراسی ندارند و هر پیر و برنائی را شکار می کنند.

3

ﻣﺎ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﯾﻢ
ﻭ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺧﺴﺘﮕﯿﻤﺎﻥ
ﺣﺎﻻ ﺩﺭ ﺁﺳﺘﺎﻧﻪ ﯼ چهل ﺳﺎﻟﮕﯽ
ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺷﻌﻠﻪ ﯼ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﺯﻧﺎﻧﮕﯽ ﻫﺎﯾﯽ
ﻣﯿﮕﺮﺩﯾﻢ
ﺷﻌﻠﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﮐﻢ ﺁﻭﺭﺩﯾﻤﺸﺎﻥ ...
ﻭ ﺣﺎﻝ،
ﺩﻣﺎﻍ ﻋﻤﻞ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ
ﺍﯾﻤﭙﻠﻨﺖ ﻣﯽ ﮐﺎﺭﯾﻢ
ﭘﺮﻭﺗﺰ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ
ﮐﻼﺱ ﺭﻗﺺ ﻣﯽ ﺭﻭﯾﻢ
ﺗﺎ ﺑﺎ ﺩﺍﻑ ﻫﺎﯼ ﺗﻮﯼ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﻭ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪﻩ
ﻫﺎﯼ ﻣﺎﻫﻮﺍﺭﻩ ﺭﻗﺎﺑﺖ ﮐﻨﯿﻢ

·        معنی تحت اللفظی:
·        زنان ایران خسته اند.
·        خستگی اما مانع آن نمی شود که در 40 سالگی، دنبال شعله خاموش زنانگی (؟)  خود بگردند.
·        شعله ای که نداشته اند.
·        حالا به عملیات جراحی دماغ می پردازند، ایمپلنت می کارند و پروتز می کنند، کلاس رقص می روند تا با زیبارویان خیابان و خواننده های غربی رقابت ورزند.

·        اکنون حدس ما را خود هما وثوق تأیید می کند.
·        زنانی که مفلوج ترس اند و زنانگی شان از نظرها پنهان مانده، به تعمیر لب و دندان و چشم و گوش خود می پردازند.
·        این معنائی جز جستن راه نجات در فرمالیسم ندارد.
·        با این عملیات عنگلابی نه بر ترس فراگیر فلج کننده می توان غلبه کرد و نه زنانگی خود را چشمگیر ساخت.
·        ولی می توان خود را به عروسک جفنگگوی جفنگجوئی مبدل ساخت.
·        به بازیچه ای.

·        اما هدف از اینهمه تعمیرات اندام چیست؟

4

ﺗﺎ ﺷﻮﻫﺮﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﮕﯿﺮﻧﺪ ﺍﺯ ﻣﺎ
ﺑﺎ ﺳﻼﺡ ﺯﻧﺎﻧﮕﯽ
ﺳﻼﺡ ﺯﻧﺎﻧﮕﯽ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﮐﻢ ﺁﻭﺭﺩﯾﻤﺸﺎﻥ

·        هدف الاهداف از اینهمه هزینه و رنج و درد که در مفهوم «سلاح زنانگی» تجرید می یابند، حفظ شوهر است.
·        این بدان معنی است که جنگ داخلی مهیبی در اردوگاه پرولتاریای مضاعف جامعه شعله ور است.
·        هدف استراتژیکی زنان اقشار بینابینی، حفظ شوهر است و برای نیل به این هدف الاهداف، از روی جنازه خود و امثال خود می گذرند.

·        سؤال این است که زنان مورد نظر هما وثوق در این جنگ جنسیتی، چه مواضع تعیین کننده ای را تسخیر کرده اند؟

5
ﻭ ﻫﻨﻮﺯ ﮔﯿﺠﯿﻢ  

·        جواب سؤال ما در این بند شعر داده می شود:
·        زنان اقشار بینابینی، گیج اند.

·        دلیل گیجی و کلافگی اما چیست؟  

6

ﻭ ﻫﻨﻮﺯ ﮔﯿﺠﯿﻢ ﮐﻪ
ﭼﻄﻮﺭ ﻫﻢ ﺁﺷﭙﺰ ﺧﻮﺑﯽ ﺑﺎﺷﯿﻢ
ﻫﻢ ﺧﺎﻧﻪ ﺩﺍﺭ ﺧﻮﺑﯽ
ﻫﻢ ﻣﺎﺩﺭ ﻧﻤﻮﻧﻪ...
ﻫﻢ ﮐﻤﮏ ﺧﺮﺝ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﺮﺥ ﺯﻧﺪﮔﯽ ئی
  ﮐﻪ ﻣﺮﺩاﻥ ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻧﻤﯿﺘﻮﺍﻧند ﺑﭽﺮﺧﺎﻧند
ﻫﻢ ﺑﻪ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺧﺪﻣﺖ ﮐﻨﯿﻢ
ﻫﻢ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﮐﻨﯿﻢ
ﻫﻢ ﺯﯾﺒﺎ ﻭ ﺧﻮﺵ ﺍﻧﺪﺍﻡ ﻭ ﺷﺎﺩﺍﺏ ﺑﺎﺷﯿﻢ

·        گیجی زنان این بخش از جامعه اجامر دلایل متعددی دارد که هر کدام معمائی است:
·        آنها باید پس از تحمل عملیات جراحی دماغ، ایمپلنت کاری و پروتز کردن، کلاس رقص رفتن، رقابت با داف های خیابان و خواننده های ماهواره ها و حفظ شوهر تحفه از عهده شق القمرهای زیر برآیند:

الف
  ﺁﺷﭙﺰی

·        باید آشپز خوبی باشند.

ب
ﺧﺎﻧﻪ ﺩﺍﺭی
·        خانه دار خوبی باشند.  

ت
ﻣﺎﺩﺭی
·        مادر نمونه باشند.  

پ
ﮐﻤﮏ ﺧﺮﺝ ﺯﻧﺪﮔﯽ شوهر  

·        کار کنند و پول در بیاورند و از شوهر تحفه حمایت مالی کنند.

ث
ﺧﺪﻣﺖ ﺑﻪ ﺟﺎﻣﻌﻪ

·        ضمنا به جامعه خدمت کنند.

ج
ﺗﺮﺑﯿﺖ ﻓﺮﺯﻧﺪ 

·        علاوه بر شق القمرهای فوق الذکر، با کله خالی نسل فردا را تربیت کنند.  

ح
ﺯﯾﺒﺎ ﻭ ﺧﻮﺵ ﺍﻧﺪﺍﻡ ﻭ ﺷﺎﺩﺍﺏ

·        و بالاخره خوش اندام و زیبا و سر حال باشند.

7
·        این معنائی جز بحران سرتاسری ندارد.
·        این انتحار تدریجی زنان جامعه است.
·        چنین جامعه ای فقط می تواند فروپاشد.
·        دیر و زود شاید داشته باشد.
·        ولی سوخت و سوز ندارد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر