من نوشتم از راست
تو نوشتی از چپ
وسط سطر رسیدیم به هم.
کرم ابریشم، ای کاش، دل من بود
که از این پیلهٔ تنگ
راه باز و پر و پروازی می یافت، شبی.
گل صد تومانی را پرپر کردم
که بپردازم
سهمِ خود را ز تماشایِ گلِ رویِ کسی.
باز هم گفتی:
«ای مسیح،
ای مسیح،
ای مسیح،
روی تپّه، صلیب می کارند
منتظر باش فصل بوران را.»
خواب بودم
- چه خواب شیرینی -
خوابم
از خون سرخ
آشفتی.
تو نوشتی از چپ
وسط سطر رسیدیم به هم.
۴۵
کرم ابریشم، ای کاش، دل من بود
که از این پیلهٔ تنگ
راه باز و پر و پروازی می یافت، شبی.
۴۶
محمد علی مبشری
که بپردازم
سهمِ خود را ز تماشایِ گلِ رویِ کسی.
۴۷
باز هم گفتی:
«ای مسیح،
ای مسیح،
ای مسیح،
روی تپّه، صلیب می کارند
منتظر باش فصل بوران را.»
خواب بودم
- چه خواب شیرینی -
خوابم
از خون سرخ
آشفتی.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر