۱۳۹۴ آذر ۱۵, یکشنبه

سوبژکت تاریخ (3)


اعظم کاشی
 
چرا سوبژكت تاريخ
در دوران برده دارى و فئوداليسم
اشرافيت برده دار واشرافيت فئودال بوده
و نه برده ها ودهقانان؟


تحلیلی از
 شین میم شین

·        اکنون این سؤال مطرح می شود که سوبژکت تاریخ به چه طریق و ترفندی می تواند توده عظیم مردم را زیر پرچم خویش گرد آورد و تحت حمایت آنها لکوموتیو تاریخ را به پیش راند؟

1
چرا سوبژكت تاريخ
در دوران برده دارى و فئوداليسم
اشرافيت برده دار واشرافيت فئودال بوده
و نه برده ها ودهقانان؟

·        برای پاسخ ریشه ای و رادیکال به این پرسش به شناخت افزاری نیاز مبرم هست.
·        این شناخت افزار را ماتریالیسم تاریخی تهیه کرده و در روند تاریخ، سوهان زده و در اختیار بشریت قرار داده است.

·        این شناخت افزار دیالک تیکی، دیالک تیک در دیالک تیک است:
·        دیالک تیکی تو در تو ست.
·        دیالک تیکی است که قطبی از آن همزمان به مثابه حلقه واسط، به مثابه پل، با دو قطب دیگر رابطه دارد.
·        دیالک تیکی که به دیالک تیک سه عضوی شباهت دارد.

·        این دیالک تیک فوق العاده مهم و تعیین کننده کدام دیالک تیک است؟

2
چرا سوبژكت تاريخ
در دوران برده دارى و فئوداليسم
اشرافيت برده دار واشرافيت فئودال بوده
و نه برده ها ودهقانان؟

·        این دیالک تیک ـ قبل از همه ـ دیالک تیک نیروهای مولده و مناسبات تولیدی (ساختار اقتصادی جامعه بشری بطور کلی)  است.
·        این دیالک تیک ماتریالیستی ـ تاریخی اما بلحاظ اسلوبی ـ فلسفی چگونه پدید امده است؟

3
·        قبل از توضیح این مسئله باید یاد آور شد که فلسفه مارکسیستی ـ لنینیستی از سه پایه اساسی تشکیل می شود:

الف
·        ماتریالیسم دیالک تیکی که عام ترین قوانین و قانونمندی های کل هستی را کشف و فرمولبندی می کند و برای درک و توضیح چیزها، پدیده ها، سیستم ها و روندهای کل هستی (طبیعت، جامعه، تفکر)  به خدمت می گیرد.

ب
·        ماتریالیسم تاریخی که عام ترین قوانین و قانونمندی های جامعه بشری (هستی اجتماعی) را کشف و فرمولبندی می کند و برای درک و توضیح چیزها، پدیده ها، سیستم ها و روندهای  هستی اجتماعی (جامعه بشری بطور کلی)  به خدمت می گیرد.  

ت
·        تئوری شناخت مارکسیستی ـ لنینیستی که عام ترین قوانین و قانونمندی های تفکر بشری را کشف و فرمولبندی می کند و برای درک و توضیح چیزها، پدیده ها، سیستم ها و روندهای فکری و معرفتی ـ نظری به خدمت می گیرد.

·        مراجعه کنید به مارکسیسم ـ لنینیسم، ماتریالیسم دیالک تیکی، ماتریالیسم تاریخی، تئوری شناخت در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

4
·        این دیالک تیک نیروهای مولده و مناسبات تولیدی،  دیالک تیکی ماتریالیستی ـ تاریخی است.
·        یعنی دیالک تیکی است که  به ماتریالیسم تاریخی تعلق دارد.
·         
·        این دیالک تیک، فرمی از بسط و تعمیم دیالک تیک فرم و محتوا ست.

·        دیالک تیک فرم و محتوا به ماتریالیسم دیالک تیکی تعلق دارد.
·        یعنی عام تر و وسیع تر از دیالک تیک نیروهای مولده و مناسبات تولیدی است.

5
·        می توان گفت که دیالک تیک فرم و محتوا به شکل دیالک تیک نیروهای مولده و مناسبات تولیدی بسط و تعمیم داده شده است.
        
·        این به معنی گذار از ماتریالیسم دیالک تیکی به ماتریالیسم تاریخی است.

6
·        در مقوله نیروهای مولده همه عناصر و قوای دخیل در تولید مادی مایحتاج بشری (انسان مولد، وسایل تولید، ابزار کار، علم و فن، محل کار، مواد خام طبیعی و غیره) تجرید می یابند.   

·        نیروهای مولده در واقع تجسم (جسمیت یابی، مادیت یابی)  دیالک تیک طبیعت اول و طبیعت دوم (انسان، جامعه، همبود)  است و محتوای دیالک تیک نیروهای مولده و مناسبات تولیدی را تشکیل می دهد.
·        محتوای دم به دم رشد یابنده را و بالنده را.

7
·        در مقوله مناسبات تولیدی، همه روابط میان انسان های دخیل در روند تولید مایحتاج مادی (روابط میان انسان های در تولید، در توزیع فراورده ها، فرم مالکیت بر ابزار و وسیال تولید و غیره) تجرید می یابند.
·        مناسبات تولیدی، ساختار جامعه بشری بطور کلی را تشکیل می دهند و فرم (قالب)  دیالک تیک نیروهای مولده و مناسبات تولیدی محسوب می شوند.
·        فرمی که بر خلاف محتوا، نه دمبدم تغییر یابنده، بلکه ایستا و ثبات خواه است و در مقابل تغییر مقاومت به خرج می دهد.

8

·        برای درک دیالک تیک نیروهای مولده و مناسبات تولیدی، بهتر است کودکی را تصور کنیم که کت و شلواری در بر کرده است.
·        اندام کودک محتوای این دیالک تیک را و کت و شلوار فرم آن را تشکیل می دهند.
·        کت و شلوار (فرم) در مجموع، ثابت می ماند، کودک اما دمبدم رشد می کند .
·        آن سان که کت و شلوار به اندام او، تنگ و تنگ تر می گردد و روزی حتی جر می خورد.

9
·        تضاد نیروهای مولده و مناسبات تولیدی قابل مقایسه با تضاد اندام کودک و کت و شلوار او ست.
·        ریشه بحران های اجتماعی ـ اقتصادی و فرماسیونی ـ دورانی در همین دیالک تیک است.
·        این بنیادی ترین دیالک تیک هستی اجتماعی است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر