سیری در شعری از هما وثوق (17 )

ﺯﻧﺎﻥ ﺍﯾﺮﺍﻥ، ﺧﺴﺘﻪ ﺗﺎﺭﯾﺨﻨﺪ

ویرایش و تحلیل از

ربابه نون 

ﺧﺴﺘﻪ ﺍﺯ ﺗﮑﻠﯿﻔﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺭﻭﯼ ﺩﻭﺷﻤﺎﻥ

ﺳﻨﮕﯿﻨﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ

ﺧﺴﺘﻪ ﺍﺯ ﻣﺤﺎﺭﻣﯽ ﮐﻪ ﻫﺮﮔﺰ ﻣﺤﺮﻡ

ﺭﺍﺯﻫﺎﯼ ﺩﻟﻤﺎﻥ ﻧﺸﺪﻧﺪ

ﺧﺴﺘﻪ ﺍﺯ ﺗﺮﺱ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻣﺎ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﺪﻧﺪ

ﺩﺭ ﻣﺎ ﺭﯾﺸﻪ ﺩﻭﺍﻧﺪﻧد

ﺩﺭ ﺑﺎﻭﺭﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﺟﻮﺍﻧﻪ ﺯﺩﻧﺪ

ﻭ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺷﺎﺥ ﻭ ﺑﺮﮒ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺳﺎﯾﻪ

ﺷﺎﻥ ﺗﻤﺎﻡ ﺯﻧﺎﻧﮕﯽ ﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﭘﻮﺷﺎﻧﺪ

·        معنی تحت اللفظی:

·        زنان ایران، از سنگینی تکالیف خود، از محارم خود که محرم اسرار شان نگشته اند و از ترس های همزاد خود که در آنها ریشه دوانده و در باورهای شان جوانه زده و شاخ و برگ شان زنانگی شان را از نظرها پنهان کرده، خسته اند.

·        این عوامل خستگیِ بخش معینی از زنان طبقه اجتماعی معینی باید جزء به جزء مورد تأمل قرار گیرند تا بتوان راجع به آنها ابراز نظر کرد:

1

·        زنان ایران از عوامل زیر خسته اند:  

  

الف

خسته از سنگینی تکالیف خود

ب

خسته از محارم خود که محرم اسرار شان نگشته اند.

ت

خسته از ترس های همزاد خود که در آنها ریشه دوانده،

در باورهای شان جوانه زده  

و شاخ و برگ شان زنانگی شان را از نظرها پنهان کرده است.

2

خسته از سنگینی تکالیف خود

·        این خستگی زنان مورد نظر هما وثوق از تکالیف شان را فقط زمانی می توان تحلیل و درک کرد که  زنان از پیله انتزاعی بیرون آیند و بطور مشخص طرح شوند:

3

خسته از سنگینی تکالیف خود

·        خستگی زنان طبقه حاکمه از کدام تکالیف می تواند باشد؟

·        زنان طبقه حاکمه چه در زمان شاه و چه در زمان شیخ، به دو دسته زیر تقسیم می شوند:

الف

زنان فعال در خانه

ب

زنان فعال در خانه و در جامعه

4

خسته از سنگینی تکالیف خود

·        زنان طبقه حاکمه که در خانه اند، نوکر و کلفت و بچه پرور و آشپز و غیره دارند.

·        تکالیف شان شاید زاییدن بچه، فرمان دادن، مهمانی دادن،  مهمانی رفتن و خریدن و گرفتن و دادن کادو باشد.

·        امروزه دیگر از سنگینی این «بار» ها خبری نیست تا شکوه و شکایتی به سوی عرش خدا رود.

·        زنان طبقه حاکمه دیگر زحمت این تکالیف را به خود نمی دهند.

·        امروزه همه چیز از بچه در همه سنین تا کادو از همه نوع، اغذیه و اشربه از همه قسم سفارش دادنی و خریدنی است.

·        از دید هما وثوق اما زنان طبقه حاکمه ایران همچنان و هنوز خسته اند.

2

خسته از سنگینی تکالیف خود

·        زنان طبقه حاکمه که هم تکالیف فوق الذکر را بر دوش دارند و هم در بیرون از خانه فعالند، چه تکالیفی را بر دوش می کشند که از سنگینی شان خسته اند؟

·        مثلا فرح پهلوی و فرخ روی پارسا و زن و دختر کوسه و کروبی و موسوی و ددودیو چه تکالیف خسته کننده ای بر دوش داشته اند و دارند؟

·        تکلیف جنگ زرگری، انتقادات الکی و آبکی از این و آن، نقل خاطرات، تأسیس انجمن های خیریه فرمال و یا بازدید فرمال از کودکستانی و یا افتتاح بیمارستانی و یا در بهترین حالت تقبل پست معینی در دولت و بخش خصوصی که خسته کننده نیستند.

3

خسته از سنگینی تکالیف خود

·        اگر کسی بخواهد زنان و دختران طبقه حاکمه را بطرز رئالیستی در نظر گیرد، باید در چارچوب دیالک تیکی زن و مرد در نظر گیرد.

·        یعنی مردان و پسران طبقه حاکمه را هم در نظر گیرد و وزن تکالیف آنها را با وزن تکالیف زنان شان مورد مقایسه قرار دهد.

·        مثلا تکالیف شاه را با فرح، تکالیف سید علی را با بانو مکرمه، تکالیف کوسه را با تکالیف زن و دخترش، تکالیف کروب را با زنش و الی آخر.

·        در این صورت باید به این نتیجه رسید که تکالیف نران طبقه حاکمه، بمراتب سنگین تر و خسته کننده تر از تکالیف زنان و دختران شان است.

·        زنان سید علی و کوسه و کروب و ددودیوکه نماز جماعت نمی خوانند و پس از نماز جماعت، سخنرانی نمی کنند تا احیانا خسته شوند.

·        زنان طبقه حاکمه چه بسا از فرط علافی روانی اند و قوطی های رنگارنگ مسکن را در کیف و کشوی میز کنار تختخواب خود دارند.

·        زنان و دختران طبقه حاکمه از فرط علافی جنون گرفته اند و برای نجات از دست اجنه درونی  یا مثل دختر شاه به عملیات قهرمانانه ی انتحار دست می زنند و یا به کمک افیون و هروئین اجنه درون را رام می سازند و  یا به عملیات صیغه ای ـ عنگلابی در جبهات جنگ فوندامنتالیستی خطر می کنند.

·        دختران طبقه حاکمه اگر خیلی عنگلابی باشند، بمب بر کمر می بندند و بسان آنارشیست های ژوزف کنراد، در ازدحام خیابان و کوچه و بازار منفجر می شوند و با کله در آغوش نران جنت می افتند.

ادامه دارد.