قرآن کریم از دیدی دیگر (47)

ویرایش و تحلیل از

فریدون ابراهیمی

سوره بقره

آیه (٨٨)   

 وَقَالُوا قُلُوبُنَا غُلْفٌ ۚ بَلْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ بِكُفْرِهِمْ فَقَلِيلًا مَا يُؤْمِنُونَ

و (آنها از روى استهزا) گفتند:

«دل هاى ما در غلاف است!

(و ما از گفته تو چيزى نمى ‏فهميم. آرى، همين طور است!)

خداوند آنها را به خاطر كفرشان، از رحمت خود دور ساخته،

(به همين دليل، چيزى درك نمى‏كنند)

و كمتر ايمان مى ‏آورند.  

·        برای درک محتوای این آیه بهتر است، نظری بر آیه قبلی بیندازیم: 

آيا چنين نيست كه هر زمان،

پيامبرى چيزى بر خلاف هواى نفس شما آورد،

 در برابر او تكبر كرديد

 پس عده‏اى را تكذيب كرده، و جمعى را به قتل رسانديد؟!  

1

و (آنها از روى استهزا) گفتند:

«دل هاى ما در غلاف است!

(و ما از گفته تو چيزى نمى ‏فهميم.

آرى، همين طور است!)

·        اولا منظور از دل چیست که در غلاف بودن آن، مانعی در راه فهم سخن کسی است؟

·        منظور خدا این است که برای قبول دعاوی کسی و برای ایمان آوردن به دعاوی کسی، نه به دلیل تجربی و منطقی، نه به خرد اندیشنده، بلکه به دل نیاز هست.

·        اگر خدا و یا پیامبر خدا، شاعری از عیرانزمین بود، می گفت که به عشق نیاز هست.

·        این اما به چه معنی است؟ 

2

و (آنها از روى استهزا) گفتند:

«دل هاى ما در غلاف است!

(و ما از گفته تو چيزى نمى ‏فهميم. آرى، همين طور است!)

·        این بدان معنی است که خرد، ول معطل است.

·        مغز اندیشنده، ول معطل است.

·        برای ایمان آوردن به کسی و یا اوتوریته ای و یا سخنی، نه به عقل اندیشنده، نه به اثبات تجربی و نظری صحت آن چیز و یا آن سخن، بلکه به عشق بدو نیاز هست.

·        از این رو، وقتی دل در غلاف باشد، نمی تواند به کسی عشق ورزد.

·        در نتیجه ایمان آوردن به او دشوار می گردد.

3

·        این بدان معنی است که اسلام خرد را به هر ترفندی از عرصه بدر می راند تا میدان را در اختیار دل و یا غریزه و یا عشق کذائی قرار دهد.

·        قرآن کریم جای اثبات تجربی و منطقی و عقلی دعاوی را با اثبات ماورای تجربی و ماورای منطقی پر می کند.

·        این به معنی ایراسیونالیسم (خردستیزی) است.

·        اگر چه قرآن و فقها ـ ریاکارانه و عوامفریبانه ـ خود را طرفدار عقل و عقل کل جا می زنند. 

4

خداوند آنها را به خاطر كفرشان، از رحمت خود دور ساخته،

(به همين دليل، چيزى درك نمى‏ كنند)

و كمتر ايمان مى ‏آورند.  

·        این آیه فی نفسه بسیار تق و لق بوده و حریف مترجم سعی کرده با بخشش از کیسه باز خلیفه، آن را جمع و جور کند.

·        اگر کفر و بی ایمانی بنی اسرائیل (عدم درک سخنان پیامبر)   به سبب در غلاف بودن دل باشد، رحمت الهی دیگر چه صیغه ای است؟

·        علاوه بر این اگر خدا به هر دلیلی، در رحمت خود را به روی بنی اسرائیل بسته و آنها نفهم و خر گشته اند، دیگر سرزنش بنی اسرائیل به چه معنی است؟

·        باید خدا خودش را سرزنش کند که در رحمت خود را به روی آنها بسته و سبب خر گشتن آنها گشته است.

·        جالب اما مفهوم الهی «کمتر ایمان آوردن» است.

·        خدا ایمان خلایق را در این آیه بسان گندم و جو پیمانه می کند.

4

سوره بقره

آیه (٨٩)   

وَلَمَّا جَاءَهُمْ كِتَابٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَهُمْ وَكَانُوا مِنْ قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ 

عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا فَلَمَّا جَاءَهُمْ مَا عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ ۚ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْكَافِرِينَ

و هنگامى كه از طرف خداوند، كتابى براى آنها آمد

كه موافق نشانه‏ هايى بود كه با خود داشتند  و پيش از اين، به خود نويد پيروزى بر كافران مى ‏دادند (كه به كمك آن، بر دشمنان پيروز گردند.)

با اين همه، هنگامى كه اين كتاب  و پيامبرى را كه از قبل شناخته بودند

نزد آنها آمد، به او كافر شدند.

لعنت خدا بر كافران باد!  

·        این آیه خیلی تق و لق است و تلاش مذبوحانه مترجم شهید حتی کارگر نیفتاده است:

·        شکوه و شکایت خدا در این آیه از آن است که به واسطه ی  پیامبری، کتابی مجهز به نشانه های از قبل معلوم به بنی اسرائیل نازل کرده، کتابی که به برکت آن بر دشمنان شان پیروز شده بودند.

·        اما بنی اسرائیل نه برای پیامبر تره خرد کرده اند و نه برای کتابش.

·        خدا هم مثل ضعیفه های کذائی نفرین بر کافران سر می دهد.

·        ایراد تجربی ـ طبیعی و منطقی ـ پسیکولوژیکی این آیه کجا ست؟

5

·        ایراد این آیه در آن است که اگر کسی به مدد چیزی بر مشکلات و معضلات زندگی غالب آید، هرگز از آن چیز صرفنظر نمی کند و بسان مردمک چشم خویش از آن پاسداری به عمل می آورد.

·        این شامل حال حتی عقب مانده ترین آدم ها و حتی حیوانات می شود، چه رسد به بنی اسرائیل که ـ به اعتراف مکرر خود خدا ـ قومی خوداندیش و خود مختار و فراست مند است.

ادامه دارد.