۱۳۹۴ آذر ۲۴, سه‌شنبه

سیری در جهان بینی مهدی اخوان ثالث (9)


سگ ‌ها و گرگ‌ ها
مهدی اخوان ثالث 
تحت تأثیر شعری از شاندور پتوفی
شاعر انقلابی مجار
ترجمه محمود تفضلی
اهدا به محمود تفضلی
ویرایش و تحلیل از
شین میم شین

دوان بر پرده های برف­ ها، باد
روان بر بال ­های باد، باران
درونِ کلبه ی بی ­روزنِ شب،
شبِ توفانیِ سردِ زمستان.

·        معنی تحت اللفظی:
·        در درون کلبه بی روزن شب توفانی و سرد زمستان،  باد بر پرده های برف می دود و باران بر بال های باد می پرد.

·        اگرشاندور پتوفی زنده بود و این باز آفرینی خلاقانه ی شعرش را می دید، با خود می اندیشید:
·        من هرگز ـ حتی در عالم رؤیا ـ نمی توانستم سرایش شعری این چنین زیبا و با این ژرفا را به خاطر خود خطور دهم:

1
دوان بر پرده های برف­ ها، باد
روان بر بال ­های باد، باران
درونِ کلبه ی بی ­روزنِ شب،
شبِ توفانیِ سردِ زمستان.

·        برای اینکه تصورات و تصاویر تشکیل یافته در این دو بیت، در اوج کمال و استه تیک قرار دارند و ضمنا دال بر تخیل و تصور رئالیستی و تفکر راسیونالیستی اخوان اند.

·        تفاوت نمایندگان رئالیسم و راسیونالیسم (واقعگرائی و خردگرائی)  با نمایندگان ایررئالیسم و ایرراسیونالیسم (واقعیت ستیزی و خردسیتزی)  شاید همین جا بهتر از هر جا آشکار گردد.

2

دوان بر پرده های برف­ ها، باد

·        تصور و تصویر شاعر از بارش برف، تصور و تصویری رئالیستی است:
·        فضای روبرو به نظر ناظر، به هنگام بارش برف، بسان پرده پنجره ی پهناوری با تار و پود سپید جلوه گر می شود.
·        پرده سپید پهناوری که باد آن را ـ بسان پرده سپید پنجره های خانه ها ـ پریشان می سازد.

3
دوان بر پرده های برف­ ها، باد

·        شاعر ضمنا باد را در عالم تصور و تخیل بی حد و مرز هنری خویش، هیئتی مکانیکی، انسانی و یا حیوانی می بخشد.
·        آن سان که بر پرده های سپید برف می دود.
·        تصور این تصور و تصویر شاعر حتی درجه تکاملی سوبژکتیو رشد یافته ی معینی می طلبد:
·        این تصور و تصویر شاعر، صحنه ای را تجسم می بخشد که مثلا هواپیمایی در هوای برفی در کلنجار و کشمکش با بارش بی امان برف،  پیش تازد و یا دونده ای بر زمین سپید رنگی و یا آهوئی بر مراتع پوشیده از گل های سپید بدود.
·        این جور جا ها ست که هنر می تواند به باز آفرینی دگرگونه ای از واقعیت عینی منجر شود و بر غنای آن بیفزاید.

4
روان بر بال ­های باد، باران

·        این تصور و تصویر اخوان، واقعا نو آورانه و بی نظیر است.
·        باد اکنون به مثابه پرنده ای بالدار تصور و تصویر می شود که باران بر بال هایش سوار است.
·        انگار کسی بر بال های هواپیمایی بنشیند و همراه با هواپیما پیش پرد.
·        این تصور و تصویر نیز فوق العاده زیبا ست.  

5
دوان بر پرده های برف­ ها، باد
روان بر بال ­های باد، باران
درونِ کلبه ی بی ­روزنِ شب،
شبِ توفانیِ سردِ زمستان.

·        اکنون کل این بند شعر را باید از نظر گذراند:
·        در کلبه لایتناهی بی روزن شب، پرنده ی باد بر پرده های برف دوان است و بر بال های باد، باران روان است.
·        اخوان با انتخاب واژه «روان» معانی متفاوتی را تبیین می دارد:

الف
·        هم حرکت، جنبش و پیشروی دانه های باران در اثر وزش باد را

ب
·        هم فرو ریزی (فرو باری) باران از بال های پرنده باد را.

6

دوان بر پرده های برف­ ها، باد
روان بر بال ­های باد، باران
درونِ کلبه ی بی ­روزنِ شب،
شبِ توفانیِ سردِ زمستان.

·        در این بند شعر، هومانیسم با ناتورالیسم در می آمیزد و یگانه نوین ایدئالی تشکیل می یابد.

·        حتما خواننده و شنونده تیزهوشی خواهد گفت:
·        در کلبه بی روزن شب میدان دید ناظر محدود است .
·        ناظر چگونه می تواند شاهد این هنر ورزی های عناصر طبیعی باشد؟

·        اخوان حتما خواهد گفت که بارش برف ضمنا تارهای سیاهی شب را تار و مار می سازد و میدان دید باز و وسیعی در اختیار ناظر قرار می دهد.
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر