۱۳۹۴ آذر ۱۸, چهارشنبه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (223)


جمعبندی از
مسعود بهبودی


ایدئالیزاسیون 
 یک مفهوم فلسفی است.
هر زباله ای را می توان ایدئالیزه کرد
ایدئالیزه هم کرده اند و می کنند.
از قلدری منجی موعودی ساخته اند و می سازند.
از دیوی فرشته ای ساخته اند و می سازند.


بگذار قضاوت کنند.
قضاوت بهتر از بی تفاوتی است.
حتی قضاوت غلط
در تحلیل نهائی
مثبت است.
چون
قضاوت در هر صورت
تو را به واکنش وامی دارد  و برای واکنش به تفکر برمی انگیزد
و تفکر ضامن آدمیت آدم ها ست.

رابطه خاله با بچه خواهر
(و شاید رابطه دائی با بچه خواهر و عمو با بچه برادر)
رابطه شگرف بغرنجی است که رومن رولان هم
در «ژان کریستف» بدان پرداخته است.
این رابطه قابل بررسی از هر نظر است.

نه.
ما اینقدر خوشبین نیستیم.
تجربه بلشویک ها حی و حاضر است.
ولی اثر دو و یا سه صفحه ای جلال آل احمد
تحت عنوان «از رنجی که می بریم»
و احتمالا بخشی از اشعار شاملو
باید در دوره ای نوشته و یا سروده شده باشند
که آنها هوادار حزب توده بوده اند.
جلال جزو هیئت تحریریه مردم بود

ای اسکار وحشی
ایکاش به این آسانی ها بود.

1
ما دیده ایم مللی را
حتی
ک از تجارب وحشت ناک خویش
هیچ نیاموخته اند.

2
برای درس گرفتن از تجارب
برای تبدیل تجربه به دانش تجربی
به خرد اندیشنده نیاز مبرم هست.

3
خر نمی تواند از تجربه درس بگیرد.

4
درس گرفتن کار هر کس نیست.

5
تجربه خام
به خودی خود
به دانش تجربی بدل نمی شود.

6
تجربه باید باز اندیشی شود.

7
روی تجربه باید کار فکری عرقریز صورت گیرد.

8
دو گذار باید پشت سر هم صورت گیرند:

الف
گذار از حسی به عقلی

ب
و گذار از تجربی به نظری


9
دیالک تیک حسی ـ عقلی (سنسوئال ـ راسیونال)
دیالک تیک تجربی ـ نظری (امپیریکی ـ تئوریکی)


10
اندیشیدن هنر است.
باید از پلکان های  مفاهیم بالا رفت که کار اسانی نیست
چون قبلا باید  مفاهیم را فراگرفت

11
مفاهیم پلکان های شناخت اند.

12
مثال:
سرو و صنوبر
در دیالک تیک مشخص ـ مجرد
(سرو و صنوبر واقعی و عینی در باغ و مفهوم سرو و صنوبر در سر)

13
پله بعدی درخت است.

14
در دیالک تیک مجموعه درخت های واقعی ـ عینی از سرو تا بید و مفهوم مجرد درخت در در کله (در ذهن)

15
پله بعدی نبات است

16
پله بعدی ماده است

آنچه که نفی می کنی تو را شکست می دهد
و آنچه که قبول کنی تو را تغییر می دهد..
کارل گوستاو یونگ


1
این ایده ئولوژی لاشخورها ست.

2
تأیید سیسم گندیده ما را تغییر می دهد؟

3
ولی نقد و حذف و نفی و انکار آن
ما را شکست می دهد.

4
این اگر عوامفریبی یونگ نیست
پس چیست؟

شمردن و نشمردن غصه ها
تغییری در کابوس دیدن نمی دهد.


1
غصه ها در اعماق روح و روان آدمی تلنبار می شوند
و اندام آدمی به هنگام خواب روی آنها کار می کند.

2
این کرد و کار اندام
نوعی سم زدائی و یا زباله زدائی از روح و روان است.

3
اگر خواب نبود
آدمیان جنون می گرفتند.

4
کابوس فقط در عالم خواب هست
و هذیان و یا در مواقع بیماری شدید توأم با تب هست.

5
در عالم بیداری تجربه واقعی زندگی صورت می گیرد.

6
کابوس بازتولید مغشوش تجارب زندگی است.

آره.
حق با شما ست.
ولی تجربه نشان داده که
دلنشین ترین (ته نشین شده ترین ترانه در دل شنونده)
ترانه ای است که مبتنی بر شعر موزونی باشد.
مثالش شعر فروغ است که به صورت ترانه خوانده شده:
 
نگاه کن، که غم درون دیده ام
چگونه ـ قطره قطره ـ  آب می شود

نه، شما سنتی هستید و نه، ما
بحث اصولا نه راجع به سوبژکت (شما و یا ما)
بلکه راجع به اوبژکت (شعر دوست مان) است.

1
بینش سهراب
بینشی عرفانی و ایراسیونالیستی است.
باید نقد شود و نه، نقل.

2
سهراب جزو شعرای خردستیز جهنم عه هورا ست.

3
سنت یعنی ترادیسیون
سنتی یعنی مرتجع و واپسگرا
مراجعه کنید به  ترادیسیونالیسم (سنتگرائی)
در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

4
ما حداقل 5000 بیت شعر نو تحلیل کرده ایم
و شیفته شعر نو هستیم.

5
عرفان فرمی از خردستیزی (ایراسیونالیسم) است.

6
عرفان «پای استدلالیان را چوبین» جا می زند.
عرفان دشمن عقل اندیشنده است.

7
عرفان البته
کم و بیش
عناصر مثبتی هم  دارد.

8
سهراب شاعر جهنمدره ای به نام عیران است.
از سکنه این جهنم دره است.

9
در عیران، خرد مهجور است
و خردستیزی و خرافه حاکم بلامنازع است.

10
خود سهراب آدم ساده لوحی بوده است.

11
نظرات ساده لوحان به درد خود شان هم نمی خورد
چه رسد به درد ین و آن.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر